درخشش شهید "محمدتقی اسماعیلی" در میدان رزم باعث میشود که مأموریت وی در گردان که تنها به مدت 20 روز بود تمدید شد و از یک نیروی ساده به فرماندهی دسته ارتقا پیدا نماید تا پس از چند روز با شناخت بیشتر از وی که در میدان عمل کسب میگردد، وی به فرماندهی گروهان و پس از اندکی به معاونت گردان و فرماندهی گردان ویژه حمزه سیدالشهداء(ع) منصوب میگردد.
شهید «حمید اکبری»، هنگامی که به عنوان معاون گروهان در گردان ولیعصر (عج) خدمت میکرد در ششم خرداد ماه سال 1365 در منطقه عملیاتی جزیره مجنون در یک عملیات پدافندی بر اثر اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید.
شهید "حسین گنجی" هفده سال داشت که به جبهه رفت، دو برادر دیگر نیز در جبهه داشت و گفت: برای هر کس وظیفهای است و آنها برای خود رفتهاند و من برای خودم میروم. ایشان بسیار مؤمن و با تقوا بود. زندگینامه ایشان را در نوید شاهد بخوانیم.
نوید شاهد استان مرکزی به مناسبت سالگرد شهادت شهید «عقیل بیات» زندگینامه این شهید والامقام را به همراه خاطره پدر شهید از لحظه بدرقه فرزند منتشر نمود که مخاطبین را دعوت به مطالعه آن می کنیم.
شهید «حسین بهرامی» اخلاقش به گونهای بود که همه را در کنار خویش جمع میکرد و با همه به مهربانی برخورد میکرد، کسی را از خویش نمیرنجاند و همه او را دوست داشتند و از وی راضی بودند. هنوز هم که هنوز است اقوام و دوستانی که با او برخوردی داشته بودند از خوبی و خوش اخلاقی و معرفت او سخن میگویند.
شهید "محمودعلی پیربداقی" ره یافتهای دیگر از مردانی که با رادمردی و غیرت به بالاترین درجه سعادت آدمی دست یافتند. شهیدی گرانقدر که در راه وطن جان شیرینش را فدا کرد.
شهید "ابوالقاسم جوادی" تندیس مبارزه و زاده حوادث بود. اما در نا ملایمات زندگی، شانه خم نکرد و زبان به شکوه نگشود. یکه و تنها در مقابل مشکلات زندگی ایستادگی کرد و از خدای بزرگ آرزوی بردباری نمود. در نوید شاهد زندگینامه این شهید والامقام را دنبال کنید.
«پاكسازی محور خيلي طول كشيد. در حدود 45 روز بود كه در آن منطقه حضور داشتند و نيروها زبان به شكوه گشودند كه چرا به ما مرخصي نميدهند. شهيد پسنديده به نيروها مي گفت كه قدر اين روزها را بدانيد. در روزهاي عمليات انسان به خدا نزديك مي شود.» متنی که خواندید قسمتی از زندگینامه شهید «پسندیده» بود که در ادامه متن کامل تقدیم حضورتان می گردد.
«ملا عبدالقادر بزرگ امید» از شهدای روحانی استان کردستان است که در مهرماه سال ۱۳۱۵ به دنیا آمد و پس از سالها مجاهدت در راه اسلام و انقلاب، روز پنجم خرداد ۱۳۶۲ همراه با پسر عمویش توسط گروهک ضدانقلاب به شهادت رسید.
شهید «براتعلی حیدر پور» قلب رئوف و مهربانی داشت و در نوجوانی به مسائل مذهبی، اخلاقی و یادگیری قرآن بسیار اهمیت میداد و همیشه به فرائض دینی عمل میکرد و در مجالس ملی مذهبی فعالیت جدی داشت.
شهید «مهدی جعفری اشنیزی» پنجم خرداد 1367 در شهرستان میبد به دنیا آمد. سرانجام در سحرگاه روز دوشنبه 9 اردیبهشت1387 به شهادت رسید. نوید شاهد یزد زندگینامه این شهید والامقام را در سالروز ولادتش برای علاقمندان منتشر می کند.
کتاب «خلوت پرواز» اثری از فرج اله خدامرادی است که به شرح زندگینامه روحانی شهید «نورالدین خدامرادی» پرداخته است و در ۱۳۸۹ توسط نشر برگ آذین به همت معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام به چاپ رسیده است.
«انور خوشنود» از شهدای استان کردستان است که با پیوستن به بسیج نقش بسزایی در پاکسازی منطقه از لوث ضد انقلاب داشت و سرانجام در روز یکم اردیبهشت سال ۱۳۶۲ توسط گروهکها تیرباران و به شهادت رسید.
شهید «محمدکاظم ابوترابی زارچی» یکم اردیبهشت 1343 در شهر زارچ از توابع شهرستان یزد به دنیا آمد. سرانجام 16 مرداد 1364 در هورالعظیم به شهادت رسید. نوید شاهد یزد زندگینامه این شهید والامقام را برای علاقمندان منتشر می کند.
شهید "عزت الله بختایی" در واپسین فراز زندگی کوتاه اما پر افتخار خویش، به عنوان سرباز ژاندارمری به مناطق جنگی اعزام شد و پس از ماهها خدمت صادقانه در روز سیزدهم اردیبهشت ماه 1362 در حین انجام ماموریت در منطقه زبیدات عراق با ترکش خمپاره دشمن بعثی به فیض بیبدیل شهادت نائل آمد.
فعالیتهای انقلابی شهید "ابوالقاسم حمزه" از زمانی شروع شد که مردم به رهبری امام خمینی(ره) بر علیه رژیم ستمشاهی قیام کردند و بالطبع صدای این قیام و حماسه آفرینی به تدریج به روستاها هم رسید و ایشان هم با پخش اعلامیه و نوشتن شعار بر روی دیوارهای گلی روستا مردم را بیدار میکرد.
شهید «پناه برخدا وفایی» سرباز ارتش بود و قسمتش شده بود در جنوب کشور با عراقیهای بعثی مبارزه کند. آتش جنگ در جبهه جنوب آنقدر بالا گرفته بود که مرتب نیرو به آنجا اعزام میشد و باز هم پاسخگوی آن حجم سنگین آتش و گلوله نبود.
شهید «محسن اقبال» وقتی در عملیات بیت المقدس زخمی شد، همرزمانش او را از ادامه راه منع کردند، او در پاسخ گفته بود: «ما قسم یاد کرده بودیم که پشت سر خود را نگاه نکنیم تا چه رسد که به پشت جبهه برگردیم.»
یک روز گروهبانی که مسئول ما بود به محمدعلی قجری گفت: تو نباید نماز بخوانی (تعدادی از سربازها از ترس نماز نمیخواندند و یا مخفیانه به جای میآوردند) و شهید با لهجه غلیظ نراقی گفت: من نمازمو میخونم و شما نیز هر کاری میخواهید بکنید. زندگینامه و خاطره ای از هم پادگانی های شهید محمدعلی قجری را در نوید شاهد بخوانید.