شهادت طلبی با لبی خندان
به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید مجید سکنایی، یادگار «نوحعلی» و «مکرمه» یکم شهریورماه سال 1342 در شهرستان سراب دیده به جهان گشود. او دانش آموز سوم متوسطه در رشته تجربی بود. آهنگری می‌کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر سیزدهم آبان ماه سال 1362 در عراق بر اثر اصابت گلوله دوشکا به کتف به شهادت رسید. پیکرش را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.
بیشتر بخوانید: امروز لحظه‌اى سستى، یعنی خیانت به خون شهید است
قسمت دوم متن وصیت‌نامه شهید «مجید سکنایی» را می‌خوانیم:
اى كسانى كه به خود نيامده‌ايد و اسلام را نشناخته‌ايد و اگر هم شناختيد ولى درک نمى‌كنيد مقدارى فكر كنيد كه ما اين همه عالم در محراب و غير محراب شهيد داده‌ايم خون اينها فردا از ما جواب مى‌خواهد.
در كجاى دنيا سراغ داريد كه كسانى مثل روحانيت اسلام از اول مظلوم باشد و حالا هم مظلوم باشد. امروز كربلاى خمينى به خون جوانهاى زيادى احتياج دارد تا اسلام گسترش پيدا بكند من مى‌روم شايد نينوائى را بيابم و در عاشوراى دوران هديه ناقابلى در راه پيروزى حق بر باطل و اسلام بر كفر در پيشگاه مولايم امام زمان و نايب بر حقش خمينى بت‌شكن تقديم نمايم و به پروانگان جاويد شمع ولايت‌فقيه بپيوندم. اميدوارم اين قطره خون بى‌ارزش براى بارور ساختن انقلاب اسلامى جهانيمان مورد پذيرش امام زمان و خمينى بت‌شكن نايب او باشد.
چهره خندان مرا كه براى شهادت با خوشحالى شتافته‌ام به منافقان نشان دهيد و بگوئيد كه من با خوشحالى و قلبى باز اين را پذيرفته و از خدا مى‌خواهم كه اگر افتخار نصيب اين سرباز بى‌لياقت امام زمان شد بدن من نيز مانند بدن حسين و عباس و غيره باشد شهادت حركتى است شتابدار به سوى الله، شهادت مرگ سعادت‌آميزى است كه آغازين زندگى پربارى را نويد مى‌دهد. و خوش به حال آنانكه پيش از من به اين فوز عظيم الهى نائل گشتند.
همانند كه زنده‌اند و خود روزى مى‌خورند و همسايگان سرور شهيدان امام حسين عليه السلام هستند. به امام حسين خواهيم گفت كه ما مانند اهل كوفه پيمان‌شكنى نكرديم و به نداى هل من ناصرا ينصرنى خمينى جواب داديم درود و رحمت خدا بر پيروان خطى كه از چشمه وجودشان اسلام سرچشمه مى‌گيرد.
خط امام خطى كه مبارزه با هرچه شرك را در انحصار خود دارد و خطى كه به اثبات رسانيد كه تنها اميد مستضعفان جهان و حركتهاى اسلام است و به زودى با يارى خداوند متعال قدس عزيز هم آزاد خواهد شد و مرگ من كه در راه خداست و شهادتى است براى قرآن شايد جوششى باشد براى گمراهان.
و از خانواده‌ام مى‌خواهم كه مبادا مأيوس بشوند اين نكته را به شما وصيت مى‌كنم كه حتى يک لحظه امام و خانواده‌هاى شهدا و معلولين و فقرا را فراموش نكنيد و اوامر امام را واجب شرعى دانسته و هميشه اطاعت كنيد. از همه شماها تک تک مى‌خواهم و تمام شهدا مى‌خواهند كه دعا به جان امام را فراموش نكنيد و هميشه پيرو او باشيد كه او رسالت خود را انجام مى‌دهد و بر ماست كه از او اطاعت كنيم.
خدا را شكر كنيد كه تمام منافقان و توطئه‌گران به اسلام را رسوا و نابود مى‌گرداند و نمونه‌هاى بارز آن را ديده‌ايم از قبيل شريعتمدارى خائن و ... و همانطور كه رهبر ما همين عقيده را دارد ما با يزيديان صلح نخواهيم كرد تا وقتى كه ظلم هست مبادا ما هم تا هنگامى كه لااله الا الله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنين بيفكند.
انشاءالله به لطف و قوه الهى امام امت به زودى شاهد خواهد بود كه جهانيان دست به سوى اسلام دراز مى‌كنند و از خدا طلب سعادت خواهند خواست و قسط و برابرى به شيوه على(ع) برقرار خواهد شد.
دشمنان امام را دشمن خود و اسلام بدانيد و دوستان او را دوست اسلام و خود بدانيد و اطاعت از فرامين وى را واجب شرعى دانسته و از او نداشته باشيد.
و حمايت از روحانيت همه براى ما واجب است روحانيت خط امام و از پدرم كه سالها با رنجهاى فراوان و مشقت مرا به اين سن و سال رسانده است طلب بخشش دارم و از اينكه در سرماى سوزان و سختيها فرزندى بزرگ كرده‌اى و تحويل خدا داده‌اى خوشحال باش و از تو مى‌خواهم كه اگر مرا دوست دارى در مقابل منافقان و كافران به اسلام فرياد گريه و زارى مكن و به فكر گرسنگان و فقرا باشيد و برادران و خواهران را جهت نماز خواندن و عبادت تشويق كنيد. و در اواخر سخنانم از تو پدر مهربانم طلب بخشش دارم.
ادامه دارد...
