مرگى كه در نظر همه تلخ است براى من زيبا و عاشقانه است

وصيت نامه شهيد حسین عبدالمالکی را در ادامه می خوانید؛


من هم بنا بر تعهدى كه داشتم تكليف شرعى خود مى‌دانستم كه به جبهه بروم و از نزديك آن حماسه‌هاى باشكوه و غرورانگيز و آن همه امدادهاى غيبى را ببينم و اگر پروردگار بزرگ توفيقى عنايت فرمايد.براى رسيدن به لقاءالله در تب و تاب هستم.

الله اكبر خدايا آخر به سوى مرگ رفتن هم اينقدر خوشحالى و پايكوبى دارد.آخر در اوج جوانى به قربانگاه رفتن هم اينهمه شوق و ذوق دارد.به خدا قسم مادر مهربانم از شب زفاف هم شيرين‌تر است براى اين كه شب زفاف زودگذر و فانى است ولى اگر به شهادت برسم ديگر سعادتمندو رستگار شده‌ام و .....

خدايا چه نظر لطف و مرحمتى بر اين جبهه‌ها انداخته‌اى و چه جذبه و شوقى در فضاى اين بيابانهاى خشك قرار داده‌اى كه انسان با پاى خود و با اراده و ميل خود به سوى آتش و خون و مرگ مى‌رود.

ولى ذره‌اى ترس در دلش بوجود نمى‌آيد و روحش به سان پرنده‌اى كه آرزوى گريختن از قفس دارد در تب و تاب پريدن و پرواز و جدا شدن از بدن است اى مادر و پدر زحمتكشم بخدا قسم آن مرگى كه در نظر همه تلخ است براى من زيبا و عاشقانه است.

به خدا قسم قلم در ميان انگشتانم غريبه و ناآشنا است و من نمى‌توانم بوسيله آن حرف دل و احساسم را بروى كاغذ بياورم
تنها آرزوى من شهادت است.

مى‌گويند دعاى پدر و مادر درگير است پس اى مادر و پدر مهربانم برايم دعا كنيد تا به آرزوى ديرينه‌ام برسم.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران