«شهید حسین لرنی»؛ سلام بر یاری رسانان «امام» و «انقلاب»

بسمه تعالي

سلام گرم درودهاي بي پايان به امام امت رهبر كبير انقلاب كه با ورود خود به وطن عزيز اسلام را زنده كرده سلام بر شهيداني كه با خون خود درخت انقلاب را آب ياري كردن سلام بر امت شهيد پرورمان كه با ايثار استقامتهاي بي دريق خود دنيا را به حيرت انداخته است.

و سلام بر عزيزان مجروح و معلول كه امام و انقلاب را ياري كردن و سلام گرم بر شما خانواده عزيزم گرمترين سلام هايم كه از صميم قلبم بر مي خيزد به شما خانواده عزيزم اميدوارم سلام گرم اين حقير را از دشت خونين خوزستان و از كربلاي عاشقان حضرت حسين ابن علي (ع) از اين سرزمين لاله خيز كه خون هزاران شهيد در دشت پهناورش جاري است پذيرا باشيد.

و اميدوارم كه حالتان خوب باشد و اگر از احوالات اينجانب حسين لرني خواسته باشي بحمدالله سلامتي حاصل است نامه پر مهر محبّت تو به دستم رسيد كه نوشته بود وصيتنامه به دستم رسيد.

خيلي خوشحال شدم خانواده عزيزم اميدوارم كه حال بچه ها خوب باشد : و سلام من را به پدر و مادرت برسان : و سلام به پدر و مادرم برسانيد و سلام به داود با خانواده اش برسانيد و سلام به قاسم و خانواده اش برسان و سلام به اكبر لرني برسان و سلام به مجتبي با خانواده اش برسان و سلام به مصطفي و خانواده اش برسان و عوض من از تمام آنها يك به يك حلال واري بگير و بگو هر خوبي يا بدي از من ديده اند من را ببخشند.

و اي همسري كه شريك زندگي من بودي و چه سختي ها كه در زندگي من كشيدي و اي فرزندان مهربانم كه من اين مدّت زندگي چون در آمدي به آن صورت نداشتم كه براي شما لباس و غذا بانداز كافي تهيه كنم شماها هم من را بخشيد و اين پدر گناهكار خود را حال كنيد و

برايش دعا كنيد.

و تو اي همسر عزيزم اميدوارم به بچه ها محبّت كنيد و آنها را درست تربيت كني كه براي حامه اسلامي مفيد باشند و براي من ناراحت نباش چون اين راهي بود كه من انتخاب كردم راهي براي الله و قرآن و به دستور امام عزيز و من هنوز در چادر هستم و ممكن است يك يا دو روز ديگر به خط برويم : و بعد از پيروزي نهائي به اميد خدا و به ياري خداوند و به كمك امام زمان و به رهبر امام خميني : نامه محمد به دست من رسيد و جواب آنرا نوشتم و ديگر سر شما را درد نمي يارم . خداحافظ خداحافظ

امام را دعا كنيد