پاسدار انقلاب بود
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهيد الله وردی محمدحسينی/ دهم مرداد 1343 در شهرستان ری متولد شد پدرش در کوره پزخانه کار می کرد و زندگی را با مشقت می گذراند.
شهيد تا سال اول دبيرستان تحصيل کرد چون ديگر پدرش قادر به تامين معاش خانواده نبود ترک تحصيل کرد و به کمک پدرش برای انجام کار وارد کارگاه جوشکاری گرديد
شهيد قبل از انقلاب در راهپيمايی ها و سخنراني ها که در مساجد تشکيل مي شد شرکت مي کرد و پس از اينکه انقلاب پيروز شد.
او هدفش را انتخاب کرد هدف او پاسداری از انقلاب بود قبل از جنگ او در بسيج محلي برای حفاظت از محله و مسجد شبها نگهبانی می داد سپس عضو انجمن اسلامی محله شد و در بسيج ناحيه ثبت نام براي اعزام به جبهه کرد.
در طول جنگ چهار بار از طرف جهاد و بسيج به جبهه اعزام شد يکبار به اهواز و سوسنگرد يکبار به زنجان جهت آموزش نظامي و به سوسنگرد جهت کمک به رزمندگان اعزام شد.
و هر بار خاطراتي از جبهه مي آورد و براي دوستان خود تعريف مي کرد از خصوصيات اخلاقي شهيد اينکه هميشه شاد و سر حال بود و لبخند هميشه بر لبانش نقش مي بست.
در برخورد با ضد انقلاب و افراد ولگرد که به نحوي با انقلاب در گير بودند و به انقلاب زيان مي رساندند قاطع بود و هميشه با آنها به تندي برخورد مي کرد او معتقد بود که افراد تا حدودي قابل اصلاح هستند که با آنها با مهرباني برخورد شود.
و آنها بپذيرن ولي وقتي که نپذيرند بايد با آنها با قاطعيت برخورد نمود که اين برخورد اسلامي مي باشد و يکبار به او پيشنهاد شد که سرپرست بسيج محله شود ولي او وظيفه اصلي را همانطور که امام فرموده بودند در برخورد با دشمن خارجي ديد و به جبهه رفت.
در تاريخ بیست و ششم بهمن1360 به پادگان امام حسين و از آنجا پادگان باخترن (صالح آباد) اعزام شد شهيد در جريان دانشگاه که بني صدر و منافقين براي بر اندازي جمهوري اسلامي بسيج شده بوند با جمعي از ياران حزب اللهي به دانشگاه رفت.
و در مصاف با آنها زخمي شد و ابروي چپش پاره گرديد سرانجام در جريان پاکسازي جاده بانه سردشت در کردستان در تاريخ بیست و هشتم فروردین 1361 در مصاف با مزدوران داخلي کومله و دموکرات به فيض شهادت نائل آمد و به لقاء الله پيوست.
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران