«شهید محمد حبیبی» اولین روز خرداد ۱۳۳۲ در شهر دیباج دامغان به دنیا آمد. کودکی خود را در کنار پدر و مادر و دیگر مردمان روستا سپری کرد. در نمازهایش خوشنامیاش را در گمنامی، از خدا میخواست. او بهترین راه را برای دیدار یار برگزید. شهادت بهترین پاداش بود برای تمام سختیهایی که او بهخاطر رضای خالق تحمل کرده بود. سرانجام چهارم تیرماه ۱۳۶۱ به شهادت رسید. هنوز اثری از پیکرش به دست نیامده است.
کد خبر: ۵۵۶۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶
شهید «عینالله حامدی» دوم بهمنماه ۱۳۱۹ در روستای قلعه چهارده شهرستان دامغان به دنیا آمد. عینالله تا پایان عمرش در دستهجات عزاداری امام حسین (ع) با پای برهنه سقا بود. وی در بیست و پنجم تیرماه ۱۳۶۰ مصادف با چهاردهم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۶۴۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۳
مادر شهید «محمد بهاران» نقل میکند: «آخرین باری که قرار بود اعزام شود، موقع خداحافظی چندبار پیشانی مادر را بوسید و گفت: «مادر! خواهش میکنم شیرت رو حلالم کن که این سفر بازگشتی نداره.»
کد خبر: ۵۵۶۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۳۱
شهید «محمد پایون» یکم فروردین سال ۱۳۴۷ در شهرری به دنیا آمد. او در طفولیت جزء سی قرآن را حفظ کرد. سرانجام در بیستوهفتم خرداد سال ۱۳۶۵ در خط پدافندی مهران، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم، به مقام رفیع شهادت رسید. محمد برای دانشگاه ثبتنام کرده بود اما زمان کنکور بر روی صندلی او دستهگلی گذاشتند تا یادش در اذهانِ هم درسیها همواره زنده بماند.
کد خبر: ۵۵۶۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۹
شهید «محمدرضا کلائی» عاشق شهادت بود و قلبش به عشق آلالههای میهنش میتپید. با آوردن جنازه شهدا و تشییع آنها در دامغان، حال محمدرضا دگرگون میشد. شوق و اشتیاقش به شهادت دو چندان میگشت و عشق به جبهه و شهادت در راه خدا، آرام و قرار را از او میگرفت. یکی از برنامههایش دیدار با خانوادههای شهدا و دلجویی از آنها بود و این رابطهاش را همیشه حفظ میکرد.
کد خبر: ۵۵۶۱۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۸
دوست شهید «احمدرضا گیلوری» میگوید: «دوستی من و احمدرضا برمیگردد به دوران نوجوانی و جوانی. او دو سال از من بزرگتر بود. بچه آرام و خوش اخلاقی بود و برای من حکم معلم را داشت. به خواندن نماز اهمیت میداد. او به سن تکلیف رسیده بود ولی من سیزده چهارده سالم بود. موقع ظهر که کار تعطیل میشد سفارش میکرد اول نماز بخونیم.»
کد خبر: ۵۵۶۱۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۷
شهید «محمدرضا خدابندهلو» اولین روز بهار سال ۱۳۴۲ در شهرستان مشهد به دنیا آمد. محمدرضا که دلش مملو از ایمان و حقیقت بود، در سایه لطف پروردگار و الطاف ائمه معصومین(ع) در مسیر نور حقیقت قرار گرفت. بیستودوم خرداد سال ۱۳۶۵خط پدافندی مهران ترکشهای سُربی داغ در پهلو و پای او جای گرفتند و او آرام لبخند زد.
کد خبر: ۵۵۵۹۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۴
شهید «اسماعیل حدادی» در عید قربان به دنیا آمد و والدینش به یمن ورودش و برپا نگهداشتن عَلَم ایمانشان، نامش را اسماعیل گذاشتند. بیست و سوم خرداد سال ۱۳۶۷ عید قربان اسماعیل فرا رسید و او آماده قربانی بود. در سومار با ترکشهای خمپاره به دیدار خدای ابراهیم شتافت و مشتاقانه شهادت را در آغوش کشید.
کد خبر: ۵۵۵۹۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵
مادر شهید «ناصر تفضلی» نقل میکند: «بعد از شهادتش، واقعاً فقدان حضورش را شدید احساس کردم. هر وقت مشکلی دارم، به مزارش میروم و بعد از زیارت و قرائت فاتحه، با او درددل میکنم. مطمئنم او نیز به حرفهایم گوش میدهد. سپس مرا با الهام قلبی که به من میشود، راهنمایی میکند.»
کد خبر: ۵۵۵۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲
برادر شهید «حسن خدامی» نقل میکند: «حسن بیشتر از ما به پدر خدمت میکرد. در خانه به کارهایش میرسید و بیرون از خانه هم کار میکرد و درآمد اندکش را خرج خانه میکرد. به همین دلیل پدر راضی نبود که حسن از او جدا شود. آن شب را فراموش نمیکنم که نگاه حسن به صورت پدر گره خورده بود. وقتی به او نزدیک شد، آنقدر پدر را بوسید و در آغوش کشید که همه تعجب کردیم. انگار طاقت گریههای حسن را نداشت. پدر بالاخره رضایتنامه را امضا کرد.»
کد خبر: ۵۵۵۶۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱
دخترخاله شهید «محمدرضا گیلوری» نقل میکند: «خبر آمد که میخواهند دو شهید به کهنآباد بیاورند. دو قبر آماده کردند اما یک شهید آوردند. سر مزار شهید بودیم که محمدرضا بعد از فاتحهخوانی رو کرد به ما و گفت: این قبر خالی مال منه. مدتی بعد همان قبر نصیب محمدرضا شد.»
کد خبر: ۵۵۵۶۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۰
دوست و همرزم شهید «شاهرخ قندالی» نقل میکند: «بارها میگفت: اگه در زمان امامحسین (ع) بودیم، آیا کمکش میکردیم؟ از کجا میدونین که رهبرمون حسین زمونه نباشه؟ اگه ما وظیفهمون رو انجام ندیم، پس مسلمون نیستیم. هرچی زنجیر میزنیم و سینهزنی میکنیم، همش ریاست. وظیفه ما اینه که از آب و خاکمون دفاع کنیم.»
کد خبر: ۵۵۵۵۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۶
برادر شهید «عزیزالله علیزاده» نقل میکند: «هنوز به سن تکلیف نرسیده بود، روزه میگرفت. ماه رمضان در صحرا کار میکردند. چند نفر روزه نمیگرفتند و رعایت روزهداران را هم نمیکردند. عزیزالله به آنها تذکر داد. وقتی دید اثری ندارد، آنها را تهدید کرد: اگه مِنبعد روزهخوری کنین به حاجآقا شیخمحمد میگم! خبر به گوش حاجآقا رسید. به یکی از آنها تذکر داد و بیاثر هم نبود.»
کد خبر: ۵۵۵۲۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۰
شهید «علی نیکوئی» هجده اردیبهشت ۱۳۳۹ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. در عملیات بیتالمقدس او و عدهای جهت پاکسازی میدان مین رفتند. به گفته یکی از دوستانش، نزدیکیهای صبح، در حین خنثی کردن مین مجروح شد و در همان روز اول خرداد ۱۳۶۱ در خرمشهر شهید شد.
کد خبر: ۵۵۴۹۲۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۶
مادر شهید «علیاصغر قاسمپور» نقل میکند: «قرآن خواندم. صلوات فرستادم. فهمیدم که علیاصغرم شهید شده است. خانه را تمیز کردم، استکان و قند و چای را آماده کردم تا اینکه خبر شهادتش را به من دادند. همان جا گفتم: «خدایا! این قربانی رو از ما قبول کن.»
کد خبر: ۵۵۴۷۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۳
وقتی که جنگ بر ایران تحمیل شد، شهید «حسین ناظمیان» مثل همسنوسالانش از آرزوهایش چشمپوشی کرد و راهی جبهه شد. همرزم شهید نقل میکند: «حسین بعد از بازگشت از عملیات فتحالمبین، دوباره به جنوب اعزام شد. در تمام مشق رزمهایی که رزمندگان قبل از عملیات تمرین داشتند، شرکت میکرد. جوان شاداب و چابکی بود و سعی میکرد جزو اولین ردیفهای گردان قرار گیرد.»
کد خبر: ۵۵۴۳۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۱
شهید «حمید قدس» فرزند قاسمعلی و اقدس، هفتم دی ماه ۱۳۴۴ در شهرستان سمنان در خانوادهای مؤمن و دوستدار اهلبیت (ع) به دنیا آمد. او و برادرش مجید، هر دو از دلباختگان امام خمینی و عاشق شهادت بودند. مادر شهید نقل میکند: «مجید با صدای بلند میگفت: خدایا شهادت را نصیب ما بگردان! حمید هم میگفت: الهی آمین!» وی سرانجام سی و یکم اردیبهشت ماه ۱۳۶۵ در مهران به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۵۴۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰
همرزم شهید «ابوالفضل شمس» نقل میکند: «گرماگرم عملیات بیتالمقدس که نیروهای خودی از شدت آتش دشمن زمینگیر شده بودند، دیدم ابوالفضل از جایش بلند شد و تکبیرگویان و با جسارتی خاص به طرف دشمن دوید. انگار کسی او را میبرد. حرکت شجاعانه او باعث شد بقیه نیروها روحیه بگیرند و به سمت دشمن هجوم ببرند.»
کد خبر: ۵۵۳۹۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
خواهر شهید «علیاکبر لواف» نقل می کند: «شناسنامهاش را دستکاری کرد تا سنش را بیشتر نشان دهد. به همه میگفت که چقدر دوست دارد به جبهه برود. ما کارهایش را میدیدیم؛ عضو بسیج شدن، رفت و آمد در پایگاه، کشیک در مسجد و شرکت در نمازهای جماعت، اما علاقهاش را به جبهه و شهادت به زبان میآورد و در جمع دوستان و آشنایان از رفتن و علاقهاش میگفت.»
کد خبر: ۵۵۳۵۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸
شهید «قاسم صبور» در روستای داورآباد شهرستان آرادان در بیستم اردیبهشتماه ۱۳۴۵ به دنیا آمد. بعد از اخذ مدرک دیپلم در رشته کشاورزی در کنکور سراسری شرکت کرد. در دانشکده فنیوحرفهای گنبد کاووس پذیرفته شد و دانشجو معلم شد. علاقه عجیب او به جبهه و جنگ، اخلاق، رفتار و عملش طوری بود که روی دوستان و اقوام تأثیر میگذاشت. در عملیات والفجر هشت مفقود شد. یک سال بعد از شهادت، پیکرش که فقط مشتی استخوان مانده بود، بازگشت.
کد خبر: ۵۵۳۳۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۴