نوید شاهد قزوین - صفحه 58

نوید شاهد قزوین
برگی از خاطرات شهید «میوه‌چین»؛

وقت نماز، نماز!

«وقتی وقت نماز و صدای اذان بلند می‌شد. علی اولین نفری بود که آستین‌هایش را بالا می‌زد و به سمت محل برگزاری نماز می‌رفت چه در جبهه‌ها و چه در پادگان آموزشی ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید «علی میوه‌‏چین» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

کتک خوردن علی از نیروی بعثی به خاطر سن کمش!

«نیروی بعثی می‌زد و می‌گفت بگو چند سال داری و علی با آه و ناله می‌گفت به خدا به قرآن به جان مادرم بیست و یک سال تا اینکه نیروی بعثی علی را همچون پر کاهی به قد بلند کرد و کوبید بر زمین ...» ادامه این خاطره از آزاده سرافراز و جانباز «یوسف ترابی» در آستانه سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی، را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
آخرین خواسته شهید «حسین اسماعیل‌خانلو» از خانواده‌اش

بعد از شهید شدنم خدمتگزار اسلام باشید

شهید «حسین اسماعیل‌خانلو» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «امیدوارم پس از شهید شدن من هیچ وقت گریه نکنید، صبر داشته باشید و دعاگوى امام خمینى و خدمتگزار اسلام باشید ...»

تفاوت اردوگاه‌ها!

«در اکثر اردوگاه‌های خارجی اسرا به ‌مرور زمان روانی شده و بسیاری از آن‌ها هم دست به خودکشی می‌زنند چرا که همه خواسته‌هایشان مادی است اما در اردوگاه‌های بعث عراق این‌طور نیست و ما از هر اسیری که سوال می‌کنیم چه می‌خواهید بحث کتاب دعا و قرآن را مطرح می‌کنند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان، شهید «حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد»، به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «ابراهیم کاظمی»:

مادرم بعد شهادتم برای من گریه نکن، برای امام حسین(ع) گریه کن

شهید «ابراهیم کاظمی» در وصیت‌نامه‌اش خطاب به همسرش می‌نویسد‌: «مادر جان! برای من گریه نکن؛ ولی برای فرزند فاطمه(س)، یعنی امام حسین(ع) و اهل‌بیتش(ع)، گریه کن ...»

همه بیایید بیرون!

«در هول و ولای رفتن بودیم که یک‌دفعه صدا‌هایی بلند شد که در عمرم نشنیده بودم مثل رعدوبرق شدید بود. علی روی زمین خوابیده بود. همه جا شروع کرد به لرزیدن. اول فکر کردم زلزله آمده. محمود، شوهر خواهرم، دوید علی را بغل کرد و داد کشید: همه بیایید بیرون! هواپیما‌های عراقی حمله کرده‌اند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی حواء (منیژه) لشگری همسر خلبان سرلشکر شهید «حسین لشگری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
همزمان با ایام صفر؛

مراسم عزاداری حضرت رقیه(س) در حسینیه شهید «حجت» برگزار می‌شود

همزمان با ایام صفر، مراسم عزاداری شهادت حضرت رقیه(س) در حسینیه شهید «حجت» برگزار می‌شود.
در گلزار مطهر شهدای قزوین؛

مراسم دعا و استغاثه به امام زمان (عج) برگزار می‌شود

مراسم دعا و استغاثه به امام زمان (عج) در گلزار مطهر شهدای قزوین برگزار می‌شود.

نمایش صحنه‌ای در گلزار شهدای شهر قزوین برگزار می‌شود

نمایش صحنه‌ای با عنوان خرابه‌های شام و شهادت حضرت رقیه(ع) در گلزار شهدای شهر قزوین برگزار می‌شود.
با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا؛

بزرگداشت شهدای مدافع حرم بوئین‌زهرا برگزار می‌شود

بزرگداشت شهدای مدافع حرم شهرستان بوئین‌زهرا با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا برگزار می‌شود.
خطاب شهید مدافع حرم «ذکریا شیری» به همسرش:

برای دفاع از حرم سه ساله امام حسین(ع) باید سه ساله خودم را تنها بگذارم

شهید مدافع حرم «ذکریا شیری» در وصیت‌نامه‌اش خطاب به همسرش می‌نویسد‌: «خوب می‌دانم که برای دفاع از حرم سه ساله امام حسین (ع) باید سه ساله خودم را تنها بگذارم. پس همچون زینب کبری(س) صبوری کن ...»

مستند آزاده و جانباز، سرلشکر خلبان شهید «حسین لشگری»

در آستانه سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی و سالروز شهادت سیدالاسرا، سرلشکر خلبان، آزاده و جانباز شهید «حسین لشگری»، مستند این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.
با حضور مردم شهیدپرور؛

یادواره شهدای روستای خشکچال برگزار می‌شود

چهل و یکمین یادواره شهدای روستای خشکچال با حضور مسئولان و مردم شهیدپرور برگزار می‌شود.

ویژه مراسم گرامیداشت سرلشکر خلبان شهید «بابایی» برگزار می‌شود

ویژه مراسم گرامیداشت سرلشکر خلبان شهید «عباس بابایی» در خانه این شهید بزرگوار برگزار می‌شود.

برشی از کتاب «کاش برگردی» | خنده‌ام گرفت!

در قسمتی از کتاب «کاش برگردی» که زندگی‌نامه شهید مدافع حرم «ذکریا شیری» به روایت مادر است، می‌خوانید: «خنده‌ام گرفت گفتم الان چندمین باره که داری کابینتا رو باز و بسته می‌کنی. مشخصه یه حرفی توی گلوت گیر کرده پول می‌خوای؟ ذکریا بشقاب‌ها را جابه‌جا کرد و خودش روی اوپن نشست و گفت نه بابا پول می‌خوام چه کار؟ یه حرفی می‌خوام بزنم، ولی سختمه ...»
برگی از خاطرات شهید مدافع حرم «سیاه‌کالی‌مرادی»:

هق‌هق گریه‌هایش امان نمی‌داد حرف بزند!

«همین که نشستم و گل‌ها را روی سنگ مزار گذاشتم، دختری آمد و با گریه من را بغل کرد هق‌هق گریه‌هایش امان نمی‌داد حرف بزند. کمی که آرام شد. گفت عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم. به شهید گفتم من شنیدم شما‌ها برای پول رفتید. حق نیستید ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید مدافع حرم «حمید سیاه‌کالی‌مرادی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگی از خاطرات شهید مدافع حرم«چگینی»؛

هیچ حرفی از رفتن الیاس به سوریه در میان نبود!

«به دل رسول می‌افتد که انگار در آینده خیلی نزدیک قرار است اتفاق بیفتد. آنچه فقط به اندازه یک حس به دل رسول می‌افتد در روز‌هایی که به سرعت دارند سر می‌رسند. کم‌کم خودش را نشان می‌دهد آن حس سرانجام دو ماه بعد با عزم الیاس برای رفتن به سوریه بروز می‌کند. روز‌هایی که الیاس برای رفتن سر از پا نمی‌شناسد و روی پا بند نیست. درحالی که آن روز هیچ حرفی از رفتن الیاس به سوریه در میان نبود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید مدافع حرم «الیاس چگینی» است که همزمان با روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم تقدیم حضورتان می‌شود.

مجموعه تصاویر خاطره انگیز شهید «وحید علویری»

درآستانه سالروز ولادت شهید «وحید علویری»، مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.
فرازی از وصیت‌نامه شهید خبرنگار «طهماسب شیخ‌حسنی»؛

نوشتن درد و رنج، شکنجه، فریاد و آه مردم دشوار است

شهید خبرنگار «طهماسب شیخ‌حسنی» در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «براستى چگونه می‌توان با این قلم‌ها و کاغذ‌ها درد و رنج، شکنجه، فریاد، زجر، اشک و آه را نوشت؟! آرى! نگاشتن این مقوله‏‌ها همچنان سخت و دشوار است ...»

آلبوم عکس شهید «ولی امینی»

همزمان با سالروز ولادت شهید «ولی امینی»، مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.
طراحی و تولید: ایران سامانه