نوید شاهد - برادر شهید "محمود مکرمی" نقل میکند: «خیلی برایم عجیب بود. با آن سن کم وصیتنامه نوشتهبود. وصیتنامه اول را برداشتم. مدتی گذشت. دوباره یک وصیتنامه دیگر و چند وقت بعد وصیتنامهای دیگر ... و هر بار من آنها را برمیداشتم؛ تا این که یک روز به او گفتم محمود! تو با این سن وصیتنامه مینویسی؟ محمود پاسخی نداد و سرش را پایین انداخت و سکوت کرد. محمود چه عاشقانه از دنیا فقط برگ کاغذ را انتخاب کرد تا بهترین واژهها را روی آن بنگارد و من ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، مروری بر خاطرات این شهید والامقام داشته است که تقدیم حضور علاقهمندان میشود.
کد خبر: ۴۸۳۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵
نوید شاهد - «گفتم: حیاط خانه چند ساله که موزاییک نشده؛ قبل از شهید شدنت درست میکردی تا جلوی مردم خجالت نکشم! خیلی جدی گفت: مادرجان! تو از حیاط خاکی خجالت میکشی، اما از این که هموطنهای ما به دست دشمن میافتن و شما نمیذارین به جبهه برم خجالت نمیکشی؟ ناراحت شدم و گفتم: برو، تو دیگه بچه من نیستی! لبخند زد و گفت: معلومه که نیستم، من امانت الهي در دست شمام حتی شما هم ...» آنچه خواندید به نقل از مادر شهید "سیدتقی لجرانپور" است. نوید شاهد سمنان شما را به مطاله جزئیات این خاطره دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۳۴۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۵
خاطراتی پیرامون شهید "احمد شول":
نوید شاهد - "حاج احمد شول" جارو و شیلنگ به دست در حال نظافت بود، به من گفت كه چرا بیدار ماندهام و بعد قول گرفت كه آن موضوع را به كسی بازگو نكنم.
کد خبر: ۴۸۳۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۹
نوید شاهد - پسر عموی شهید "حبیبالله ترابی" نقل میکند: «وقتی جنازه شهید به شهر برگشت، قابل شناسایی نبود. شهید همیشه یک دستمال ابریشمی به همراه داشت. وقتی همشیرهاش دستمال را دید، ایشان را شناسایی کرد و آن لحظهبود که خواهر، برادر خود را در آغوش گرفت و گفت: «این برادر من است.» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۳۰۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۹
نوید شاهد - برادر شهید «مجید عبدوس» میگوید: «بارها به جبهه رفت و مجروح شد اما وقتی مرخص میشد و به سمنان میآمد با همان وضعیت، به ملاقات دیگر مجروحین میرفت. بار آخر اقدام قشنگی کرد. حرفهایی زد و ضبط کرد. در نوار ضبط شده گفته بود: این آخرین باریه که میروم، اما دیگر برنمیگردم ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۲۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۶
نوید شاهد - برادر شهید "محمود نسیمی" میگوید: «انار را برداشتم و گفتم: هر کس میخواد شهید بشه باید از این انار بخوره که این رو از بهشت آوردن. نمیدانم تأثير حرف من بود یا دانههای سرخ و شیرین انار، که بچهها در یک چشم بر هم زدن انار را تمام کردند ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دوبخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات به نقل از برادر شهید جلب میکنیم.
کد خبر: ۴۸۲۷۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۱۵
نوید شاهد - شهيد "عطاءالله مرادی" در دفتر خاطرات خود مینویسد: «نور ضدهوائیها هم چون ستاره هاي بسيار به آسمان پرتاب ميشد، بسيار هيجان زده بوديم، در ضمن نور سرخي از پالايشگاه بدن ما را رنگي مي کرد...» متن خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۲۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۵
سپهبد شهید "حاج قاسم سلیمانی" پیرامون شهید "حمید ایرانمنش" می گوید: حمید شجاعت عجیبی داشت، کافی بود بداند در گوشهای از خط نیاز به ابتکار یا ریسک است، اولین کسی که حاضر میشد وظیفه هدایت نیروها را بر عهده گرفته و وارد عمل شود، «حمید ایرانمنش» بود.
کد خبر: ۴۸۱۶۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۰
نوید شاهد - جانباز عباسعلی امراللهی بیوکی از عملیات محرم می گوید: «او با آن که در طول روز خیلی خسته می شد، هر هفته شب های جمعه اعلام می کرد که همه زود بخوابیم تا وقتی ساعت 12 بیدارمان می کند،خواب آلود نباشیم و بتوانیم در مراسم دعای کمیل شرکت کنیم.» متن کامل این خاطره را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۸۱۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۷
نوید شاهد - شهید "حیدر بارانیان" از شهدای والامقام بندر لنگه، بيستم خرداد 1364 هنگام درگيري با گروههاي ضدانقلاب در بانه بر اثر اصابت تركش خمپاره به سرش به شهادت رسید. به مناسبت سالگرد شهادت ایشان دو خاطره از زبان مادر این شهید بزرگوار برای علاقه مندان منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۸۱۰۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۰
شهید "منصور عامری سیاهوئی " از شهدای نیروی انتظامی شهرستان حاجی آباد است که در خردادماه 1367 دیده به جهان گشود. به مناسبت سالگرد تولد این شهید بزرگوار خاطرهای از زبان همکار ایشان نقل میشود که نشان از اخلاص و ایثار شهید در خدمت به نظام و شغلش دارد. در ادامه این خاطره را تقدیم حضورتان می کنیم.
کد خبر: ۴۸۰۹۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۸
«آخرین کلماتی که بین من و حسن رد و بدل شد، شوخی آمیخته با جدی بود. گفتم: مواظب باش! گفت: دعایی بلدم که تیر دشمن به من نمیخورد! تیر می آید و از زیر بغل من می گذرد...» آنچه خواندید به نقل از همرزم شهید"حسن خطیری نامنی" است که نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت میکند.
کد خبر: ۴۸۰۵۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۰
کتاب "خلوت خاطره ها ۲" به کوشش ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و ستاد کنگره بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان منتشر شده و گزیده خاطراتی از زندگی ۵۹ شهید سرافراز استان سمنان است.
کد خبر: ۴۸۰۰۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۱
کتاب "خلوت خاطره ها ۱" به کوشش ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و ستاد کنگره بزرگداشت سه هزار شهید استان سمنان، گزیده خاطرات از زندگی سرداران شهید استان سمنان است.
کد خبر: ۴۸۰۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۳۱
همرزم شهید "سید حسن طاهری" نقل می کند:«از چادر به بیرون آمدم که صدای دعا، قرآن، ناله و گریه همراه با نوحه خواندنی سید حسن به گوشم رسید. جلوتر رفتم و چاله قبری دیدم که بچه ها داخل آن رفته و دعا و نماز می خوانند. صدای گرم و حزین سید حسن اشک خیلی ها را درآورده بود. بالاخره سید حسن شهید شد و در مراسم ختمش شرکت کردم...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت می کند.
کد خبر: ۴۸۰۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۳۱
شهيد "مسعود مظفری" سال چهارم دبیرستان بود که عازم جبهه شد. همرزمش در خاطره ای می گوید: «شب ۲۱ ماه مبارک رمضان بود در مقر تیپ المهدی در حال خواندن دعا بودیم. یکی از برادران استهبان گفت مسعود مظفری هم به دعا آمده. با دوستان پیش مسعود رفتیم...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۹۹۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۳۱
شهید "علی ژاله" با يك قبضه توپ 106 به شكار تانك ها می رفت. آنقدر گلوله شليك كرده بود كه در هر گوشه از بيابان، تانكي در حال سوختن ديده ميشد و از شدت انفجار تانك ها، دشت سياه شده بود. با شكار هر تانك قوّت و نيروي رزمندگان دو چندان ميشد... با هم خاطراتی از این شهیدگرانقدر را می خوانیم.
کد خبر: ۴۷۹۸۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۹
زهرا توکلی خواهر شهید "ناصر توکلی" در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد اصفهان از دیدار برادرش پس از ۱۴ سال چشم انتظاری میگوید. شما را به خواندن خاطرات خواهر این شهید گرانقدر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۴۷۹۸۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۷
در سالهای اول انقلاب، منافقین جوی درست کرده بودند در هر شرایطی به پاسدارها حمله می کردند، اما شهید "نصرالله شیخ بهایی" با لباس سپاه در کوچه و خیابان می رفت و می گفت: «روحانی با لباس روحانی اش و پاسدار هم با لباس سپاهی اش باید در جامعه حضور داشته باشد.»
کد خبر: ۴۷۹۵۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۳
پدر شهید "محمد عربدرازی" نقل می کند:«حدود 12 سال از شهادتش گذشته بود که من دچار خونریزی معده شدم. حالم خیلی بد بود. یک روز خوابیده بودم که در خواب دیدم محمد با آقای سیدی به منزل آمدند. دستش را به گردنم انداخت و یکدیگر را بوسیدیم. گفت:شفاعتت را پیش خدا کردم. دستش را روی شکمم کشید و ...» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه جزئیات این خاطره دعوت می کند.
کد خبر: ۴۷۹۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۰