خط شکن عملیات آزادسازی خرمشهر را بیشتر بشناسیم
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استانتهران، شهید «خدا رحم شاهقلی» یادگار «اللهرحم» دوم آبان ماه 1335 در روستای طیبآباد از توابع شهرستان خمین(زادگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی) دیده به جهان گشود. شغل خانواده ایشان در قریه طیبآباد کشاورزی بوده و ایشان نیز در دوران طفولیت به کمک پدر رفته و با سختیهای شغل کشاورزی دست و پنجه نرم مینمود. در سنین کودکی مادر خود حلیمه خاتون فرزند محمد را از دست میدهد و زندگی را در کنار پدرش ادامه میدهد و از آنجایی که خداوند را در همه حال یار و مددکار خود میدانست سختیها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت. مطمئناً دلیل صبوری ایشان در برابر سختیها، علاقه فراوان به آموختن قرآن و حضور همیشه ایشان در جلسات دینی و مساجد خصوصاً در ماه مبارک رمضان و ماه محرم بود و همین حضور، زمینههای خداشناسی و بصیرت را در دل ایشان بیشتر نمود.
فصل دوم(دوران نوجوانی):
ایشان در سن نوجوانی با ورزش و با خواندن کتب مذهبی و تکمیل اطلاعات دینی و شناخت خداوند و دستورات الهی، مخصوصاً فراگیری قرآن کریم و درک مفاهیم هرچه بهتر آن، روحیه جسمی و معنوی خود را قویتر نمود. مشکلات هیچگاه نتوانست سد راه ایشان شود، به گونهای که هیچوقت نماز خود را حتی در سختترین مواقع ترک ننمود و همیشه نماز اول وقت را به جا میآورد و آن را نیز به دیگران یادآوری مینمود و همیشه اطرافیان خود را به تقوا دعوت میکرد.
یکی از رفتارهای پسندیده ایشان فعالیت در ساخت و نگهداری مسجد و رعایت کامل اموال بیت المال و کمک به مردم روستا بوده است. برای نمونه با توجه به اینکه اهالی روستا نان خود را از برداشت گندم و آرد نمودن و خمیر کردن آن که گویا کار بسیار سختی بوده است بدست میآوردند، بارها شنیده شده است که ایشان بدون اینکه احساس خستگی کند به کمک چندین نفر میرفت و در تهیه نان به آنها کمک مینمود که منجر به قویتر شدن حس جوانمردی و درس گرفتن بسیاری از جوانان روستا گردیده است.
فصل سوم(دوران جوانی):
وی همچون سایر جوانان مذهبی در مساجد حضور فعال داشت و از محضر روحانیون انقلابی برای بالابردن بصیرت خود تلاش مینمود، با پیدایش جرقههای انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت، فعالیتهای سیاسی ایشان در دوران سربازی بیشتر شده و با دوستان انقلابی خود مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی داشتند که از آن جمله پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی(ره) بود. ایشان در زمان مبارزه علیه رژیم طاغوت، قرآن را فراموش نکرده و آن را رها ننمود و به موضوع شناخت ولی فقیه و پیروی از ایشان تاکید فراوان داشت.
با عزم راسخی که داشت به فراگیری بهتر قرآن و مفاهیم آن میپرداخت. لازم به ذکر است ایشان به امر به معروف و نهی از منکر که یکی از دستورات الهی است عمل مینمود. پس از اتمام سربازی در زادگاه خود مشغول کشاورزی گردید و با خانواده ای مذهبی در همان روستای محل تولد خود وصلت نمود. روابط او با همسرش بسیار صمیمانه و خوب بود، قابل ذکر است که الگوی ایشان در زندگی حضرت علی(ع) بودکه نتایج آن، هم در ازدواج و هم در سبک زندگی ایشان مشهود است. حاصل زندگی ایشان دو فرزند میباشد، یک دختر و یک پسر.
ایشان پس از انجام فعالیتهای سیاسی ضد طاغوتی از جمله نوشتن شعار علیه رژیم و پخش اعلامیههای حضرت امام(ره) و برپایی راهپیمایی و تظاهرات در همان روستا، به تهران عزیمت نمود و در شرکت هیدروفیل(نم چین) در تهران مشغول به کار شد و در انجمن اسلامی آن شرکت فعالیتهای زیادی داشت. همچنین ایشان پایهگذار پایگاه بسیج در شرکت مذکور بوده و مسئولیت فرماندهی پایگاه، رابط شرکت و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تلاش در اقامه نماز جماعت و ... را عهدهدار بوده که این مسئولیتها را به نحو احسن به انجام رسانید.
او با مختصر حقوقی که دریافت میکرد به جز خرج و مخارج زندگی خود، همانطوری که در سنین پائینتر به کمک دیگران میرفت، به افراد نیازمند و فقیر نیز کمک مینمود، ضمناً در پرداخت خمس و زکات بسیار دقیق بود. به راستی که کلام خدا را با جان و دل پذیرفته و به آن عمل مینمود.(وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ)البقرة آیه :148** البته که این عمل مخصوص بندگان صالح و با ایمان و با تقوا است که کارهای نیک انجام میدهند، واجبات خود را ترک نمیکنند، به دیگران کمک میکنند تا مهربانی و الفت بین مردم برقرار گردد، در این زمان است که خداوند قدرت، لطف و رحمت خود را برای بندگان آشکار میسازد. این است راهی که شهیدان خدایی میپیمودند.
از جمله فعالیتهای شهید شاهقلی در شهرستان قدس میتوان به پایهگذاری مسجد امام جعفر صادق(ع) واقع در خیابان شهید عالمی و کمک به برپایی هرچه باشکوهتر نماز جمعه از ساعات اولیه صبح (جاروکردن خیابان، پهن کردن فرش و موکد، نصب بلندگو و ... ) که در آن زمان در خیابان عمارت برپا میگردید نیز اشاره نمود.
ایشان با توجه به قدرت بدنی فوقالعادهای که داشت در رشتههای متعدد ورزشی از جمله فوتبال، شنا و تیراندازی و سوارکاری و کوه نوردی شرکت مینمود.
فصل چهارم(شهادت):
جنگ تحمیلی در 31 شهریور سال 1359 آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور به مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد.
با شروع جنگ، زمانی که دختر ایشان سه ساله شده و تصمیم داشتند که تولد یکسالگی پسرشان را جشن بگیرند، در فروردین سال 1361 با لبیک به فرمان امام خمینی(ره)، همسر و فرزندان را به خدا سپرده و از پایگاه مقداد(غرب استان تهران) به صورت داوطلبانه راهی جبهههای حق علیه باطل گردید و در مناطق جنوب کشور و در عملیات بیتالمقدس(آزادسازی خرمشهر) شرکت نمود.
ایشان در عملیات آزادسازی خرمشهر جزء افراد خط شکن و همچنین آرپی جی زن بود و در همان عملیات مفقودالاثر گردید. بعد از گذشت 18 سال که برای خانواده به اندازه 18 قرن طول کشید در سال 1379 مصادف با 28 ماه صفر مصادف با سالروز سوم خرداد(آزادسازی خرمشهر) در کاروان بزرگی از شهدای تفحص شده در منطقه شلمچه، پیکر مطهر ایشان به همراه پیکر مطهر 299 شهید دیگر به آغوش خانواده بازگشت و به چشمانتظاری آنها خاتمه داد.
پیکر ایشان در تهران و شهرستان قدس و سپس شهرستان خمین تشییع گردید و طبق وصیت ایشان به شهرستان خمین در روستای طیبآباد در کنار بارگاه مطهر امامزاده حسن از نوادگان امام موسی کاظم(ع) و در جوار مزار مادر بزرگوارش حلیمه خاتون به خاک سپرده شد.