به مناسبت سی و دومین سالگرد «شهادت» وصیت نامه «شهيد» منتشر شد؛
خدا را شكر ميكنم كه جهاد در راهش را به من نشان داد . خدا را شكر ميكنم كه قدرت ايستادگى در مقابل تهمتهاى كافران و از خدا بيخبران را به من عنايت نمود .
وصیت نامه به یادگار مانده از شهید «علی صفی ده نایبی»

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید علی صفی ده نایبی/ یکم مهر 1344 در شهرستان اردستان از توابع شهرستان چهاردانگه دیده به جهان گشود. پدرش رضا نام داشت. و در دوازدهم اردیبهشت 1365 به شهادت رسید.

وصیت نامه به یادگار مانده از شهید «علی صفی ده نایبی»

بسم الله الرحمن الرحيم

با درود و سلام بر خاتم انبيا محمد (ص) و ائمه معصومين (ع) و دوازدهمين اختر تابناك ولايت امام عصر و نايب برحقش موسى زمان خمينى بت‌شكن و فقيه عاليقدر و سلام بر ارواح پاك شهداى اسلام از صدر اسلام تا كربلاى حسين و از كربلاى حسين تا شهداى جنگ تحميلى و با سلام بر خانواده‌هاى شهدا و اسراء و مفقودين و با سلام بر رزمندگان دلير اسلام كه از زاهدان شب و شيران روز ميباشند و به اميد پيروزى نهائى لشگريان اسلام بر كفر در جهان .

و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

گمان مبريد آنانكه در راه خدا كشته شدند مردگانند بلكه زنده حقيقى آنانند و از همه نعمتهاى بى‌پايان خدا بهره خواهند برد

يا ايها الذين امنوا هل ادلكم على تجاره تنجيكم من عذاب اليم ، تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبيل الله باموالكم و انفسكم ذبكم خير لكم ان كنتم تعلمون .

اى اهل ايمان آيا شما را به تجارتى سودمند كه شما را از عذاب دردناك ( آخرت ) نجات بخشد دلالت كنم ؟ آن تجارت اينست كه به خدا و رسول او ايمان آريد و به حال و جان در راه خدا جهاد كنيد اين كار از هر تجارت اگر دانا باشيد براى شما بهتر است .

خدايا ، بارالها ، پروردگارا ، معبودا ، معشوقا ، مولايم من ضعيف و ناتوان كه تحمل درد از دست دادن پاهايم را ندارم چگونه تحمل عذاب ترا داشته باشم .

خدايا مرا ببخش از گناهان من درگذر تو كريم و رحيم هستى .

خدايا ما با تو پيمان بسته بوديم كه تا پايان راه برويم و بر پيمان خويش همچنان استوار مانديم .

خدايا هاى و هوى بهشت را مى‌بينم چه غوغائى حسين به پيشواز يارانش آمده چه صحنه‌اى فرشتگان ندا دهند كه هر زمان ابراهيم همران موسى ، همدستان عيسى همكيشان محمد (ص) همسنگران على همفكران حسين همگامان خمينى از سنگر كربلا آمده‌اند چه شكوهى خداى به محمد (ص) بگو كه پيروانش حماسه آفريدند به على عليه السلام بگو كه شيعيانش قيامت به پا كردند و با حسين عليه السلام بگو خونش در رگها همچنان ميجوشد بگو از آن خونها سروها روئيده ظالمان ، سورها را بريدند اما باز هم سروهاى روئيدند .

خدايا ميدانى كه چه ميكنيم پندارى كه چون شمع ذوب مى‌شويم ما از مردن نمى‌هراسيم ، اما مى‌ترسيم بعد از ما ايمان را سر ببرند و اگر سوزيم به روشنائى ميرود و جاى خود را دوباره به شب ميسپارد پس چه بايد كرد ؟ از يكسو بايد بمانيم تا شهيد آينده شويم و از ديگر سو بايد شهيد شويم تا آينده بماند هم بايد امروز شهيد شويم تا فردا بماند و هم بايد بمانيم تا فردا شهيد شويم .

عجب دردى ... چه ميشد امروز شهيد ميشديم و فردا زنده ميشديم تا دوباره شهيد شويم آرى همه ياران بسوى مرگ رفتند در حالى كه نگران فردا بودند من با امام خمينى ميثاق بستم و به او وفادارم زيرا كه او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندين بار مرا بكشند و زنده‌ام كنند دست از او نخواهم كشيد راه سعادت بخش حسين (ع) را ادامه دهيد و زينب‌وار زندگى كنيد .

خدايا ، بارالها ، معبودا ، معشوقا ، مولايم من ضعيف و ناتوان دوست دارم چشمهايم را دشمن در اوج دردش از حدقه در بستان در آورد و دستهايم را در تنگه چزابه قطع كنند پاهايم را در خونين شهر از بدن جدا سازند و قلبم را در سوسنگرد آماج رگبارهايش كنند و سرم را در شلمچه از تن جدا نمايند تا در كمال فشار و آزار دشمنان مكتبم ببينند كه گرچه چشمها دستها و پاها و قلب و سينه و سرم را از من گرفته‌اند اما ، يك چيز را نتوانستند بگيرند و آن ايمان و هدفم است كه عشق به الله و معشوقم و به متلق جهان هستى و عشق به شهادت و عشق به امام و اسلام است.

اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد . اى جوانان مبادا در غفلت بميريد كه على در محراب عبادت شهيد شد و مبادا در حال بى‌تفاوتى بميريد كه على‌اكبر حسين در راه حسين (ع) و با هدف شهيد شد .

اى مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خدا نمى‌توانيد جواب زينب را بدهيد . كه تحمل هفتادو دو تن شهيد را نمود همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه‌هاى نبرد بفرستيد و حتى جسد او را هم تحويل نگيريد زيرا مادر وهب فرمود سرى را كه در راه خدا داده‌ام پس نمى‌گيرم.

برادران استغفار و دعا را از ياد نبريد كه بهترين درمانها براى تسكين دردهاست هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نيندازند و شما را از روحانيت متعهد جدا نكنند كه اگر چنين كردند روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست حضورتان را در جبهه‌هاى حق بر عليه باطل ثابت نگه داريد.

در امام بيشتر دقيق شويد و سعى كنيد عظمت او را بيابيد و خود را تسليم او سازيد و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ كنيد اگر فيض شهادت نصيبم نگشت آنان كه پيرو خط سرخ امام خمينى نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند بر من نگريند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد كه دما شهداء آنان را نيز متحول سازد و به رحمت الهى نزديكشان كند .

سلام مرا به رهبر عزيزمان برسانيد و بگوئيد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد با خداوند پيمان ميبندم كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين (ع) همراه باشم و سنگر او را خالى نكنم تا هنگامى كه تمام احكام اسلام در زير پرچم اسلامى امام زمان (عج) به اجرا درآيد.

خدا را شكر ميكنيم كه در برهه‌اى از زمان به سن جوانى رسيدم كه خداوند عنايتش را بر ملت ايران گسترده نموده و ظلم و تاريكى را به دست تواناى يكى از فرزندان زهرا يعنى امام خمينى از ايران اسلامى ريشه كن نمود.

خدا را شكر ميكنم كه انقلاب اسلامى در ايران پديدار شد و مرا از گمراهى و ضلالت نجات داد و خدا را شكر ميكنم كه توانايى و رشد لازم را براى فهميدن حقايق اسلامى به من اعطا نمود خدا را شكر ميكنم كه راه چگونه زيستن و چگونه مردن را در پرتو رهبرى امام عزيز آموختم .

خدا را شكر ميكنم كه جهاد در راهش را به من نشان داد . خدا را شكر ميكنم كه قدرت ايستادگى در مقابل تهمتهاى كافران و از خدا بيخبران را به من عنايت نمود .

خدا را شكر ميكنم كه قدرتى به من عنايت نمود كه بتوانم در اين برهه از زمان در راه شهدا و رزمندگان اسلام قدمى بردارم .و جمله‌اى به امت حزب‌الله :

اى امت حزب الله به سخنان ملكوتى امام عزيز خوب گوش دهيد و به آن عمل كنيد اگر ميخواهيد رستگار شويد اين امام عزيز است كه ميتواند شما را به راه انبياء و اولياء راهنمايى كند .

اما سخنى درباره سپاه عزيز :

سپاهى كه رهبر انقلاب افتخار ميكند و ميگويد كه اى كاش من ، هم يك پاسدار بودم خدايا اين چه لفظيست و چه عشقى است كه امام چنين ميگويد برادران سپاهى امام بخاطر مردم اين سخن را نگفته است بلكه به ايمانى كه اكثريت برادران پاسدار به الله دارند و عشقى كه در قلب آنها به خدا مي باشد كه حاضرند تمام هستى خود را بدهند.

ولى جمهورى اسلامى بماند چنين گفته است پس خيلى مواظب باشيد اشخاصى فرصت طلب در سپاه جاى نيگرند كه رفته رفته سپاه را از بين خواهند برد و من به مردم ميگويم كه سپاهى يك شغل نيست بلكه يك عشق است و آن هم به الله سپاهى حقوق بگير نيست بلكه حق بگير است و اميدوارم كه برادران سپاه ادامه دهندگان راه شهيدان اسلام باشند و جنگ را كه وظيفه اصلى آنهاست ، فراموش نكنند و نگذارند كه اسلحه همسنگران‌شان در زمين بماند .

چند جمله‌اى براى پدر و مادرم :

پدر جان ترا به خدا ناراحت نباشيد من هم مانند ديگر دوستان و برادران ارتشى و پاسدار وظيفه شرعى خود ميدانم به جبهه بروم و با صدام و صداميان و دشمنان اسلام بجنگم تنها آرزوى من اين است كه وقت نماز با مادرم دعا كنيد كه شهيد شوم من كه خونم رنگين‌تر از خون ديگران نيست اگر من نروم و از قبيل من به جبهه نروند چه كسى بايد برود اميدوارم به حق جد امام خمينى شهيد بشوم وب توانم خانواده خودم را به خانواده‌هاى شهيدان ملحق كنم .

پدر جان دلم ميخواهد موقعى كه اين جمله‌ها را برايت ميخوانند احساس شوق و خوشحالى كنى پدر جان باز هم ميگويم اگر شهيد بشوم باعث افتخار من و شماست .

پدر جان باز هم ميگويم ناراحت نباش نه تنها شما بلكه تمام اعضاى خانواده نبايد ناراحت باشند چون من راه حق را شناختم و راه حق را پيش گرفتم اميدوارم به مقصد اصلى خود كه پيروزى اسلام بر كفر است برسم من اميدوارم كه شما سالم و سرحال باشيد و از خواهران و برادرانم ميخواهم كه راه من را ادامه دهند .

مادر عزيزم پيام اين است كه آن اشك چشمت وقتى بر زمين ميريزد ، خود را همچون ديگر مادران شهيدان در برابر فاطمه زهرا (س) روسفيد ببينى مادرم من از انقلاب حسين (ع) درسى گرفته‌ام كه درسى كه حسين به ما داد به دستور الهى درسش عملى بود نه كتبى و نه شفاهى.

مادرم سلام مرا به دوستان رزمنده برسان و به آنها بگو كه انشاءالله پيروز ميشويم و مشت محكمى بر دهان صدام و صداميان خواهيم زد كه ديگر كسى در جهان نتواند براى جمهورى اسلامى دست بلند كند .

پدر و مادرم اميدوارم كه در اين چند سالى كه در دنيا زندگى ميكردم ولى خداوند از من راضى باشد و از شما نيز ميخواهم كه از من حقير اين فرزند كوچك خودتان راضى باشيد و مرا حلال كنيد .

و از برادران و خواهرانم ميخواهم كه مرا حلال كنند .

از دوستان و آشنايان و فاميل‌هايمان نيز ميخواهم كه مرا حلال كنند .

در ضمن اگر جنازه‌ام بدستتان رسيده اول آنكه هرجائى كه ميخواهيد دفن كنيد ولى مادرم و پدرم اگر در كنار شهيدان ضياآباد در كنار دوستانم يعنى بهمن و محمد و حسين دفن كنيد بهتر است ولى باز هم ميگويم اول هر جائى كه خود شما ميخواهيد .

مادرم ، پدرم ، برادرانم ، خواهرانم براى من گريه نكنيد اگر گريه ميكنيد بر حسين گريه كنيد در ضمن خرج دفت را از پولى كه خودم دارم برايم بدهيد ديگر عرضى ندارم به اميد پيروزى رزمندگان اسلام .

خدايا جندالله را كه با سوگند به ثارالله در لشگر روح الله براى شكست عدوالله و استقرار حزب‌الله زمينه‌ساز حكومت جهانى بقيه الله است حمايت كن .

خدايا ، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار / از عمر ماه بكاه و بر عمر رهبر افزا /

رزمندگان اسلام پيروزشان بگردان علی صفى‌ده نائينى/ دوم مهر 1364/

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده