نگاهی به زندگی و وصیت شهید «صمد شیخی»
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛
شهیدصمد شیخی
نام پدر :نصرالله
محل تولد :روستای توحیدلو ساوه
تاریخ تولد : یکم مرداد 1340
مدرک تحصیلی : سوم راهنمایی
وضعیت تأ هل : مجرد
شغل شهید : سرباز سپاه
تاریخ شهادت : یکم اسفند 1364
نام عملیات : والفجر8
نحوه شهادت : تیرو ترکش
محل شهادت : ام الرصاص
نشانی مزار: گلزارشهدای شهریار
شهید صمد شیخی در سال 1340 در اراک متولد شد و پس از 4 سال بعد به شهریار و روستای بکه هجرت کردند و پس از گذراندن مقطع ابتدایی و راهنمایی به جبهه حق علیه باطل اعزام شدند و در سال 64 در عملیات والفجر8 در منطقه ام الرصاص ندای حق را لبیک گفتند و جنازه شهید نزدیک به چهارده سال در خاک کربلای ایران به جای مانده بود و در سال 1376 گروه تجسس ایران پلاک و چند استخوان شهید را تحویل بنیاد شهید شهریار داده و سپس با حضور امت حزب الله شهرستان شهریار تشییع جنازه کردند و به روستای بکه به خاک سپرده شد. یادش گرامی باد.
نکات برجسته در زندگی شهید :
قبل از شهادتش اخلاقش زبانزد بود همیشه در زمانی که ناراحتی بوجود می آمد با لبخند حرف و صحبت میکرد هیچوقت با ناراحتی جواب کسی را نمی داد.
فرازهایی ازوصیت نامه :
ای عزیزان توجه کنید که امام عزیز پس از چند سال توانست امت را بر علیه ظلم به حرکت درآورد و این است با همه وجود ندای رهبر خویش را لبیک گفتن سپس انشاالله یار و یاورش باشید.ای حسین جان کاش روز عاشورا بودم و تو را یاری میکردم.
خاطرات برادر شهید؛
همیشه به ما سفارش میکرد که به مسجد برویم این جانب روزی به مسجد محله رفتم و دیدم برادرم قرآن میخواند و با صدای بلند گریه میکند که این حادثه هیچوقت از ذهنم خارج نخواهد شد و باعث تقویت روحی و معنوی این جانب شد.
وصیت نامه اختصاصی شهید صمد شیخی
باعرض سلام و درود فراوان خدمت امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی و امت
شهید پرور ایران و با سلام و درود فراوان خدمت پدرو مادری که فرزندش را برای رضای خداوند
متعال تقدیم میکند به الله پدری چون ابراهیم و مادری چون فاطمه زهرا س .
انا لله و انا الیه راجعون ، پس بازگشت همه به سوی اوست.اینجانب صمد فرزند شما از همه شما عزیزان یعنی پدر و مادر و برادران و خواهران و همه بستگان خداحافظی میکنم .
انشاالله که رضای خداوند است و از همه شما میخواهم که مرا حلال کنید گرچه برادری که باید میبودم نشوم و خصوصا پدر و مادر عزیزم میخواهم که مرا حلال کنید.شما بر گردن من بسیار حق دارید انشاالله کربلا حسین باز میشود و شما قبر شش گوشه را در بغل می گیرید .توصیه من به همه شما این است که مبادا ناراحت شوید که فرزند شما شهید شده ،برای من گریه نکنید.
برای امام حسین و برای زینب کبری و علی اکبر حسین و علی اصغر حسین گریه کنید که آنان مظلوم شهید شدند مگر نگفتم حسین جان ای کاش روز عاشورا بودیم و تو را یاری میکردیم، حالا حسین زمان پیر جماران را یاری کنید ،هیچ گاه شهیدتان را بر رخ کسی نکشید.
والسلام
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران