با وحدت کلمه در پیشرفت اسلام و صدور انقلاب کوشا باشید
وصیت نامه شهید علی اضغر موج باف هاکچویی را در ادامه می خوانید؛
بسم اله الرحمن الرحیم
«و لا تقولوالمن یقتل فی سبیل اله اموات بل احیاء لکن لا تشعرون»
و آن کسی را که در راه خدا کشته شده مرده مپندارید بلکه او زنده ابدی است و همه شما این حقیقت را نخواهید یافت.
بنام خداوند بخشاینده مهربان و بنام یاری دهنده مومنین و مسلمین و مستضعفان جهان و با ورد فراوان به رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و درود بر شهیدانی چون بهشتی و رجائی و باهنر و دستغیب و مطهری و مدنی و دیگر شهیدان انقلاب اسلامی که این انقلاب خونین مدیون خون همین شهیدان می باشد که جانشان را فدای اسلام و قرآن کردند.
در این زمان حساس که انقلاب اسلامی ایران همچنان با گام نهادن در عرصه میدان مبارزه علیه استعمارگران و استکبار جهانی و منافقین به حرکت خود ادامه می دهد ما با مسئله بسیار مهمی روبه رو هستیم که آن مسئله جنگ است. ابر قدرتهای شرق و غرب از انقلاب اسلامی ایران به ستوه آمده و این انقلاب با نفوذ در کشورهای تحت سلطه در حال صادر شدشن می باشد و تمام ما وظایف بسیار مهم و مسئولیتهای سنگینی به عهده داریم.
براردان و خواهران گرامی غیر از خدا را نمی شود تکیه گاه قرار داد زیرا غیر از خدا اگر تکیه گاه قرار گیرد سست و بی پایه است باید هر کاری که می کنیم فقط و فقط برای خدا باشد و در هر زمان و مکانی خدا را فراموش نکنیم که به گفته مطهری : پست ترین زندگی آن است که در آن خدا فراموش شود انسان مومن به خدا ناگزیر از درگیری و مبارزه با دشمن است و با پذیرفتن ایدئولوژی پویای اسلام و اعتقاد به اصول پایدار آن باید برای حفظ آنها با مشکلات و پیش آمدهای ناگوار مبارزه کند و در مقابل مشکلات مقاومت نماید همه ما باید در این زمان در برابر مششکلاتی که انقلاب اسلامی برای ما فراهم آورده صبر و پایداری کنیم که خدا صابرین را دوست دارد.
و من الناس من یشری نفسه ابتقاء مرضات اله و الله رئوف و باالقبلا
و بعضی از مردمانند که از جان خود در راه خدا در گذرند و خدا دوستدار چنین بندگان است.
من در برابر رسالت و مسئولیتی که در برابر انقلاب اسلامی که خونبهای هزاران شهید و مجروح و معلول است به جبهه رفته ام و به جنگ علیه ضد خدا پرداخته ام و گام نهادن در این مسیر خدائی یک فرضیه می دانم
و در این راه اگر دشمن را شکست دهیم پیروزیم و اگر کشته شویم پیروزیم چون شهید شده ام و به سعادت رسیده ام و در نزد خدا روزی می خورم.
پدر و مادر عزیزم و براردان و خواهران عزیز شاید این آخرین سلامم و صحبتم با شما باشد چون در راهی قدم نهادم که آفریدگار می خواهد بندگانش در آن قدم نهند، امیدوارم که هرچه خوبی و بدی از من دیده اید مرا برای خاطر خدا ببخشید و متاسفم که نتوانستم وظیفه فرزنید را آن طور که باید و شاید بجا آورم.
به کشاورزان عزیز هم سلام می رسانم و به آنها می گویم که هر بیلی که شما در زمین فرو می کنید ضربه ای است بر پیکر امپریالیسم و امیدوارم که کارتان فقط برای خدا باشد و شما ای دانش آموزان عزیز و همکلاسیهای من در دبیرستان شهید پور صابری آن طور که باید و شاید درس بخوانید هر چند من خودم نتوانستم به تحصیلاتم ادامه بدهم ولی شما تا آنجا که قدرت دارید درس بخوانید که امید آینده این مملکت هستید. انشاءاله
مرا پهلوی قبر شهید کجوئیان دفن کنید و مراسم ختم و غیره را خیلی خیلی ساده بگیرید و فقط سعی کنید که سخنرانهای خوب دعوت کنید تا مردم بهتر به وظایف خود و به مسائل و احکام قرآن و اسلام آشنا شوند. من حرفهای زیادی دارم که باید با شما برادران و خواهران و دوستان و آشنایان بزنم ولی من قابلیت و ارزش آن را ندارم که مسائلی را با شما در میان بگذارم فقط پشتیبانی از روحانیت اصیل و در خط امام بکنید و تا می توانید امام را دعا کنید و مخصوصاً شعار خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار یادتان نرود.
و از هیچ قدرتی جز قدرت خدا نترسید
دست برادری و برابری را در هم دهید و با وحدت کلمه در پیشرفت اسلام و صدور انقلاب
کوشا باشید و انشاء الله که همه شما زمینه ساز حکومت مهدی (عج) هستید انشااله که
خونهای ما بتوانند ریشه کفر و ظلم و ستم استعمار جهانی را از روی زمین بکند (انشاء
اله)
