خاطرات شفاهی همسران شهدا
شهید «علی گارگر» از رزمندگان دفاع مقدس استان ایلام است که پس از رشادتهای فراوان، آذرماه ۱۳۷۲ در درگیری با ضد انقلاب در اطراف رودخانه میمه دهلران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر شهید میگوید: وظیفه جوانان ماست که شهدا را بشناسند و ادامه دهنده راهشان باشند. آنها هم جوانانی بودند که جان خود را فدای این نظام کردند. فیلم این مصاحبه در ادامه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۰۵۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۳
کلیپ «رفتند تا بمانیم»/ قسمت اول
همسر شهید «محمدکاظم شهروی» میگوید: «محمدکاظم شهید زندگی کرد و به این مقام والا رسید.»
کد خبر: ۵۷۷۹۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۲
خاطرات شفاهی جانبازان دفاع مقدس؛
جانباز محمد تقی خدادادی از مجروحین هشت سال دفاع مقدس در گفتگو با نویدشاهد استان مرکزی از نحوه اعزام خود به جبهه و مجروح شدنشان در عملیات خیبر برایمان گفت.
کد خبر: ۵۷۰۱۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۴/۲۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «آقا رضا زند بیرانوند» از شهدای سرباز استان ایلام است که فروردین سال ۱۳۶۵ در پادگان آموزشی اسلام آباد به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید میگوید: آقا رضا پسرم بزرگم بود، منتظرم آمدنش بودم تا دامادش کنم که یک روز قبل از نامزدیاش به آرزویش رسید.
کد خبر: ۵۶۶۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۱/۲۰
مصاحبه با همسران شهدا؛
همسر شهید "غلامحسین محمدی" در خاطره ای از همسر شهیدش گفت: «شبی او تا صبح گریه کرد و صبح هنگام رفتن به جبهه گفت دیشب نوری را دیده ام و می دانم اینبار که به جبهه بروم شهید خواهم شد.»
کد خبر: ۵۶۱۶۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۶
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
صدیقه رضایی همسر شهید "داود کاظمی" در خاطراتی از ایشان گفت: «زمان سربازی اش مصادف با دفاع مقدس گردید که دو سال از ازدواجمان می گذشت. شب عملیات از قطار جامانده بود خیلی تقلا می کرد تا اینکه قطار دیگری آمد و با آن رفت و شهید شد.»
کد خبر: ۵۵۸۵۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۴
گفتگوی تصویری با همسر شهید «حشمت الله صفری»
«بیگزاده صفری»، میگوید: یک شب برای انجام عملیات به همراه دوستانش به تنگ حاجیان میروند که چهار نفر از همرزمان تکاورشان روی مین میروند و شهید میشوند. ایشان برای برگرداندن پیکر شهدا به میدان مین میرود، سه شهید را بیرون میآورد و به همراه نفر چهارم خودش هم روی مین میرود و شهید میشود.
کد خبر: ۵۵۲۲۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۷
خاطرات شفاهی همسران شهدا
«ملوک علی ویسی» همسر شهید «عزت الله پرویزی»، میگوید: هر زمان که از محل کارش به خانه برمیگشت به مسجد میرفت و دعای کمیل میخواند و بچه را جمع میکرد و به آنها آموزش قران میداد.
کد خبر: ۵۵۰۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۱۰
گفتگوی تصویری با پدر شهید«امیر قلی پرتوی فتح»
«حیات قلی پرتوی فتح»، میگوید: جنگ تحمیلی شروع شده بود. امیرمیخواست راهی جبهه شود، به اوگفتم پسرم دوره تحصیلیات را تا مقطع دیپلم کامل کن و بعد برو،که در جواب پاسخ داد: جبهه الان به من احتیاج دارد نمیتوانم بمانم دیر میشود.
کد خبر: ۵۴۷۹۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «سالار پارسا» از خاطرات دوران انقلاب و جبهه فرزندش گفت: «عمویش به او گفته بود تو در حد و اندازه تفنگ نیستی و میگیرند و تو را میکشند. او در پاسخ گفته بود عموجان کسی که تفنگ بر دوش میاندازد در خود جرات و جسارت این کار را دیده است.»
کد خبر: ۵۴۵۷۸۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
گفتگو با همسر شهید «حشمت الله دانش»؛
همسر شهید «حشمت الله دانش»، میگوید: شهید مسئول تدارکات سپاه پاسداران بود، در مناطق مختلفی خدمت کرد تا اینکه عملیات مرصاد شروع شد و به منطقه اسلام آباد غرب اعزام می شود. او یادآور میشده؛ ما باید دین اسلام را حفظ کنیم اگر ما به جنگ با دشمن نرویم چه کسی می رود.
کد خبر: ۵۴۴۲۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۷
گفتگوی تصویری با همسر شهید «احمد محمودی فر»؛
همسر شهید «احمد محمودیفر» میگوید: همسرم بسیار مهربان، خوش رفتار و باگذشت بود. سال 1365 در منطقه جنگی دچار موج گرفتگی و مجروح شد، بعد از مجروحیتش باز هم در جبهه های جنگ حضور داشت تا اینکه یک روز به من زنگ زد و گفت با یکی از همکارانم به منزل می آییم پذیرایی را حاضر کن، خیلی منتظر شدم نیامدند تا به ما خبر دادند برای مأموریتی به حلبچه رفتند و در آنجا مفقود شدند.
کد خبر: ۵۴۳۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۹
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «بهنام عقیلی قاسمپور» در خاطراتی از فرزندش گفت: «بهنام را خدا بعد از کلی حاجت خواهی و دارو و درمان به ما داد. از کودکی بسیار کاری بود و حالا هم که به اثرات کارش نگاه میکنم میفهمم که این پسرم چقدر زحمت کشیده بود. او فرزند اُمیدی من بود.»
کد خبر: ۵۴۳۲۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر گرانقدر شهید جاویدالاثر «نعمتاله جابری» می گوید: یک روز قرار بود از چشمه آب شیرین بیاره، رفت و دیگه برنگشت از بچه های محل سراغشو گرفتم، گفتن با بسیج رفته جبهه. فیلم این مصاحبه در ادامه منتشر می شود.
کد خبر: ۵۴۳۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۱۸
گفتگوی تصویری با همسر شهید «هوشنگ سیاه کمری»؛
همسر شهید «هوشنگ سیاه کمری» در بخشی از بیان خاطراتش میگوید: هر وقت میخواست به جبهه برود به او می گفتم اگر تو بروی من با بچه ها تنها میمانیم در جواب میگفت من باید بروم حفظ دین اسلام از وظایف من است.
کد خبر: ۵۴۲۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
خاطرات شفاهی پدر شهید؛
محمدتقی متقی پدر شهید «محمدعلی متقی» در خاطره گویی از فرزند شهیدش گفت: «من و سه فرزند جبهه بودیم. دو برادر محمدعلی زخمی شده بودند، من به محمدعلی گفتم تو بیا برادرهایت بیمارستان هستند، او در پاسخ گفت: آنها برای خودشان رفتهاند و من هم برای خودم میروم.»
کد خبر: ۵۴۲۲۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۱
خاطرات شفاهی مادر شهید ؛
مادر شهید "حسین امیری" در خاطراتی از فرزندش گفت:« من اصلا ناراحت نیستم که فرزندم شهید شده است. او خاک پای امام حسین (ع) است و مادر باید در این غم ها طاقت داشته باشد.»
کد خبر: ۵۴۰۵۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۵
خاطرات شفاهی والدین؛
شهید «قیصر مومنی» از جانبازان هفتاد درصد انقلاب اسلامی است که سال ۱۳۵۷ هنگام تظاهرات مجروح و پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی از مجروحیت شهریور ماه ۱۳۶۸ به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر شهید میگوید: وی علاوه بر داشتن اخلاق بسیار خوب، عاشق انقلاب و آرمانهای امام خمینی (ره) بود و با تمام توان و قدرت با یاران امام همراه بود و آرمانهای امام را تبلیغ میکرد.
کد خبر: ۵۳۹۶۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۰۵
خاطرات شفاهی؛
شهید «صادق مختاری»سی ام فروردین 1345 در روستای قره ورن از توابع شهرستان میاندوآب به دنیا آمد و سرانجام نوزدهم دی 1365 در شلمچه براثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید را می بینید.
کد خبر: ۵۲۲۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۴
نوید شاهد - شهید «عزیزاله زینی وند» از شهدای نیروی انتظامی استان ایلام است که فروردین ماه 1377 در درگیری با سارقان مسلح به ضرب گلوله به ناحیه قلب به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
کد خبر: ۵۱۳۶۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۰۲