شهادت؛ 18 اسفند ماه
دوستان سعى كنيد عدالت را در جامعه برقرار سازيد و با بى‌عدالتى مبارزه كنيد ، عيب خود را بر طرف كنيد و براى همديگر عيبجوئى نكنيد و سعى كنيد خودتان را اصلاح كنيد و به هيچ گروه و حزبى وابسته نباشيد و از سياسى كارى و نفاق بپرهيزيد.
شهید محمود سیل سپور

نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید محمود سیل سپور/ بیست و ششم آذر 1343، در روستای باقرآباد تابعه شهرستان ری به دنیا آمد. پدرش محمدتقی، کارگر کارخانه چرم سازی بود و مادرش زینب نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. مدتی کارگر بود. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفدهم اسفند 1362، با سمت تک تیرانداز در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. پیکرش را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.

فرازهایی از وصیت نامه شهید محمود سیل سپور

بسم رب الشهداء و الصديقين

آن هنگام به ما اهل ايمان خطاب لطف رسد كه اى نفس قدسى مطمئن و دل آرام ( به ياد خدا ) امروز به پروردگارت بازآى كه تو خشنود به نعمتهاى ابدى او و او راضى از اعمال نيك تواست ، بازآى و در صف بندگان خاص من درآى و در بهشت رضوان من داخل شو .

آرزو دارم جانباز مكتب باشم و ادامه دهنده راه شهيدان اسلام . تو اى مادر مكن زارى كه من اكنون بسى شادم

نمردم زنده ميباشم بود رنج تو در يادم همانا شير پاكت مرا جانباز پرورده كه جان خويش را اندر ره قرآن و دين دادم برو مادر بخواب آرام فداى آن رخ ماهت براى من مشو دلتنگ كه فرزندت شده راحت.

تو شادى كن به مرگ من براى اينكه من شادم. خداحافظ كه من رفتم دگر گاهى كنيد يادم نمى‌خواهم كه در بستر بميرم همى خواهم براى حفظ قرآن براى يارى رهبر بميرم همى خواهم كه در فصل جوانى ميان جبهه و سنگر بميرم السلام على الحسين (ع) و على على ابن الحسين (ع) و على اولاد الحسين (ع) و على اصحاب الحسين (ع) .

سلام حضور محترم بزرگ رهبر انقلاب اسلامى ايران و خانواده‌هاى شهدا و بازماندگان شهدا .

سلام اى عزيزى كه اين نامه را از راههاى پر پيچ و خم منطقه آزاد شده والفجر ميخوانى و ميدانى كه اين نامه آخرين نامه من است كه بدست شما خواهد رسيد .

مادر مهربانم : ميدانم كه يك عمر رنج و ناراحتى كشيدى و مرا بزرگ كردى ، مادر افتخارت باد اى شيرزن قهرمان كه در تقوا و استقامت و بردبارى همتا ندارى ميدانم كه آرزو داشتى كه عروسى فرزندت را ببينى و اما عروسى من شهادت است ، به هنگامى بر خواستگارى به خط مقدم ميروم تا عروسى را ملاقات كنم نقلهاى سرب بر سرو رويم دشمن خواهد پاشيد و در آن هنگام است كه عروس شهادت را نيز در آغوش خواهم كشيد.

و وقتى مرا در اتومبيل تابوت ميگذارند تا به حجله ابدى ببرند پيراهن شادى مشكى بر تن خواهيد كرد و اتومبيل تابوتم را حسين گويان و تكبيرگويان بدرقه خواهيد كرد و وقتى به اتاق حجله رفتم از طرف خداوند ملكها عروسيم را تبريك خواهند گفت و اين بزرگترين افتخاريست بر هر مادرى .


شهید محمود سیل سپور/ هجدهم اسفند منتشر شود.

اى مادر كه حسين فرزندت را در ركاب خمينى بر ميدان جهاد فرستاد . مادر و پدر جان من ترجيح دادم و دوست داشتم كه با تمامى شهداى تاريخ باشم با امام حسين (ع) و يارانش با شهداى انقلاب و با بهترين دوستانم كه شهيد شدند باشم همراه با آنان عروسى كنم ، من ترجيح دادم كه در حجله خون عروسى كنم و از شما ميخواهم كه جز اشك شادى و شوق برايم ديگر نريزيد ، و بجاى عروسى جشن شهادت برپا كنيد .

و براى شهادتم خوشحال باش و برايم جشن بگيريد و چراغانى كنيد و از دوستان و آشنايان ديگر دعوت كنيد از فقيران و يتيمان دعوت كنيد و به آنها شيرينى دهيد و هيچ گريه نكنيد ، در جلوى تابوتم عكس امام بزنيد تا همگان بدانند كه من پيرو خط امام هستم و در سوى ديگر تابوتم عكسى از شهيد بهشتى نصب كنيد تا همه بدانند كه اين جسد شاگرد استاد بهشتى است .

آقا جان ، خمينى جان من هم آرزو دارم كه اى كاش خداوند به من حقير چندين جان مى‌داد كه در راهت هربارزير تانكها و زير رگبار دشمنان تكه تكه مى‌شدم و جان مى‌دادم .

مادر جان اشك را بر چشمان تو هيچ كس نبايد ببيند زيرا هر قطره اشك تو دشمن را شادمان مى‌كند . مادر جان از اينكه چنين فرزندى داشتى سرافراز باش و لباس سبز بر تن كن شادى كن .

پدر جان من اينك سلاح ايمان و عشق به ا... و با اسلحه كلاشم همچون كوه استوار و محكم به جنگ مزدوران متجاوز عراقى و دست نشاندگان آمريكائى مستكبر ميروم باشد كه جان ناچيزم را در اين راه فدا كنم و گلوله‌اى بر قلب متجاوزان نشانم و به او درسى دهم كه ديگر تجاوز به اين مرز و بوم را ننمايد ،

پدر جان من اينك پس از سالها فكر بهترين و گهربارترين لحظه‌هاى عمرم رسيده و با گامهاى استوار و چابك به طرف معشوق خويش ميروم و حس ميكنم آن لحظه‌هائى كه به دنبال آن مى‌گشتم ، اينك فرا رسيده و خدايم مرا ميخواند و اينك فرصتى دست داده كه درود هاى خويش را بر شما پدر عزيزم بفرستم ،

شهید محمود سیل سپور/ هجدهم اسفند منتشر شود.

درود بر تو پدر عزيزم كه با دستهاى پينه بسته‌ات شب و روز كار كردى و چنين فرزندى تربيت نمودى ، درود بر تو كه مرا تشويق نمودى كه به جبهه بيايم و با تجاوزگران كه به مرزو بوم حمله آورده‌اند بجنگم شايد پدر جان تو ميدانى كه اگر اينها وارد كشور ما شوند همه چيزمان را غارت خواهند كرد . ديگر براى ما دين و ديانتى نخواهند گذاشت .

اى خواهران عزيزم حجابتان و عفت و پاكدامنى را سرلوحه زندگى خودتان قرار دهيد و هميشه فاطمه‌وار و زينب‌گونه زندگى كنيد و مبارزه كنيد با دشمنان اسلام با حجاب خود .

شما اى برادران عزيزم بجاى گريه با پرچمى قرمز و لبخند شادى بر سر مزارم بيائيد و شادى و شوق كنيد كه من شهيد شده‌ام ، امام را يارى نموده و گول ظاهر فريبى ليبراليستها و منافقين را نخوريد و راه مرا ادامه دهيد .

وصيت من به شما دوستان اين است اولا هيچگاه دست از خودسازى برنداريد و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه خدا سوره والعصر را هميشه بخوانيد و سعى كنيد كه هدفهاى دنيائى شما را گول نزند وگرنه از زيانكاران خواهيد بود و اگر هميشه آنها را وسيله‌اى در جهت ا... قرار دهيد از ( الذين امنوا و عملوا الصالحات ) خواهيد بود .

دوستان سعى كنيد عدالت را در جامعه برقرار سازيد و با بى‌عدالتى مبارزه كنيد ، عيب خود را بر طرف كنيد و براى همديگر عيبجوئى نكنيد و سعى كنيد خودتان را اصلاح كنيد و به هيچ گروه و حزبى وابسته نباشيد و از سياسى كارى و نفاق بپرهيزيد.

و تذكر : وقتى كه من شهيد شدم وقتى من را تشييع ميكنيد با حرف يا حسين يا حسين دفن كنيد و وقتى مرا دفن كرديد نماز وحشت برايم بخوانيد . من از آن موقع كه لباس سپاه را برتن كردم مثل آن ميماند كه لباس شهادتم را برتن دارم . كسانى كه با روحانيت و اسلام مخالف هستند راضى نيستم كه در تشييع جنازه من شركت كنند حتى دوستان و اقوام

خدمت برادران بسيجى : تك تك از شما خداحافظى ميكنم و از تك تك شما طلب حلاليت و بخشش ميكنم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد و اميدوارم كه در همه كارهايتان موفق و پيروز باشيد.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده