شهادت مصیبت نیست «سعادت» است

وصیت نامه ارزشمند از شهید خبرنگار «امیر حلم زاده» به یادگار مانده است که در ادامه می خوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ

با یاد و نام خدا و شهادت بر یگانگی او و شهادت بر رسالت فرستاده او محمد بن رسول الله صلی الله علیه و آله و صلم و شهادت بر ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام چند کلامی بعنوان وصیتنامه عرض می کنم اگر چه خود را بیشتر از هرکس محتاج وصیت و پند و ارز می دانم :

قبل از آغاز سخن از خداوند منان ، تمنا می کنم که قدرتی به بیان من عطا فرماید که بتوانم از زبان یک شهید و دست به قلم ببرم . چرا که جملات من اگر لیاقتی پیدا شد و مورد عفو و رحمت الله قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم تحت عنوان پر افتخار آخرین وصایای شهید خوانده می شود و کلام یک شهید با معیارها و شناختی که او از الله پیدا نموده و در زمان نوشتن این وصیتنامه از مغز قاصر من فرسنگها فاصله دارد . این حقیر از پیش خود چیزی برای گفتن یا نوشتن ندارد و آنچه هست پیام شهیدانی است که من رسالت رساندن پیام آنها را بر دوش خود احساس می کردم .

ابتدا از خدای بزرگ طلب مغفرت و عفو گناهان کوچک و بزرگی که در طول عمر آشکار و پنهان کرده ام می نمایم و از او می خواهم که مرا تا مورد آمرزش خود قرار نداده از این دنیا نبرد . دوم از تمامی آشنایان و دوستان و قوم و خویشان حلالیت می طلبم و امیدوارم که خطاهای مرا نادیده بگیرند و ببخشند این حقیر بی پناه را که طاقت سوال و جواب روز قیامت را در خود نمی بینم .

از پدر و مادر عزیز و گرانقدرم حلالیت می طلبم و تمنا دارم که خطاهای مرا ببخشند و پوزش مرا قبول کنند و نزد خودم و خدای خودم شرمنده زحمات هردوی آنها هستم خدا مرا نمی بخشد و مورد رحمت او قرار نمی گیرم اگر شما مرا عفو نکنید از اینکه خود بنوعی در جدایی شما سهیم بودم ، وای بر من .

برادران عزیز و دوست داشتنی ام ، من برادر خوبی برای شما نبودم و سهم برادری خودم را خوب ادا نکردم شما همه خوبید و باید از این صمیمیت که میان شماست استفاده ببرید قدر هم را بدانید برادر خوبم رضا ، معلم خوبی برایم بودی اما شاگرد خوبی نداشتی سعی کن برادران دیگرت را شاگردان خوبی بار بیاوری و آنچه من از آن کوتاهی کردم به آنها بیاموزی و آنها مسلما بهتر از من هستند .

اما همسر خوب و وفادارم ، خوشحال باش که لیاقت کسب عنوان پرافتخار خانواده شهید را پیدا نمودی و صبر کن بر مصائب دنیا که زود گذرند تو خود بخوبی میدانی که شهادت مصیبت نیست ، سعادت است و کمتر کسی این معنی را درک می کند یکروز بتو گفتم که شهادت بلندترین قدم بسوی تکامل است و امروز تو خود شاهد این معنایی ، همانطور که مرحوم آیت الله طالقانی در سخنرانی خود راجع به شهادت گفته : که این خاصیت شهادت است که یک انسان ساقط شهواتی و گرفتار غرائز را مبدل صدها هزار بار خدارا شکر کنیم .

همسرم بتو نمی گویم گریه نکن ، به مادرم هم همینطور چرا که امام امت فرمودند گریه کردن بر شهید زنده نگاه داشتن نهضت است ، گریه کن اما نه بر من ، بر حسین (ع) و مصائب او و آلش گریه کن بر مصیبت حسین (ع) و خواهر گرامیش چرا که آنان سزاوار گریه اند نه من ، از شهادت من شاد باش که انشاء اله آمرزیده شده ام و مقام بزرگی نصیبم شده اما بر شهادت حسین (ع) گریه کن که اگر شهید نمی شدند او و 72 تن یار وفادارش چه بسا که خدمتهای عظیم تری به اسلام این دین جهانگیر انجام می دادند ، گرچه شهادت آنها نیز یکی از بزرگترین خدمتهای به اسلام بود .

نکته دیگری که لازم به تذکر یا توصیه می دانم اینکه هر گاه بقصد زیارت مرقد شهداء به بهشت زهرا می آیید و اگر جسد من در این مکان مقدس دفن شد ابتدا بیاد حمزه (ع) عموی گرامی پیامبر اکرم (ص) به بالین شهید مظلوم آیت ا.... بهشتی بروید و به یاد حمزه و به یاد حسین (ع) بر مزار 72 شهید انقلاب اسلامی گریه کنید آنگاه در برابر آن همه عظمت و ایثار این یاران وفادار امام اگر مرا لایق دانستید به سر خاک من بیائید .

دیگر نکاتی را که برای توصیه از جانب این حقیر مناسب می دانم گر چه شما خود بخوبی به تمامی این وصایا آگاهید مختصرا " می شمارم :

اول حفظ حجاب که بزرگترین سنگر زن به شما می رود - دوم اهمیت دادن به انجام امورات واجب خصوصا" نماز و نیکی به پدر و مادر و سوم کوشش در جهت تربیت صحیح فرزند – چهارم نیکی و کمک به مستضعفین و هر زمینه ای که امکان داشت – پنجم حمایت و اطاعت بی چون و چرای اوامر امام امت خمینی بت شکن چرا که او را ولایت فقیه و اولی الامر می دانم و اطاعت او اطاعت از پیامبر و خداست .

در پایان بار دیگر از تمامی آشنایان و دوستان بالاخص پدر و مادر عزیزم طلب عفو و حلالیت می کنم و از همه می خواهم که بدرگاه خدا دعا کنند که از سر تقصیرات من بگذرد انشاء الله تعالی .

الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب و عقلی مغلوب وهوایی غالب و طاعتی قلیل و معصیتی کثیر و لسانی مقر بالذنوب ، فکیف حیلتی یا ستار العیوب و با علام الغیوب و یا کاشف الکروب اغفر ذنوبی کلها بحرمة محمد و آل محمد یا غفار یا غفار برحمتک یا ارحم الراحمین ،

آمین یا رب العالمین