خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (56)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ساعت يک بامداد بود با دو نفر از شناسائی به طرف تپه صد و بيست حرکت کرديم. فاصله راه را دائم ذکر خدا می گفتم. هر وقت منور می زدند فوراً افراد دسته، زمين گير می شدند و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (55)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « آتش زيادی از دو طرف رد و بدل می شد. ترکش توپ های خودی بر بالای سرمان رد می شد. مجبور شديم با سر نيزه سنگرهای انفرادی بزنيم و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (54)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «بالاخره هوا تاريک شده بود که رسيديم ثارالله در منتهی اليه کانال حفر شده بر خاکريز شن مستقر شديم. آتش عراق بر موضع شروع شد و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (53)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « تمامی افراد دسته به دنبال هم به راه افتادند. چهره ها از خوشحالی می درخشيد. اين کاروان عاشقانی بود که مستانه وار به سوی وعده گاه عشق در حرکت بودند. و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۲
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (52)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «فرمانده ارتشی ها در گروه بود و می خواستند او را با نارنجک بکشند. يک مرتبه يک سرباز با لگد محکمی زير دست بعثی زد. نتيجه اين شد که بيش از یک هزار نفر از آنان کشته و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۱
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (51)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «من در دهکده در چالی، نزديکی خلف مسلم سمت چپ جاده اصلی شهيد فلاحی در يک اتاق گلی که بی شباهت به کلبه محرومان نبود خوابيده بودم. خستگی زيادی در من بود. هنوز چشم هايم...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۱
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (50)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «يک شب قبل از حمله را به سختی هر چه تمامتر گذرانديم. قرار بود ماه طلوع کند ولی بعثی ها بدبخت با روئی زنگارگون طلوع کردند ولی...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (49)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ما هم با او آمديم و در کنار جاده دهکده پياده شديم و سعيد هم با آنان رفت شوش، دعای کميل بود. آهنگران هم آمده بود و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (48)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «وقتی به چهره برادران نگاه می کردم، احساس کردم در برابر تک تک آنها مسؤل هستم. خيلی ها بودند از جنگ هنوز چيزی نمی دانستند. برای اولين بار بود که حتی تفنگ به دست می گرفتند و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۹
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (47)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «بچه های نگهبان به نقطه ای مشکوک شده بودند. بعد از کمی تفحص مشخص شد که سنگر برادران ارتش است. با ماشين به شوش رفتیم. از گرد و خاک قيافه ها عوض شده بود که...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۹
شهيد "حجت اله صادقی" تیر سال 1342 در شيراز به دنیا آمد و آبان 1361 به شهادت رسید. تصاویری از این شهید بزرگوار را در نوید شاهد ببینید.
کد خبر: ۵۱۹۶۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
شهيد "حجت اله صادقی" در نامه ای می نویسد: «جعفر چون همه ی کارهایم را انجام داده بودم، ديگر نمی توانستم نروم؛ چون جبهه رفتن و جنگيدن با کفار يک وظيفه ی شرعی است و...»
کد خبر: ۵۱۹۶۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
شهيد "حجت اله صادقی" در نامه ای می نویسد: «ما داخل شهر نيستم ما در پادگان اميديه اهواز پادگان 5 شکاری نيروی هوايی اميديه هستيم. برایم ناراحت نباشيد ما با همان رفقا که از کوشک بيچه بودند هستيم که با هم در باجگاه بوديم و...»
کد خبر: ۵۱۹۶۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
شهيد "حجت اله صادقی" تیر سال 1342 در شيراز به دنیا آمد. «پس از گذراندن دوران تحصیلی و آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه نبرد شد. در اولين عمليات با رمز يا فاطمه زهرا(س) شرکت کرد و...»
کد خبر: ۵۱۹۶۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
شهید "جلیل خادمی" از شهدای مدافع حرم استان فارس ، در وصیت خود می نویسد: «هر وقت و یا جایی که از شهدا یادی می شد غبطه می خوردم و به خود می گفتم ای کاش که در جنگ تحمیلی من هم می توانستم مثل یک بسیجی بجنگم و اکنون...»
کد خبر: ۵۱۹۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۸
شهيد "سيدرضا موسوی" در وصیت خود می نویسد: «در غم از دست دادن من هرگز اشک نريزيد و گريه و زاری نکنيد زيرا شما فرزندتان را در راه خدا داده ايد و به شما سفارش می کنم که صبر داشته باشيد که من عاشقانه و...»
کد خبر: ۵۱۹۴۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۸
شهيد "سيدرضا موسوی" در نامه ای می نویسد: «من از پدر و مادر، برادران و خواهرانم خواهشمند هستم كه اگر در جبهه حق عليه باطل به دست مزدوران بعثى شهيد شدم برایم گريه نكنند و...» متن نامه این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
پدر شهید "سیدرضا موسوی" در خاطره ای می گوید: «آخرین باری که رضا را دیدم گفت: پدر جان اگر شهید شدم دیگر نگرانی ندارم زیرا تا اندازه ای که توانایی داشتم در راه اسلام جنگیدم تا دشمنان زبون را از بین ببرم و...»
کد خبر: ۵۱۹۴۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
شهيد "سيدرضا موسوی" مهر سال 1340 در روستای سادات آباد از توابع شهرستان دژکرد اقليد به دنیا آمد. «بعد از گذراندن دوران تحصیلی و آغاز تظاهرات علیه رژیم شاه او نیز در فعاليت های مختلف شرکت می کرد و...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۴۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
شهید "محمدرضا دالوند" از شهدای گرانقدر اکبرآباد شیراز است. خواهر این شهید بزرگوار در گفتگویی می گوید: «من و محمدرضا یک روح در دو بدن بودیم. فکر می کردم بعد از شهادت برادرم من هم می روم. نمی دانم چرا ماندم. داغ شهید هیچگاه از یادمان نخواهد رفت...» قسمت دوم این گفتگوی زیبا را در نوید شاهد ببینید.
کد خبر: ۵۱۹۴۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۰۸