نگاهی به زندگی معاون گردان حمزه

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید «حسن امیری فر»، یادگار «جانعلی» و «مریم» پانزدهم تیر ماه 1342 در لطف آباد رفسنجان به دنیا آمد. در دوران نوجوانی علاوه بر اینکه به پدر در امور کشاورزی کمک می کرد درس هم می خواند، در مراسمات مختلف چه در امور مدرسه و چه در امور مسجد و هئیت های مختلف فعال بود.

کتاب های شهید مطهری را می خواند

اهل مطالعه بود و به کتاب هایی در زمینه تفسیر قرآن مثل تفسیر نمونه و کتاب هایی از استاد شهید مطهری علاقه مندی نشان می داد. او شغل شریف معلمی را داشت آن هم معلم قرآن. دوستان دوران مدرسه او شهید عبدالله سعادتمندی، شهید اسماعیل اسدی، شهید مجید ناصری، امیر سعادتمندی و شهید کریم گلدوزی بودند.

هر چقدر می توانست به جبهه کمک می کرد

تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد و به ورزش، بخصوص فوتبال علاقه مند بود. به سفرهای زیارتی جمکران، قم و شاه عبدالعظیم حسنی می رفت. در هر زمانی پولی داشت سعی می کرد هزینه جبهه های جنگ کند. عضو بسیج بود، دوستان صمیمی او شهید امیر سفیداری، شهید عبدالله سعادتمندی و حاج علی پور جعفری و علیرضا جعفری بودند.

توجه به نماز اول وقت

به نماز اول وقت توجه داشت و بازگو شده است. که یک رکعت نماز قضا نداشته و تمامی روزه های خودش را از سنی که به تکلیف رسیده انجام داده است. او می دانست که آخرت او در گرو قرآن و احکام دین و خدمت به مردم است. اگر چه به سربازی نرفته بود، ولی از شروع جنگ تحمیلی در جبهه های حق علیه باطل حضور داشت.

بمب انرژی بود

شهید حسن امیری فر به واقع سراسر شور و عشق به خدا و انقلاب و امام بود. او که به ایثار و جوانمردی شهره خاص و عام بود. در ژرفای وجودش گذشت و جانبازی و اخلاص نمایی ویژه داشت. هیچگاه در مقام عبودیت و بندگی کم فروغ ظاهر نشد.

به قول امروزی ها بمب انرژی در صداقت و درستکاری و رفاقت بود. او هرگز از وظایف و تکالیفی که به عهده داشت آنی و لحظه ای غافل نشد. محجوریت و متانت خاصی داشت. نگاه های پر جذبه و سراسر شور در وجودش نهادینه شده، هرگز در مقام و مرتبه و رفاقت کم و کوتاه نمی آمد.

بیت المقدس اولین حضور او در جبهه بود

اولین حضور او در جبهه در سال 1361 در عملیات بیت المقدس، (فتح خرمشهر) به عنوان بسیجی بود. در سال 1362 به عضویت رسمی سپاه درآمد و پس از پایان دوره آموزشی در پادگان امام حسین(ع) تهران، عازم جبهه های حق علیه باطل شد.

مدتها در جبهه بود تا اینکه در عملیات والفجر هشت(فتخ فاو) به عنوان فرمانده گروهان و معاون گردان با ایثار و فداکاری به درجه رفیع شهادت نایل گردید. خبر شهادت او را دوست دیرینه و صمیمی اش، علیرضا جعفری به خانواده داد.

_{منبع: سی مرغ عشق(کتاب زندگی نامه شهدای مسجد جامع رباط کریم)}