خاطرات شفاهی والدین؛
مادر شهید محمد چلبی درباره فرزند شهیدش گفت: بعد از سربازی برایش نامزد کردم که شاید از رفتن پشیمان شود، ولی با همه وابستگیهای به جبهه رفت و پیکرش را برایمان بازگرداندند.
کد خبر: ۵۳۶۵۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۱
خاطرات شفاهی خانواده و همرزمان شهید؛
شهید «حجت الله جابری» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام که به گفته همرزمانش به دینداری و خوش اخلاقی مشهور بوده و بارها به همرزمانش یادآوری می کرد ما در این راهی که قدم گذاشته ایم شهادت در پیش داریم، پس با کار نیک در راه وطن توشه با خودتان ببرید.
کد خبر: ۵۳۶۵۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۱
خاطرات شفاهی مادر پنج شهید در سالگرد شهادت؛
شهیدان «فریبا، فوزیه، سعدیه، سمیه و حمزه» سلیمانی فرزندان کریم از شهدای بمباران جنگ تحمیلی هستند که سی ام خرداد ماه ۱۳۶۷ در روستای سرنی به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
مادر گرانقدر شهیدان سلیمانی: فرزندانم در سنگر پناه گرفته بودند و من رفته بودم از چاه آب بیاورم که بمباران هوایی شروع شد.
من اینقدر هول شده بودم که کفشهایم را دستم گرفتم، عین تگرگ گلوله میبارید، همه لباسهایم ترکش بود، وقتی شنیدم بمب به سنگر بچهها اصابت کرده از ترس به طرف بیابان فرار کردم... فیلم مصاحبه دلتنگیهای این مادر داغدیده در ادامه تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۳۶۴۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۰
خاطرات شفاهی مادران شهدا
ربابه جعفری صرمی مادر شهید «احمد رستمی» میگوید: «احمد در زمان شروع جنگ به دلیل سن کم و جثه کوچکش اجازه رفتن به جبهه را نداشت، از این رو وقتی وارد کمیته انقلاب اسلامی شد، پاسدار افتخاری آن کمیته شد. لباسش را خیلی دوست داشت و از آن مراقبت میکرد میگفت: این لباس بیت المال است.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۶۳۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۸
خاطرات شفاهی مادران شهدا
مهلقا محمودیقوشهگنبدی مادر شهید «حسین جاندرمیان» میگوید: «آخرین بار که او دیدم، با قرآن و آب بدرقهاش کردم قرار بود این بار که بیاید دنبال شغل مناسب باشد. وقتی با دیگر بچهها که در خانه بودند، بدرقهاش کردیم، بعد از چند دقیقه دیدیم به بهانه اینکه چیزی جا گذاشته است، وارد خانه شد و دوباره خداحافظی کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۶۲۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید محمود رضایی از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که تیرماه 1366 در منطقه سردشت به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: «وقتی سر مزار محمود میرم و از دلتنگیم براش تعریف می کنم، می گم آن دنیا کمکم کن و دستمو بگیر. در ادامه فیلم این مصاحبه تقدیم حضورتان می شود.»
کد خبر: ۵۳۶۱۹۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
خاطرات شفاهی مادران شهدا؛
ربابه جوادی مادر شهید «ابوالفضل محمدی» میگوید: «زمانی که ابوالفضل را باردار بودم، در خواب دیدم که یک نفر به من میگوید؟ اذیت میشوی؟ گفت: تا حدودی... سخنم را کوتاه کردم. فقط یک جمله گفت و رفت. با این فرزند عاقبت بخیر میشوی... من آن زمان متوجه این جمله نشدم. ولی با بزرگ شدن ابوالفضل و به شهادت رسیدنش افتخار میکنم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۶۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۳
شهید طاهر محمدی از شهدای ارتش استان ایلام است که فروردین ماه ۱۳۶۵ در جبهه شرهانی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید میگوید: «همه فرزندانم را دوست دارم، اما طاهر تو قلبم جای داشت و موقعی که خداحافظیش میکرد دلم شور میزد که نکند این آخرین خداحافظی او با ما باشد.»
کد خبر: ۵۳۶۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
زهرا امامی مادر شهید جواد جلیلی میگوید: «با توسلی که به امام رضا(ع) داشتم اسم پسر امام رضا را برای فرزندم انتخاب کردم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صفورا قجری مادر شهید «حسن آشوری» میگوید: «در آخرین نامهاش برایم نوشت: اگر شهید شدم برایم گریه و زاری نکنید. یاد فاطمه زهرا(س) و اهل بیت امام حسین(ع) باشید.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
احمد عسگری پدر شهید حسن عسگری میگوید: «بچهی مؤمنی بود و وقتی از سرکار میآمد، لباسهایش را عوض میکرد و بلافاصله به مسجد محلمان میرفت. از او پرسیدم چرا اینقد عجله میکنی؟ در جوابم میگفت: نباید سنگر مسجد را خالی بگذاریم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۹۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید مجید حیدریان روایت میکند: در عالم بیداری بودم که دیدم عکس مجید را آوردهاند و در کنار تصویر پسرخواهر شهیدم گذاشتند.
کد خبر: ۵۳۵۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
یدالله میرزا پدر گرانقدر شهید «ایرج میرزا» میگوید: «انگار به او الهام شده بود که این بار آخر است که به مرخصی آمده است، بخاطر همین چند بار خداحافظی کرد و سپس رفت. بعد از چند روز خبر شهادتش را برای ما آوردند.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۸۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
صدیقه حیدریهایی مادر شهید بینشان «امیر معظمیگودرزی» روایت میکند: «سیزده سالش بود که تصمیم گرفت به جبهه برود و هنوز پیکر فرزندم به وطن بازنگشته است، چشم انتظاری خیلی سخت است ولی خداراشکر میکنم که پسرم در بهترین راه قدم گذاشت.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۸۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۷
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید«مصیب نجف آهی» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. پدر این شهید والامقام خاطراتی از فرزند شهیدش را در عالم رویا روایت میکند: «در حیاط ایستاده بودم و نگاه میکردم، ناگهان مصیبت آمد و من را بغل کرد. مرا بوسید و با صدای بلند خندید و گفت به خدا قسم به خواستهام رسیدم. از خواب پریدم و غروب همان روز خبر شهادت پسرم را شنیدیم.»
کد خبر: ۵۳۵۸۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۲۴
نازی زارعی مادر شهید «ابراهیم باشی» میگوید: «هر وقت که کنار هم مینشستیم به من میگفت: من باید به جبهه برویم و از خاک کشورمان دفاع کنم. همیشه کلام اول و آخرش دفاع از میهن اسلامی بود.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۷۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۶
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهریار از آغاز ساخت خاطرات شفاهی والدین معظم شهدا و جانبازان 70درصد با همکاری معاونت فرهنگی و آموزشی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستانهای استان تهران خبر داد.
کد خبر: ۵۳۵۶۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید«ابراهیم احمدی شفیق» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. مادر این شهید والامقام خاطراتی از فرزند شهیدش را در عالم رویا روایت میکند: «در خواب امام خمینی را دیدم که به همراه ابراهیم به منزل آمده بود. وقتی به ایشان گفتم چه عجب یاد فقیر فقرا کردید به من گفتند آمدهام تا به پسرت خانه بدهم. ناگهان یک پرچم را به دست فرمندهای که همراهشان بود، داد و از او خواست این را سر در خانه ابراهیم نصب کند. یک هفته بعد خبر شهادت ابراهیم به ما رسید.»
کد خبر: ۵۳۵۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۷
خاطرات شفاهی مادر دو شهید؛
محبوبه رفیعی مادر شهیدان «حسن و مرتضی رفیعی» روایت میکند: «رضا همیشه به وقت نماز میخواند. هر وقت او را میدیدی در حال نمازخواندن بود. در نمازهایش سجدههای طولانی میگذاشت.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهیدان گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۳۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۹
خاطرات شفاهی پدر دو شهید؛
مصطفی نوراللهی پدر شهیدان «رضا و محسن نوراللهی» میگوید: «وقتی به رضا گفتم: تو در کنارمان بمان و جبهه نرو تا برادرت برگردد، گفت: پدر جان نمیتوانم در خانه بمانم باید راه برادرم را ادامه بدهم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و برادر این شهیدان گرانقدر را میبینید.
کد خبر: ۵۳۵۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۰۸