نوید شاهد - کتاب "سیره ابوترابی ۱" خاطرات دوران اسارت سید آزادگان ، شهید حجتالاسلاموالمسلمین "سید علیاکبر ابوترابیفرد" است که در ۲ هزار نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۰۷۱۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۳/۰۶
نوید شاهد - «شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در مراسم سخنرانی ابوترابی، نگهبانهای عراقی آسایشگاه ریختند و ما را دستگیر کردند و به زندان بردند، آنها حاجآقا را هم شکنجه دادند و محاسنش را خشک خشک تراشیدند و در طبقه دوم اردوگاه، ۳ روز زندانی کردند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۴۸۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۱
نوید شاهد - «در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۶۱ با حضور حاجآقا ابوترابی برنامه سخنرانی در آسایشگاه برگزار کردیم. ایشان هر روز سخنرانی میکردند این سخنرانیها تا شب نوزدهم این ماه مبارک ادامه داشت و بر اثر ازدحام افراد و بیاحتیاطی بچهها، عراقیها به موضوع پی بردند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۴۳۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۴
نوید شاهد - «نوزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۵ ماه رمضان آغاز شد، حاجآقا ابوترابی دعاهای روزانه این ماه را روی تکه کاغذی نوشت تا پشت در ورودی یا هر جایی که دور از چشم نگهبانان عراقی باشد، نصب شود و در دسترس همگان قرار گیرد ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۳۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۸
نوید شاهد - «وقت شام شد و برای ما غذا آوردند؛ در حالی که حاجآقا را بسیار تحویل گرفته، غذای گرم و خوبی به ایشان دادند و برای ما فقط تکهای نان خشک آوردند. ما که این صحنه را دیدیم، خودمان را به خواب زدیم تا حاجآقا خجالت نکشد و غذایش را بخورد ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۸
نوید شاهد - «یک روز حاجآقای ابوترابی به اردوگاه ما آمده بودند، بچهها از او پرسیدند چرا امام زمان(عج) به آسایشگاه شما نمیآیند؟ ایشان هم به شوخی گفتند من جلوی در ایستادهام و نمیگذارم! ...» ادامه این خاطره از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۲۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۰۸
نوید شاهد - «در یکی از برنامههای پیادهروی به مرز خسروی، همراه حاجآقا بودم، در بین راه در حاشیه یکی از شهرها، زنی که فرزندش در آغوشش بود آمد و گفت: علیاکبر کیست؟ گفتیم چه کار دارید با ایشان؟ گفت: من فرزند مریض دارم؟...» ادامه این خاطره از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۲۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۰۵
نوید شاهد - «محسن آمریکایی در روزهای اولیه اسارت بعد از شناسایی حاجآقا، نام و مشخصات ایشان را به ماموران عراقی لو میدهد و اینکه همین موضوع باعث شکنجههای شدید حاجآقا میشود ...» ادامه این خاطره از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۱۵۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۴
نوید شاهد - «برخی از افراد کاروان به دلیل لباس، شکل، قیافه و وضعیت ظاهری جوانها با آنها برخورد مناسبی نداشتند و به حاجی میگفتند نباید بگذاریم این افراد وارد کاروان ما بشوند، ولی حاجآقا به سمت همان جوانان میرفت ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۰۷۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۳
نوید شاهد - «یک روز بین گروهی از بچههای ترک زبان و لر زبان اردوگاه، اختلاف پیش آمده و درگیری و زد و خورد شدیدی بوجود آمد ...» ادامه این خاطره از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۰۳۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۱
نوید شاهد - «خبر آوردند حاج آقای ابوترابی به دست مزدوران بعثی به شهادت رسیده است، چند روزی گذشت، ولی از پیکر مطهر ایشان خبری نشد و سرانجام تابوت خالی این عزیز را در قزوین تشییع کردند ...» ادامه این خاطره را از شهید روحانی "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۸۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۰۱
نوید شاهد - «در درگیریهای نیروهای شهربانی با مردم، سیدی از سادات قم به نام حاجآقا حسین، رئیس شهربانی را غافلگیر کرد و با سرش رفت وسط دو پای رئیس شهربانی و او را بلند کرد روی هوا، بعد فریاد زد:«یا جد امام خمینی» و او را به زمین زد ...» ادامه این خاطره را از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۸۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۵
نوید شاهد - «گاهی اوقات اربابرجوع که به شورا میآیند، همراه خود چیزهایی آورده و به آقای ابوترابی میدادند. فکر میکردم حاجآقا اینها را برمیدارد برای خودشان و در دل میگفتم: چرا ایشان باید از مردم هدیه و یا رشوه قبول کند؟ ...» ادامه این خاطره را از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۷۷۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶
نوید شاهد - «دو دختر و پسر جوان قصد ازدواج داشتند و تقریبا داشت کار تمام میشد که خانواده داماد پی بردند، پدر عروس از نیروهای دربار رژیم گذشته بود و نمیدانستند باید چه کنند من پیشنهاد دادم موضوع را با حاجآقا ابوترابی در میان بگذارند ...» ادامه این خاطره را از شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۵۶۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۰۸
نوید شاهد - «ما که آن روزها جوان بودیم و اسلحه به دست و با زور و بازوی زیاد، انصافا میترسیدیم و جرات نمیکردیم که با آن شرور روبرو شویم، اما حاجآقا قبول کرد که برود و مشکل او را حل کند ...» ادامه این خاطره از سید آزادگان ، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۴۵۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۲۴
نوید شاهد - «یکی از سربازان عراقی آمد و به ابوترابی گفت اینجا چه کار میکنی؟ آقای ابوترابی هم گفت صورتم را تیغ زدم. سرباز عراقی هم که انگار از جایی دل پری داشت با مشت محکم کوبید به سینه ایشان، یعنی درست جایی که آقای ابوترابی تیغ را گذاشته بود ...» ادامه این خاطره از زبان همبند سید آزادگان ، شهید حجتالاسلاموالمسلمین "سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۳۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۰۶
نوید شاهد - «فرمانده اردوگاه عصبانی شد و فریاد زد: اسرای ما که در ایران همه آخوند شدهاند و به درد ما نمیخورند، بلایی به سر شما میآوریم که اگر سالم هم به ایران رفتید به هیچ دردی نخورید ...» ادامه این خاطره از زبان همبند سید آزادگان ، شهید حجتالاسلاموالمسلمین "سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۱۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
نوید شاهد - «یک روز که در حال شلوغ کاری بودم، حاج آقای ابوترابی را آورده و به ایشان گفتند: این آقا بیمارستان را به هم ریخته است، او را ساکت کنید ...» ادامه این خاطره از زبان همبند سید آزادگان ، شهید حجتالاسلاموالمسلمین "سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۰۷۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۳۰
نوید شاهد – در قسمتی از کتاب "ستاره شب" که روایتی از سیره و منش سید آزادگان ، شهید "ابوترابیفرد" است، میخوانید: «نانوایی محلهمون ورشکست شده و با داشتن 5 بچه، میخواهند خانهاش را بفروشند تا قرضهایش را بدهند، من هم شب گذشته متوسل شدم که مشکل ایشان را حل کنم و الان هم خوشحالم».
کد خبر: ۴۸۷۳۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۸
نوید شاهد -«سید میگفت: مراسم عزاداری را به گونهای اجرا کنید که عراقیها متوجه نشوند، ولی هرگز دست از عزاداری برندارند و اگر عراقیها اجازه نمیدهند دسته جمعی عزاداری شود، دو نفر با هم بنشینند و یکی بخواند و دیگری گریه کند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات سید آزادگان ، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابی" در دوران اسارت به روایت همبند این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۴۸۶۱۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۱