در خاطرهای برای خواهرش میگوید:
شهید جعفر عمیق در خاطرهای برای خواهرش چنین میگوید: ««یک شب که ۵ نفر از ما را برای شناسایی به اردوگاه دشمن فرستادند، تا میتوانستیم پیشروی کردیم تا از تجهیزاتشان باخبر شویم. سه نفرمان در پشت تپه کشیک ایستادند و من و دوستم سینهخیز به سمت سنگر دشمن رفتیم... »