شهید غریب اسارت

آخرین اخبار:
شهید غریب اسارت
روایت شهادت شهید غریب «محمد رضائی»؛

«یا زهرا» آخرین ذکر شهید غریب اسارت بود

شهید غریب اسارت «محمد رضائی» در آخرین لحظات عمرش ذکر «یازهرا» را تکرار می کرد.
روایت شهادت شهید غریب «حیدر گلبازی نصرآباد»؛

شهید غریبی که به شهید عطری معروف شد

شهید غریب «حیدر گلبازی» زمان شهادتش بوی خوشی از پیکرش استشمام می‌شد که باعث شد او به شهید عطری معروف شود.
روایت شهادت شهید غریب «عباس جمالی مهدی آبادی»؛

عباس در بیمارستان تکریت آسمانی شد

شهید غریب اسارت «عباس جمالی مهدی آبادی» آخرین روزهای عمرش را در بیمارستان تکریت گذراند و به شهادت رسید.
روایت شهادت شهید غریب «حمید عموری»؛

حمید با هفت گلوله در شکمش به شهادت رسید

شهید غریب اسارت «حمید عموری» در حالی که هفت تیر در شکمش بود شکنجه شد و به شهادت رسید.

روایت یک جانباز از شهید غریب اسارت / داستان پرواز بی‌صدای عباس جمالی در اردوگاه تکریت

شهید عباس جمالی، از آزادگان مظلوم دوران دفاع مقدس، در غربت اردوگاه تکریت و دور از وطن، جان خود را در راه ایمان و مقاومت تقدیم کرد؛ روایتی که هم‌بندش آزاده و جانباز سیدحسین سالاری پس از سال‌ها بازگو می‌کند.
روایت شهادت شهید غریب «علی احمد مومنی روستایی»؛

شهید غریبی که به خاطر عکس امام شهید شد

سربازان عراقی از شهید «علی احمد مومنی روستایی» خواستند که بر روی عکس امام خمینی «ره» آب دهان بیندازد ولی او از این امتناع کرد و عراقی ها او را جلوی چشم همرزمانش به رگبار بستند.
روایت شهادت شهید غریب «ابراهیم سرهنگی فر»؛

شهید غریبی که جزو نخبگان ارتش بود

شهید غریب اسارت «ابراهیم سرهنگی فر» از دانش آموختگان دانشکده افسری و جزو نیروی مخصوص تاکتیکی ۲۱ حمزه بود.
روایت شهادت شهید «محمدرضا دشتی رحمت آبادی»؛

شهید غریبی که نمی‌خواست اسیر شود

«مسعود مونسی» همرزم شهید غریب «محمدرضا دشتی رحمت آبادی» می‌گوید: محمدرضا با چشمهایش به من التماس می‌کرد که نگذار اسیر شویم. در حالت نیمه بیهوش بود. من هم شهید شدن را به مراتب بهتر از اسارت می‌دیدم.
روایت شهادت شهید غریب «محمود امجدیان»؛

اسرا عاشق محمود بودند

شهید غریب اسارت «محمود امجدیان» دارای اخلاق خوشی بود که در قلب بیشتر اسرا و همچنین «حاج آقا ابوترابی» جا باز کرده بود و همه عاشق او بودند.
روایت شهادت شهید غریب «خلیل فاتح»؛

شهید «فاتح» جان خود را برای نجات سایر اسرا فدا کرد

شهید غریب اسارت «خلیل فاتح» جان خودش را برای نجات اسرا فدا کرد.
روایت شهادت شهید غریب «غلامحسین خیراندیش»؛

غلامحسین با بدن خونین به شهادت رسید

شهید غریب اسارت «غلامحسین خیراندیش» یک روز پس از اسارت بر اثر شدت خونریزی به شهادت رسید.
روایت شهادت شهید غریب اسارت «جمال کاوند»؛

شهید بروجردی در وصفش گفت: جمال اگر می ماند یکی از امیدهای انقلاب میشد

شهید «محمد بروجردی» در مراسم چهلم شهید غریب اسارت «جمال کاوند» گفت: جمال اگر می ماند یکی از امیدهای انقلاب میشد.
روایت شهادت شهید غریب اسارت «علیمردان مرادی»؛

آتش نشانی که در محاصره خرمشهر مفقودالاثر شد

همسر شهید غریب اسارت «علیمردان مرادی» می گوید: علیمردان آتش نشان بود و در محاصره خرمشهر مفقودالاثر شد.

شهید جاویدالاثر «سیدباقر میرمحمدی» از سلسله سادات به‌عنوان شهید غریب اسارت شناسایی شد

شهید جاویدالاثر سیدباقر میرمحمدی از سلسله سادات و از شهرستان دورود، به‌عنوان یکی از شهدای «غریب اسارت» شناسایی شد.
عکسنوشت

خوابی که مادر شهید غریب «ابراهیم مرموزی» دید

مادر شهید «ابراهیم مرموزی» بیان میکند: که زمانی که ایشان به جبهه اعزام شدند و شهید را از زیر قرآن رد کردم و به جبهه رفتند بعداز مدتی من خوابی را دیدم که فهمیدم پسرم شهید شده است.
روایت از شهید غریب اسارت «علی پورمحی آبادی»

شهادت به جرم پاسدار بودن

شهید علی حامدنیا به جرم پاسدار بودن به شهادت رسید.
خاطرات آزاده سرافراز غلام دستاران در مورد نحوه شهادت شهید غریب در اسارت «بیت الله معصومی» 

می‌خواهم مثل یاران امام حسین (ع) بمیرم

آزاده سرافراز غلام دستاران، در روایتی ناگفته از شب ۲۲ اسفند ۱۳۶۴، جزئیات شهادت مظلومانه و در عین حال پرافتخار همرزمش، شهید بیت‌الله معصومی در اسارت نیروهای بعثی را بازگو می‌کند. شهید معصومی که پس از تحمل شکنجه و جراحات شدید، در مواجهه با پیشنهاد آب از سوی دشمن، با الهام از تشنگی یاران امام حسین (ع)، از آن امتناع کرده و در نهایت با قرائت قرآن، جام شهادت را نوشیده است. این خاطره، اوج مقاومت، ایمان و خودباوری رزمندگان اسلام در سخت‌ترین شرایط را به تصویر می‌کشد.
خاطرات آزاده سرافراز «اسماعیل صولت دار» درباره نحوه شهادت «محمد بخرد»

بغض «رود تلخون» در تکریت

«اسماعیل صولت‌دار» آزاده سرافراز، در گفتگو با نوید شاهد کهگیلویه و بویراحمد، از نحوه شهادت «محمد بخرد» شهید غریب در اسارت، پرده برداشت. شهادت مردی که در آخرین لحظات، دلتنگی‌اش برای روستای «رود تلخون» زادگاهش در صدایش موج می‌زد.
روایت آزاده گرانقدر سیدمصطفی میرشجاع از آخرین لحظات زندگی شهید محمدی

شهیدی که آخرین وصیتش را به همرزم سپرد/ از امام بپرسید آیا به تکلیف عمل کرده‌ام؟!

در دل اردوگاه‌های تاریک رژیم بعث، جایی که زخم‌ها بی‌مرهم و درد‌ها بی‌فریاد بودند، شهید محسن محمدی با بدنی مجروح و قلبی سرشار از ایمان، آخرین وصیتش را به همرزمش سپرد؛ وصیتی ساده، اما عمیق: «اگر امام را دیدید، سلام مرا برسانید و بگویید آیا محسن به تکلیفش عمل کرد؟» این جمله، سندی است از غربت یک شهید در اسارت، و شکوهی از وفاداری تا واپسین نفس.

از اسارت تا شهادت شهید غریب «ابراهیم سگوند» در کلام هم بندش

شهید غریب اسارت «ابراهیم سگوند» سال ۱۳۶۶ به اسارت دشمن درآمد و تاکنون پیکر وی به وطن برنگشته است. در ادامه روایت اسارت تا شهادت این شهید غریب را در کلام هم بند وی «حجت اله ناصری» می بینید.
طراحی و تولید: ایران سامانه