مادر شهید «علیرضا تازیکه لاملنگ» نقل میکند: نذر کرده بودم که اگر پسرم سالم بماند و زنده بر گردد آبکش مسی به مسجد محل اهدا میکنم. خواب دیدم که دو زن سیاه پوش داخل حیاط ما آمدند و به من گفتند به نذری که کردی عمل کن، نام پسرت را روی آن بنویس و آن را به مسجد بده، در جواب گفتم که پسرم زنده است، اسم مرده را روی وسایل مینویسند. بعد از چند روز خبر شهادت پسرم را آوردند.
خواهر شهید «حسینعلی معماری» نقل میکند: شهید بعد از دو ماه خدمت مبلغ سه هزار تومان به عنوان مساعدت دریافت کرد، آن را به مادرم داد تا برای مردم مظلوم و ستمدیده مناطق جنگی وسایل و پوشاک تهیه نماید. او عشق دنیایی را رها کرده و عشق اخروی و معنوی یعنی شهادت را انتخاب کرد.
شهید متواضع، ساده پوش و با همه مهربان بوده و در فکر رنجش کسی نبود و به این خاطر مورد احترام همه بود، وی معتقد بود این دنیا محل گذر و منزلی از منازل راه تکامل است و شایسته دلبستگی نیست به این خاطر در جهت جمع آوری مادیات گامی بر نمیداشت و به فقرا و محرومین کمک میکرد.
همسر شهید «گل محمد لک زائی» نقل میکند: در خواب چندین بار او را دیدهام و همیشه به من میگوید: مراقب فرزندانمان باش و در تربیت اسلامی و دینی آنان کوشا باش. آنان را مسلمانی واقعی و معتقد به خدا تربیت کن، زیرا آنان آینده این جامعه اسلامی و اسلام هستند.
پدر و مادرم! حالم خوب است امیدوارم مانند پدران و مادران عاشورا صبور و مؤمن باشید، سرزمینم که تا کنون در حال نبرد با دشمنان اسلام است کمتر از سرزمین کربلا نیست و تنها ایمان است که به ما توان مقاومت در این هوای سرد و بارانی را میدهد. در نمازهای خود ما را دعا و پیروزی ما را آرزو کنید، بی شک پیروزی از آن ماست.
در آستانه فرا رسیدن بزرگداشت روز ارتش، اسناد و مدارک به جا مانده از شهید ارتشی «محمد مهدی ساور سفلی» برای علاقهمندان منتشر میشود.