در مقابل ناملایت های زندگی از خود خویشتن داری نشان دهید
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید حسن خلیلی/ فرزند الله وردی در سال 1338 در هشترود به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا دیپلم به پایان رسانید. بعد از گرفتن دیپلم داوطلبانه به جبهه رفت در پادگان حمید آزاد خرمشهر خدمت می کرد. شهید بزرگوار اول انقلاب در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می کرد ولی با شروع جنگ داوطلبانه وارد جبهه های نبرد حق علیه باطل شد، یک بار مجروح شد و پس از بهبودی دوباره به جبهه رفت و این بار در درگیری با عراقی ها هدف ترکش خمپاره قرار گرفت و به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد. تاریخ شهادت دوازدهم اردیبهشت 1361 است.
شهید حسن خلیلی در سی ام فروردین سال 1360 وصیت نامه ای از خود به یادگار گذاشته است که در ادامه می خوانید؛
بسم رب الشهداء و الصدیقین
نسل انقلاب گذشته از همه بود و نبودشان از همه آمال و آرزوهایشان گذشتند از همه وابستگیهای عاطفی و نژادیشان و به هر آنچه آنها را از راه باز میداشت پشت پا زدند و در کمال آزادی این جنگ و جنگیدند را انتخاب کردند و چند سال پیروی نیز مخلصانه این کار را کردند و انقلاب شد و از آنجا که جنگ انقلاب پیش آمده است این نسل احساس مسئولیت ساخته و قدم به راهی میگذارد که تداوم انقلاب در آنست. تداوم انقلاب تداوم خط سرخ انبیاء و امامان مطهر است و گذشتن بخاطر این راه برای این نسل بویژه قشر مستضعف آن که موانع اقتصادی در پیش ندارند بسیار آسان است.
برای آنهاست بسیار ارزنده ای پیش آمده است و اما من همیشه و خیزان بدنبال آنها بوده ام ولی اغلب جوانان ره صد ساله را یک شبه افتد و من هنوز در خم یک پیچ مانده ام و لذا تصمیم گرفته ام در عملیاتی که در پیش است فعالانه شرکت کنم تا شاید چیزی در نامه اعمال من بنویسد.
که موجب بخشایش این بنده گنهکار گردد چنین استنباط میکنم که خدا کسی را از دنیا نمی برد مگر آنکه نامه اعمالش تمام شود و پیمانه اش پر گردد و جهت خدا براه کامل باشد . بگذار نامه اعمال ما و پیمانه عمر ما رحمتت درباره ما دی میدان جنگ در راه خدای به انجام رسد و باز چنین استنباط میکنم خدا کسانی را که واقعا زندگی کرده اند.
از دنیا نمی برد مگر آنکه یک حجت کامل از خود بجای میگذارند که بر مبنای آن حجت میروند با به شهت برین مسلماً کسانی که در این جنگ به قتل رسیده اند از جمله کسانی هستند که واقعا زندگی کرده اند یعنی در جامعه و تاریخ بشر بوده اند برگ آنها خود بتنهایی یک روزی از تاریخ است.
بویژه مرگ آنهایی که به بهشت برین رهنمون گشتند. آنها از اوراق افتخار آمیز تاریخ هستند آنها شهیدان تاریخند و از حومین و مقربین درگاه احدیت می باشند. لذا من نیز به خدا پناه می برم ازاینکه به طریقی غیر از شهادت از دنیا بروم .
و اما بعد از شهادت من:
بر پدرم وصیت می کنم صبر پیشه کند و در قبال ناملایمات از خود خویشتن داری نشان بدهد که خداوند صابرین را دوست میدارد و مادرم نیز همینطور با صبر میتواند بر فقدان استقامت کند او باید بانوان بزرگ اسلام را فراموش نکند اگر او فقط فرزندش را از دست میدهد زینب کبرا (س) همه کسان خود را در کربلا به پیشگاه اخدیت تقدیم کرد و در میان آنها جوان و کودک و همه جور آدم بود تا سمبل همه باشند تنها با توسل به اهل بیت اطهر است که ما هم دین خود را حفظ می کنیم و هم دنیای خود را به مادرم وصیت میکنم برای من گریه نکند و مرا ناکام خطاب نکند تمام لذایذ دنیا و خوشیهای آن اعتباری هستند و اصالتی ندارند.
من در میدان جنگ حق و باطل اصل ترین لذایذ دنیا را چشیدم و دیگر هیچ طعمی در این دنیای مادی ندارم به برادرانم وصیت میکنم که ین جنگ بین حق و باطل تا ظهور مدهی عدالت گستر ادامه دارد برای اینکه زمینه شهور این منجی بزرگ فراهم گردد اسلحه مرا برداشته و در رکاب نایب بر حق او امام خمینی جنگ را ادامه دهند که عزت و شرف جبهه حق در گرو همین جنگ است.
به خواهرانم وصیت می کنم که در عزای من گریه نکنند با چهره بشاش با مردم برخورد کنند مبادا خود را مصیبت زده احساس کنند شهادت سعادت است به سعادت من گریه نکنید.
اگر امکان داشت جسد مرا در زادگاهم یعنی در شهرستان دفن کنید اگر میسر نبود در بهشت زهرا در جوار شهداء دفن کنید در پایان از همه قوم و خویشان حلالیت می طلبم بویژه آنهایی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم به گردن من حق دارند مرا حلال کنید و دعای خیرتان را از من دریغ ندارید. کتابهایم را نیز به یکی از مساجد محل هدیه کنید.
والسلام علیکم و رحمت
الله و برکاته/ حسن خلیلی