«شهید محمود عروجی»/ دوست دارم بميرم تا بماند دين...

بدرستي که خداوند آن مومنان را که در صف جهاد با کافران مانند سد آهنين همدست و پايدارند بسيار دوست مي دارند . خداوند من بسوي تو مي آيم مي خواهم تو را ببينم من از ايرانم مي آيم .

 مي داني که چه مي شود . آيا مرا مي پذيري يا نه آيا راه شهدا را به من نشان مي دهي يا که آيا مي توانم آرزوي خودم را برآورده کنم . به هر حال مي آيم مي آيم تا پيدايت کنم .

مي آيم تا با خونم تاريخ را رنگين کنم . خداوند مرا سخت دشوار است و گريانم مي ترسم از غافله مانم و راه گم کنم . خداوندا از براي تو مي آيم تا بدانند .

دشمنانت بندگانت هرگز از تو دست بر نمي دارند . بدانند اين کور دلان اگر درخت باروي را قطع کردند درخت جوان و باروي مي رويد اين منافقان بايد بدانند که پايان عمر آنان به سر آمد و ديگر نمي توانند از منجلاب گناه بر در آيند ديگر نمي توانند از درياي خشمگين نجات پيدا کنند.


وصيتم به پدر اين است که هرگز از خميني روح خدا دست بر ندارد. و همواره به امر او گوش کن به دوستان و آشنايانم وصيت مي کنم که اين برادرانم به خدا سوگند آرزو دارم که صدها بار براي دين خدا و رسول او و براي صاحب الزمان و نايب او بميرم.

دوست دارم بميرم تا بماند دين من پدرم و مادرم عزيزانم و همه کساني که مرا مي شناسيد آرزوي من اين است که رهبرم را ياري کن و نگذاريد که او تنها شود. آرزوم دارم براي من اشک نريزيد و گريه و ناله نکنيد و دعا کنيد براي جان امام و پيروزي اسلام بر کفر
و السلام: خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار/ محمود عروجي/ سوم آذر 1361

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران