به مناسبت سی و پنجمین سالگرد شهادت
...نمي گذاريم هيچ ابر قدرتي به اين انقلاب تجاوز کند و ما با پشتيباني شما مردم اين مردوران صدامي آمريکاي را از خاک عزيز خود بيرون خواهيم کرد و آنها را به خاک خون خواهيم کشاند...
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهد شهید شهود است وشهادت شهود یار پس شهادت شهد شیرین وصال است که جز مقربان درگاه دوست بدان دست نمی یابند.


«شهید حسین شیرکوند»؛ تا آخرين نفس مي جنگيم+دستخط شهید

شهيد حسين شيرکوند در سال 1343 در روستائي از شهرستان ورامين چشم به جهان گشود . از همان کوچکي با استعداد بود و اخلاق بخصوصي داشت در زندگي هميشه صبور بود و هيچ وقت به پدر و مادر خود برنمي گشت و يا جواب رد به آنها نمي داد ودر دوران شکوفائي انقلاب اسلامي ايران و بسيج از فرمان امام بود و با آغاز بسيج بيست ميليوني او نيز به فرمان امام خيش لبيک گفت و به فعاليت پرداخت و پس از جنگ تحميلي عراق عليه ايران آغاز شد.

ايشان به جبهه رفت و بعد از مدتي به خانه برگشت و به شغل کشاورزي يافت و اين کار را رها کرد و به جبهه رفت که در چندين عمليان بود که ايشان از ناحيه پا مجروح شد و چند بار در بيمارستان بستري شدن و بعد از مدتي که در بيمارستان بستري بودن در تاريخ یکم دی 1361 به زيارت معبود خويش شتافت .

فرازهایی از وصیت نامه شهید حسین شیرکوند
بسمه تعالي

با سلام درود به امام امت و خميني بت شکن و با سلام درود به روان پاک شهيدان به خون خفته اين انقلاب اسلامي و درود فراوان به اين مردم قهرمان پرور ايران که جان خود را فداي اين انقلاب کردن و ما رزمندگان که در جبهه حق عليه باطل هستيم.

مديون اين مردم شهيد پرور و شجاع ايران هستيم و ما به ملتمان قول شرف مي دهيم که تا آخرين قطره خون خود از اين انقلاب و ميهن عزيزمان ايران اسلامي دفاع مي کنيم.

نمي گذاريم هيچ ابر قدرتي به اين انقلاب تجاوز کند و ما با پشتيباني شما مردم اين مردوران صدامي آمريکاي را از خاک عزيز خود بيرون خواهيم کرد و آنها را به خاک خون خواهيم کشاند که ديگر ... نکند که اين جمهوري اسلامي نگاه کند و تا آخرين نفس مي جنگيم تا آخرين شهرهاي مرزي خود را از دست دشمن نجات دهيم تا مردم آواره خودمان به وطن خودشان بازگردن و دوباره به زندگي خودشان ادامه دهند : پيروزي لشگريان حق عليه باطل .

وصيت هاي من به شما خانواده گراميم ؛

وصيت اولم اين است که برادرانم سنگرم را پر کند واسلحه ي مرا برادران و نگذارند سنگرم خالي باشد مثل ياران امام حسين (ع) که پرچم اسلام که بر زمين مي افتاد ديگري پرچم را بر مي داشت و حرکت مي کردن و عاجزانه مي خواهم که اين کار انجام شود .

وصيت دوم به پدر و مادر بگويد که در شهادتم گريه نکند و مبادا گريه کند که دشمن شاد شود و لباس عزا به تن نکند و لباس نو بپوشد و خوشحال باشد اول شب داماديم خوشحال باشد و از خواهر عزيزم مي خواهم که مثل زينب عليه السلام خواهر امام حسين که با اين همه شهيد مادر صحرا کربلا داشت صبر کرد و به شما خواهر گراميم مي گويم که من شهيد شدم صبر داشته باشيد و گريه نکند .

وصيت سوم اگر من شهيد شد اگر امکان بود براي شما مرا به بهشت زهرا ببريد اگر نشد مرا در همان جا دفن کنيد ک بتوانيد شبهاي جمعه بر سر مزار من بيايد .

و السلام عليکن و رحمت ا... و برکاته / حسین شیرکوند

دستخط شهید

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده