کتاب اردوگاه نهروان خاطرات آزاده یعقوب عبدالحسین نژاد
نویسنده در این کتاب علاوه بر «خاطرات» و «دوران اسارت»آزاده را در ادامه می خوانیدو... می نویسد.
قسمتی از کتاب؛
کریم عراقی نام مرا صدا زد و با اشاره ی دست گفت:
- بیا.
و من از صف آمار برخاستم و به طرف او راه افتادم و جلو قامت کشیده ی او ایستادم، خیره شد و به چشمانم نگاه کرد. قبل از این که سوالی کند و من حرفی زده باشم، دست راست خود را بالا برد و با تمام قدرت بر صورتم کشیده ای نواخت. وقتی دستش به سمت صورتم در حرکت بود، پلک هایم را روی هم گذاشته و محکم به هم فشردم.
کشیده ای با تمام قدرت دم گوشم زد و پرده ی گوشم خونریزی کرد، کف پاهایم لخت بر روی موزاییک بود. برقی از آن ها تمام وجودم را لرزانید.
او گفت:
- نمی گذارم از فردا نفس راحتی بکشی!
یک ماه بود که هر روز مرا به باد کتک می گرفت و قصه ی او پایان نداشت. سرباز حامد عراقی در غیاب کریم سیاه، مسئولیت کتک زدن مرا به عهده داشت و با احساس مسئولیت، انجام وظیفه می کرد...
و این کتاب به رده بندی 1392 3آ213ع 1629 DSR در کتابخانه موجود است.
انتهابی پیام/