پدر شهید - صفحه 34

پدر شهید
خاطرات;

خاطراتی از خانواده شهید حسن قدرتیان

شهيد «حسن قدرتيان» در تاريخ هشتم آبان ماه سال 1337 ه.ش در خانواده اي پاك و به تمام معني مذهبي، پا به عرصه ي وجود گذاشت.او در تمام تظاهرات و راهپيمايي هايي كه عليه طاغوت ستم شاهي برگزار مي شد، فعالانه شركت داشت. با اين كه متولدين سال 1337 ه.ش را از خدمت سربازي معاف كرده بودند، شهيد حسن قدرتيان داوطلبانه خواستار خدمت مقدّس سربازي شدسرانجام در حين انجام مأموريت خطيرش بود كه در منطقه ي جزيره ي «مجنون» در تاريخ 67/4/4 جاويدالاثر شد
جعفر کامران پدر شهید معزز مجید کامران

حاج آقا جعفر کامران پدر شهید معزز مجید کامران به فرزند شهیدش پیوست

شهید مجید کامران کوهانستانی، دوم خرداد 1342، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش جعفر، سماورساز بود و مادرش بيگم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. تعمیرکار چراغ و سماور بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. بيست و چهارم تير 1361، با سمت آر پی جی زن در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است.

پدر شهید "مجید نوایی" به دیدار فرزندش شتافت

پدر شهید مجید نوایی به دیدار فرزند شهیدش شتافت و آسمانی شد.
خاطرات;

شهید رضا صبوحی از زبان خانواده و همرزمان

رضا صبوحي فرزند حيدر در تاريخ 1344 در مركز خطه دليرپرور تنگستان(اهرم) ديده به جهان گشود.در تاريخ 62/5/1 در بسيج اهرم تشكيل پرونده داد و در تاريخ63/4/18 دفترچه آماده به خدمت براي گذران دوران مقدس سربازي گرفت و سپس در تاريخ 18/5/63 به خاطر علاقه زيادي كه به سپاه پاسداران داشت خود را به عنوان پاسدار وظيفه مشغول به خدمت شدو سرانجام در 1365/4/4 به شهادت رسید.
شهید گرانقدر محمد حسین بهمنی

حاج حسن بهمنی پدر شهید گرانقدر محمد حسین بهمنی به فرزند شهیدش پیوست

دانشجوی شهید محمد حسین بهمنی فرزند حاج حسن در تاریخ 09/اردیبهشت/1346 در شهرستان شهرضا میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش و معتقد به مکتب اسلام و ولایت دیده به جهان گشود. شلمچه به شهادت رسید و در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپرده شد.

پدر شهید حجت الله ورپایی به فرزند شهیدش پیوست

شهید حجت الله ورپایی،پانزدهم خرداد 1344، درروستاي ورپا از توابع شهرستان نائین چشم به جهان گشود. پدرش یدالله، کشاورز بود و مادرش خورشید نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور يافت. بيست و هشتم اسفند 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به کتف شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
شهید گرانقدر ذبیح اله بهرامی

پیوستن حاج حسن بهرامی پدر شهید گرانقدر ذبیح اله بهرامی به فرزند شهیدش

شهید ذبیح اله بهرامی فرزند حاج حسن در تاریخ 15/فروردین/1342 در روستای اسفرجان در خانواده‌ای متدین و انقلابی پا به عرصه وجود گذاشت.سرانجام در تاریخ 07/فروردین/1361 در عملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت رسید و جنازه پاکش را به شهرضا آوردند و درگلستان شهدا به خاک سپردند.

پدر شهید نصیری به فرزند شهیدش پیوست

حاج عیدی نصیری پدر شهید رمضانعلی نصیری به علت کهولت سن و بیماری به فرزند ندای حق را لبیک گفت.

پدر شهید بیگ‌وردی آسمانی شد

پدر شهيد " رحيم بيگ وردي " دعوت حق را لبیک گفته و به ديار باقي شتافت.
خاطرات;

شهيد خندان

شهيد محمد رضا رزمي در سال 1351 در خانواده اي مذهبی در روستاي درودگاه ديده به جهان گشود..وي در تاريخ 64/5/23 به عضويت پايگاه مقاومت امام موسي بن جعفر (ع) برازجان درآمد و يكي از اعضاي فعال و پرتلاش اين پايگاه شد.سرانجام در مشهد شلمچه منطقه عملياتي كربلاي پنج به ديدار معشوق نايل گرديد.
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین ترنجی

وظیفه اش همین بود

وقتی اومدیم تو این خونه خواب دیدم میگه مامان من درها رو باز کردم . اومدم کمک تون کنم . تو خواب فکر میکنم داره با ما زندگی میکنه . بچه ی خوب ومودب وآقایی بود . خیلی به ما محبت می کرد .
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسین بابایی

شهادتش را تبریک گفتم

من هم که اطلاع نداشتم ووقتی شنیدم ، همون جا نشستم روی زمین وبیهوش شدم . خانم ها گفته بود . این مادر شهید حسین هست . چرا زودتر بهشون خبر ندادن ، الان اگر سکته میکرد چی ؟ هنوز نماز عشاء رو نخونده بودیم که خبر دادند ومن وآوردن خونه . به خواهر وبرادرهاش که تو خونه بودند گفتم وهمه شروع کردند به گریه کردن . برادرشهید تو ورامین خیاط بود وهمراه عموش اومد . پدرش هم نیمه شب اومد خونه .
شهید خردادماه ;

كشته خواهم شد

شهید ولی الله راهی در 1357/3/5 در شهر دالکی از توابع شهرستان دشتستان دیده به جهان گشود.دوران كودكي و راهنمايي و دو سال دبيرستان را در كوچه هاي خاكي و مدارس شهر دالكي كه آن زمان دهكده اي بيش نبود سپري كرد.در سال 1375 وارد نيروي انتظامي شد و براي طي دوران آموزشي به سيستان و بلوچستان اعزام گرديد و دوسال بعد يعني 1376 به درجه گروهبان دومي نايل آمد...
گپ خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن مرواری

دستهایی که از سرما کبود شد/ سری که با تركش گلوله تانك رفت

جنبشی ها رو خودتون میدونین که یه عده ی خاص بودند که بر علیه انقلاب تظاهرات کرده بودند . این ها شبانه پاسدار بودند و خدا شاهده یادمه که شب های زمستون با چوب دستی تو خیابانها نگهبانی می دادند . حتی وقتی بهش فکر میکنم ، بغض گلوم و میگیره صبح وقتی برمیگشت تمام صورت و دستهاش از کبودی سرما سیاه شده بود . ولی با این وجود هیچ وقت گله و شکایتی نداشت . خیلی پسر خوب و کامل و با ایمانی بود . دبیرشون میگفت ، اگر این ها نبودند تمام دبیرستان و جنبشی ها گرفته بودند .

پدر شهید «مرتضى نوريان» به فرزند شهيدش پيوست

«حجت الاسلام محمدعلى نوريان» پدر شهید «مرتضى نوريان» صبح امروز دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.
امام و شهدا

رویای صادقه پدر شهید از امام و شهدا

پدر معزز شهید نقل می کند که از امام (ره) سئوال کردم که این جمعیت چه کسانی هستند؟ امام (ره) فرمود: «اینها شهدا هستند». گفتم: «من پسری داشتم بنام ‏حسین، اینجا نیست؟». گفت: «چرا» و با دست او را به من نشان داد.
شهید علیرضا جعفریان صدیق

پدر شهید علیرضا جعفریان صدیق به فرزند شهیدش پیوست

شهید علیرضا جعفریان صدیق، هفدهم دي 1344، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش علی، بنا بود و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه در رشته تجربی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. بيست و پنجم خرداد 1361، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر شهيد شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است.
شهید خرداد ماه;

فرمانده ام نخوانيد؛ «من شهيدم»

شهید نعمت الله شجاعی در تاریخ 1346/6/3 در روستای زیارت از توابع شهرستان دشتستان به دنیا آمد.شهيد نعمت الله شجاعي در سال 1365 به مناطق عملياتي اعزام و پس از مراجعت در ورودي امتحانات نيروي دريايي ارتش قبول شد يكي از فرماندهان پاسگاه آن شهرستان اقدام به خدمت نمود وي در تاريخ 1367/3/13 به شهادت رسید.

مادرانه‌هایی از فرمانده مقاومت: قلبم همیشه می‌گفت شهید می‌شود

مقاومت اسلامی نجبای عراق، حزب‌الله لبنان و رزمندگان ایرانی نام شهید محمد معافی را کنار شهید محمود رضا بیضایی و شهید مرتضی مسیب‌زاده، درخشان و ماندگار می‌بینند.
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید حسن محمدی

اهمیت به مال حلال و حرام؛ خاطراتی شنیدنی از خانواده شهید حسن محمدی

اون موقع هنوز پسرم شهید نشده بود . یه بار حسن آمد گفت ، بابا این گوسفند ها رو بفروش . گفتم ، چرا ؟ گفت: من میخوام برم جبهه . اگر نیومدم این گوسفند ها میرن کنار زراعت مردم و علف مردم رو میخورند . تو فردای قیامت باید جواب بدی . گفتم ، فقط هفت هشت تارو بده به خودم که اگر گوشت نیاز داشتیم ، داشته باشیم . دیدم همه رو فروخته و هیچی نگه نداشته . چند تا پیر به درد نخور رو نگه داشته بود . گفتم ، چرا این کارو کردی ؟ گفت ، بابا جان حرامه اگر من بخوام فقط خوب ها رو جدا کنم . کی میخواد جواب این ها رو بده .
طراحی و تولید: ایران سامانه