آخرین اخبار:

شهید محمد ضیاءالدینی دشتخاکی

شهید محمد ضیاءالدینی دشتخاکی

نام پدر: جواد
تاریخ تولد: 1344/4/15
تاریخ شهادت: 1364/3/14
محل شهادت: ...........
مشاغل: ...........
محل تولد: ...........
علت شهادت: ...........
محل دفن: نام گلزار:دشتخاک شهر:کرمان - زرند
زندگی نامه
شهید محمدضیاالدینی/ درسال 1344درروستای سرخ بید از توابع شهرستان زرند متولد شد.  ایشان دوران کودکی را در همین روستا گذراندند وبرای ادامه تحصیل به دشت خاک آمدند ایشان دوران ابتدایی وراهنمایی راباموفقیت به پایان رساندوبه دلیل کمبود امکانات دیگر ادامه تحصیل ندادند ودرسن 19سالگی به ندای رهبر خویش لبیک گفت وراهی جبهه های نبردشد وپس از سه ماه فعالیت ازجنگ برگشت وبعدازچندروز که درروستا بود دوباره راهی جنگ شدند وپس از بیست ویک روز درتاریخ 1363/6/5 در منطقه سومار به شهادت رسید
زندگینامه
شهید محمد ضیاءالدینی/ در سال 43 در خانواده ای مذهبی در روستای دشت خاک چشم به جهان گشود و در دامان پاک پدر و مادر خود بزرگ شد و دوره ابتدایی در روستای دشت خاک در دبستان سعدی سپری کرد و سپس وارد مقطع راهنمایی گردید که ابتداً در شهرستان زرند شروع به تحصیل نمود پس از مدتی مدرسه راهنمایی دشت خاک تأسیس گردید و دوباره به دشت خاک بازگشت و پس از پایان تحصیلات راهنمایی به شهرستان رزند برای ادامه تحصیل بازگشت و سال سوم دبیرستان در رشته علوم انسانی بود که به ندای رهبر انقلاب لبیک گفت و با دوست خود ابراهیم ضیاءالدینی به جبهه اعزام شدند و ابراهیم در عملیات فتح المبین به شهادت رسید و ایشان گفت من اسلحه ابراهیم را کنار نمی گذارم و ادامه می دهم و ایستاد تا عملیات بیت المقدس شروع شد و در عملیات شرکت نمود که به شهادت رسید و جنازه ا و مفقود شده است و یاران همرزم او که اسیر شده بودند خبر شهادت او را به خانواده دادند و هنوز هم جنازه ای از او پیدا نشده است.

بیست و پنج سال ازشهادت این شهید بزرگوار می گذرد و پیکر پاکش هنوز پیدا نشده است به گفته همرزمانش شهید در اثر گلوله توپ به شهادت رسید و اثری از او بر جای نمانده است خبر شهادت او را همرزم آزاده اش محمد علی ضیاءالدینی توسط نامه ای در اسارت به خانواده شهید داده بود.
وصیت نامه
به نام خداوند در هم کوبنده ظلم ستمگران

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان ما ملت دلیر و سلحشور ایران تا آخرین قطره خونی که داریم در راه این وطن عزیزمان خواهیم ریخت من خیلی دلم می خواهد شهید بشوم ولی من لیاقت شهید شدن را ندارم و هر موقع که من نماز می خوانم دعا بر رهبر انقلاب می کنم و همچنین دعا می کنم که شهید بشوم و اگر من شهید شدم برای من گریه نکنید و سر قبر من گل بریزید و من را در همان دشتخاک بخاک بسپارید و نمازم را در کنار مسجد طالقانی بخوانید و به مادر و پدر من بگویید که این پسر تو خیلی کوشا بود و برای من گریه نکنید اگر گریه کنید برای من بد می گذرد و خداوند این قربانی را از شما نخواهد پذیرفت بپذیرید.
همیشه دعا به رهبر انقلاب اسلامی و تمام رزمندگان اسلام کنید دعا کنید که بزودی راه کربلا باز شود و به کنار قبر شش گوشه حسین بن علی (ع) بروید و دعا کنید که این ملت عراق از یوغ استعمار صدام ؟ رها شود و من تا آخر نفس که دارم برای این کشور عزیزمان خواهم دعا کرد و اگر که بزودی زود پیروز شدیم بر می گردیم. وسلام علیکم و رحمه الله و برکاته محمد ضیاءالدینی.
چندرسانه‌ای
طراحی و تولید: ایران سامانه