نوید شاهد قزوین - صفحه 63

نوید شاهد قزوین

دلم ریخت رو پام!

«به خانه مادرم رفتم. داداش قاسم آن‌جا بود گفت: میگن شهر صنعتی شلوغ شده. طاغوتیا شورش کردن. اکرم از حاجی خبر داری خوبه؟! دلم ریخت رو پام؛ اما ظاهرم را حفظ کردم و گفتم خبر که ندارم، اما اون حواسش جمعه. توکل بر خدا ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «احمدعلی طاهرخانی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
فردا؛

یادواره شهدای شهر اقبالیه و سالروز شهادت محمدی‌نسب برگزار می‌شود

فردا، یادواره شهدای شهر اقبالیه و دومین سالروز شهادت مدافع وطن شهید مهدی محمدی‌نسب برگزار می‌شود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «رضا خانی‌کشمرزی»

راه سعادت و خوشبختی، شهادت در راه خداست

شهید «رضا خانی‌کشمرزی» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «به راه سعادت و خوشبختی که همانا راه جهاد در راه الله است، بروید و افتخار پیروزی و شهادت را برای خود ثبت نمایید ...»
همزمان با دهه دوم محرم؛

مراسم عزاداری در حسینیه شهدای گمنام کوهین برگزار می‌شود

مراسم عزاداری همزمان با دهه دوم محرم در حسینیه شهدای گمنام شهر کوهین برگزار می‌شود.

مراسم تعزیه‌خوانی در خانه موزه شهید «بابایی» برگزار شد

مراسم تعزیه‌خوانی با قدمت ۷۰ ساله همزمان با دهه اول ماه محرم به مدت ۱۰ شب در خانه موزه شهید سرلشکر خلبان «عباس بابایی» برگزار شد.
همزمان با ایام محرم؛

مراسم عزاداری منزل شهید «حسین محمدشریفی‌ها» برگزار شد

همزمان با ایام محرم، مراسم عزاداری در منزل شهید «حسین محمدشریفی‌ها» برگزار شد.

خوشحالم که تونستم خنده به لبات بیارم

«کادو را با خوشحالی از او گرفتم و باز کردم. اولین بار بود که برایم کادو می‌گرفت و به اندازه دنیا برایم ارزشمند بود. با ذوق و شوق گردنبند را برداشتم و گفتم دستت درد نکنه نیاز نبود به زحمت بیفتی، خیلی خوشگله. سرش را بلند کرد و گفت: خوشحالم که تونستم خنده رو به لبات بیارم ...» ادامه این خاطره از زبان همسر شهید «حسن‌رضا فیروزی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگرفته از نامه‌های دانش‌آموزان به شهدا؛

جای تو اینجا خالی است

«عموی خوبم! جای تو اینجا خیلی خالی است، هنوز وقتی که عکس‌های تو را می‌بینم اشک در چشمانم سرازیر می‌شود و برایت دعا می‌کنم ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

ضرب‌وشتم اسرا به دلیل عزاداری برای امام حسین(ع)

«در سال ۶۷ وقتی در یکی از آسایشگاه‌ها مراسم سینه‌زنی اجرا شد سرهنگ عراقی این صحنه‌ها را از پنجره دیده به آن‌ها اخطار داده بود که سینه‌زنی نکنید، ولی اسرا توجهی نکرده بودند لذا به دستور او با کابل مورد ضرب‌وشتم قرار گرفتند ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛

خوف دارم که در آن دنیا شفیع این بنده نباشید

«من از این خوف دارم که مبادا شما هم سعادت شهادت را داشته باشید و همانند شهید حسن رسولی از من ناراحت باشید و در آن دنیا شفیع این بنده حقیر نباشید ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

مادر گرانقدر شهید «عبدالله ملکی» به فرزند شهیدش پیوست

امروز پیکر مطهر مادر گرانقدر شهید «عبدالله ملکی» در مزار والدین شاهد به خاک سپرده می‌شود.

به زیارت امام حسین (ع) رفتید، شهدا را نیز یاد کنید

همزمان با سالروز شهادت «ناصر ذوالقدر» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «آرزو می‌کنم رزمندگان اسلام راه کربلا را باز کنند و شما همگی به زیارت آقای ما حسین بن علی (ع) رفته و ما را نیز یاد کنید ...»

خانواده شهدا بی‌تابی می‌کردند!

«می‌رفتیم به خانواده‌ها خبر شهادت‌شان را بدهیم. خانواده شهدا می‌آمدند. اصرار می‌کردند قبل از تشییع، شهیدشان را در سردخانه ببینند. می‌آوردیم می‌دیدند. در محوطه بی‌تابی می‌کردند و آرام یا بلند گریه می‌کردند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «غلامحسن حدادزادگان» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمدرضا پیله‌فروش»؛

اگر خواستید برایم گریه کنید، به یاد امام حسین(ع) گریه کنید

شهید «محمدرضا پیله‌فروش» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «اگر خواستید برای من گریه کنید، به یاد روز عاشورا و برای شهادت امام حسین(ع) گریه کنید که تشنه لب به شهادت رسید ...»
همزمان با محرم و گرامیداشت هفته عفاف و حجاب؛

قرائت زیارت عاشورا در گلزار شهدای قزوین برگزار می‌شود

همزمان با ایام محرم و گرامیداشت هفته عفاف و حجاب، مراسم قرائت زیارت عاشورا در گلزار شهدای شهر قزوین برگزار می‌شود.

تصاویر کمتر دیده شده از شهید «بهرام صادقی»

همزمان با سالروز ولادت شهید «بهرام صادقی»، مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.

هفت ساعت عمل!

«عمل مصیب هفت ساعت طول کشید و شست پایش را قطع کردند. بعد از عمل، فرمانده گردان حضرت رسول به ملاقات مصیب آمد. یک اورکت‌ تر و تمیز به مصیب داد و گفت این را فرمانده لشکر حاج مهدی زین‌الدین داده تا به شما بدهم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات برادر شهید «مصیب مرادی‌کشمرزی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛

آرزو دارم هر چه زودتر به پیروزی نهایی برسید

«من خیلی آرزو داشتم که تو هر چه زودتر از دانشگاه معلم شوی و به برادران و خواهران درس بدهی، ولی حالا که رفته‌ای به جبهه جنگ آرزو دارم هر چه زودتر به پیروزی نهایی برسید ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

شهید «سیدحسینی» با هدف دفاع از خاک کشور به جبهه رفت

شهید «سیدرحمت‌الله سیدحسینی» به منظور دفاع از خاک کشور و ارزش‌های اسلام از سوی بسیج به جبهه‌های حق علیه باطل رفت.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «اصغر رضایی»:

برایم مجلس روضه امام حسین (ع) برگزار کنید

شهید «اصغر رضایی» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «امام امت را تنها نگذارید و برادران مرا راهی راه حسین (ع)، سرسلسله شهدا کنید، تا به ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» حسین (ع) لبیک گفته و عمل کرده باشند و برایم مجلس روضه امام حسین (ع) برگزار کنید ...»
طراحی و تولید: ایران سامانه