«شهید محمد شجركار»؛ کلید رهایی از قفس «دنیوی»، شهادت است...
نام :محمد
نام خانوادگى :شجركار
نام پدر :فتاح
تاريختولد : یکم دوازدهم 1345
محلصدورشناسنامه :شهررى
تاريخ شهادت : هجدهم بهمن 1361
نوع حادثه :حوادث مربوط به جنگ تحميلى
شرح حادثه :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن توسط دشمن درجبهه
گزیده وصيت نامه محمد شجركار؛
دنيا قفس تنگى است كه هر كس ميخواهد از آن قفس درآيد بايد زحمت بكشد تا كليد آنرا بدست آورد و كليد آن شهادت است اول از خدا ميخواهم كه مرا ببخشد و بيامرزد اگر كسى از همسايگان ازمن بدى ديده است مرا حلال كند ولى اى مادر و پدرم مرا حلال كنيد.
اى مادر كه وقتى كوچك بودم هر كه ، مرا ميزد اول خدا و بعد پهلوى تو مى آمدم و تو مرا دلدارى ميدادى وقتى از سر شام قهر ميكردم مى رفتم كنار بعد كه همه شام ميخوردند مى آمدى مرا از خواب بيدار ميكردى و ميگفتى محمد جان محمد جان بلند شو شامت را بخور را آسوده ميكردى و با آن نويدهاى راضى ميكردى اگر من به اميد خداى تبارك و تعالى افتخار شهادت فقط نصيب من شد.
بر سر مزارم قرآن بخوان هفته به هفته بر سر مزارم قرآن بخوانيد و اگر خسته شديد نوار بگذاريد ولى يادم داشت مى رفت برادران عزيزم حسين جان ، عباس جان و حسن جان هيچوقت يادتان نرود كه اسلحه آتشين من زمين نماند اما حسين كوهى ومحمد كوهى عباس قاسمى از شما نميدانم چه جور سپاسگزارى كنم.
اجر همهتان با خدا كه راه راست را بمن نشان داديد پوزش ميخواهم نميتوانم اسم شما برادران را بگويم فقط ميتوانم بگويم مثل اول اجر همتان با خداى تبارك و تعالى وقتى كه شهيد از ته قلب با خود ميگفتم كه كى ميشود كه خدا بمن حقير هم همچنين سعادت بزرگى بدهى كه شهيد شوم.
و در اينجا صداى بلند مرگ بر آنهاايكه ضد روحانيون و امام برادر حسين كوهى همه را بسوى تسبيح دعوت كنيد تا بيشتر به جبهه بروند اما برادران در آمدن پايگاه سستى و تنبلى نشان ندهند كه ميدانم سستى نشان نميدهيد.
و در آخر امام را دعا كنيد كه هر چيز نوشتم اول به خاطر خدا و بعد امام است داشت يادم ميرفت كه صفهاى نماز جمعه را هر چه فشرده بر پا كنيد كه دشمن چشمش كور ميشود وقتى كه اين صفها را ميبيند راستى وصيت نامه مرا برادرم حسين بخواند و باز هم ميگويم مرگ بر آنهائيكه با بسيج بد هستند مرگ بر آنهائيكه با روحانيون بد هستند مرگ بر آنهائيكه با پاسدارها بد هستند مرگ برآنهائيكه با كميته بد هستند و در آخر مرگ بر آنها ئيكه با ارگانهاى انقلاب اسلامى بدهستند سرتان را درد نمى آورم همه تان را بخدا ميسپارم .
والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته/ امضاء : محمد شجركار
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران