به «حسین» شهرت داشت
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهيد اسدالله زند در تاريخ یکم شهریور 1346 در يك خانواده مذهبی و كشاورز در روستای آدران متولد شد و از همان اوان كودكی شير شهادت را نوشیده و در دامن مادری شهيد پرور پرورش يافت.
تا اينكه در سن هفت سالگی برای كسب علم و دانش در دبستان روستای فوق الذكر كه محل تولد نامبرده است شروع به درس خواندن كرد و تحصيلات ابتدايی خود را با موفقيت به پايان رسانيد، ضمن اينكه در كارهای كشاورزی به پدرش كمک می كرد وارد دوره راهنمائی شد و تحصيلات راهنمايی را تا كلاس سوم ادامه داد.
شهيد اسدالله زند فردی پرشور و فعال بود، سني از او نگذشته بود كه وجود نامبرده زينت خاصي به قرائت قرآن در مسجد می داد و هميشه در مسائل پيشتر و پيش قدم بود و بسيار پر تلاش، هنوز به سن تكليف و قانونی نرسيده بود كه انقلاب شكوهمند اسلامي به پيروزی رسيد.
در اين هنگام گرچه شهيد اسدالله زند از نظر سنی كوچک بود ولي روحی بس والا و بزرگ داشت كه او را در تمامی ميادين مبارزات قبل از انقلاب و در تظاهرات شركت می داد. بعد از پيروزی از بدو تشكيل انجمن اسلامی آدران به عضويت انجمن درآمده و با لياقت و صداقتی كه از خود نشان داد.
به عنوان مسئول گروه سرود انجمن انتخاب شد و در اين راه بسيار تلاش كرد تا آنجا كه گروه سرود انجمن در بخش رباط كريم بهترين گروه سرود شناخته شد نامبرده در انجمن فعاليت داشت كه بسيج اين روستا تشكيل شد و او كه در تمامی صحنه ها حاضر بود به عضو يت بسيج نيز در آمد.
و اين بار نيز مثل هميشه با صداقت و كاردانی و لياقتی كه از خود به نمايش گذاشت به عضويت شورای پايگاه بسيج درآمد و به عنوان مسئول تبليغات اين پايگاه شناخته شد و در اين زمينه زحمات و فعاليت های نامبرده بر هيچ كس پوشيده نيست. چون در يک خانواده كشاورزی و روستايی زندگی می كرد تا كلاس سوم راهنمای بيشتر تحصيل نكرد و براي كمک به خانواده مشغول به كار شد. روزها كار می كرد و شب ها به طور متوالی و پی در پی در بسيج فعاليت داشت.
شخصی پرشور، فعال و خستگی ناپذير بود، به طوري كه خودش تعريف می كرد در محل كار هم با افراد بی خط و بی تفاوت به بحث و گفتگو می پرداخت و تا آنجا كه در توانش بود براي ارشاد و بيداری افراد محل كارش پافشاری می كرد و سرانجام او كه روحی سرشار از ايمان به اسلام و عشق به امام امت داشت.
با اين همه فعاليت قانع نشد و تمام اين مسؤليت ها نتوانست روح عظيم او را اشباع كند ناگزير تصميم گرفت برای ياری صددرصد اسلام به جبهه های نبرد حق عليه باطل بشتابند. از طرف بسيج راهی جبهه شد و مدت تقريباً هشت ماه تمام در كربلاي كردستان مظلوم به خدمت مشغول شد و در سنگر و رويارويی با دشمن از اسلام دفاع كرد، پس از انقضای مدت مأموريتش باز به روستا بازگشته و فعاليت های گذشته را از سر گرفت و پس از مدتی چون عشق ياري دادن به رزمندگان را داشت.
لذا قبل از مدت مقرر به خدمت سربازي رفته و براي اين خدمت سپاه را انتخاب كرد و به عنوان پاسدار وظيفه در سپاه در منطقة كردستان در شهر بوكان به خدمت مشغول شد، به طوري كه از همسنگران نامبرده نقل شده است شهيد اسدالله زند از بس از خود رشادت و شهامت و ازخود گذشتگي نشان داده و در تمام عمليات ها شركت مي كرده و در آنجا به نام حسين معروف شده و او را به اين نام مي شناختند.
لذا او كه وجودش لبريز از عشق به الله و عاشق ديدار يار بود در يكي از عمليات ها و در رويارويي با دشمنان اسلام در تاريخ بیست و نهم مرداد 1364 در بوكان به آرزوي ديرينة خود نائل گشته و شربت شهادت را نوشيد و به لقاءالله معبود شتافت.
