یک جانباز و آزاده سرافراز کرمانشاهی رودست خوردن از عراقی ها باپوشیدن لباس مبدل برادران سپاهی، در مسیرقصرشیرین به سرپل ذهاب را باعث اسارت خود عنوان کرد که این اسارت 10سال طول کشید.
نوید شاهد مازندران، كتاب ياران شب شكن مجموعه خاطرات تلخ و شيرين رزمنده جانباز حسين اسماعيلی است كه مدت دو سال در بخش های مختلف جبهه های حق عليه باطل حضور داشته و به درجه جانبازی نائل گرديد.
شهید محمدرضا توکلی مطلق فرزند احمد در سال 1334 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او در تاریخ 31/2/60 در جبهه سوسنگرد به آرزوی خود رسید و به مقام والای شهادت نائل گشت.
مرحله آخر عملیات محرم بود و وارد شهر زبیدات عراق شده بودیم. همه نیروهای بسیج در حال جنگ بودند. هر کس به هر شکلی دنبال این بود که پیشروی کند و سنگرهای عراقی ها را فتح کند. نزدیک صبح بود که من مجروح شدم...
باچنان رشادتـي عمليات راشروع كرديم كه حتــي گلوله هاي تانك و آر پي جي كه مستقيم براي برادران فرستاده مي شد، نتوانست جلوي آنان رابگيرد و به اين صورت منطقه بعداز سه شب عمليات پي درپي به تصرف دليرمردان اسلام درآمد...
شهید علی اکبر آخوندی در سال 1339 دیده به جهان گشود. او در تاریخ 3/2/59 در منطقه سنندج در حالی که در یکی از گردانهای عملیاتی لشگر 21 حمزه مشغول بود ندای حق را لبیک گفته و به وصال حق شتافت.
امروز سومین روزی است که در جبهه ایستگاه هفت آبادان مستقر هستیم و بسیار خوشحالم از اینکه بعد از یک ماه که در گوشه و کنار جبهه بودم به جبهه اعزام شدم، راستی جبهه منطقه زیبا و دوست داشتنی است.
مادر شهید «احمد تبریزی» نقل میکند: «در اتاق را باز کردم و سریع چراغ را روشن کردم. کسی نیم خیز شده بود روی زمین. گفتم: لااقل یک لامپ روشن کن احمدجان! خدا نماز و دعا رو تو روشنایی هم قبول میکنه!»