دست‌نوشته‌‌ به جا مانده از شهید «غلام دهکاری»
يکشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۵۹
به مناسبت سالگرد شهادت شهید «غلام دهکاری»، دست‌نوشته این شهید گرانقدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. وی در نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد: «جنگ همین است همه انسان‌ها برای مردن هستند و هیچ کس به خصوص یک فرد مسلمان نباید از مرگ بترسد. مردن با افتخار و با ارزش بهتر از مردن در رخت‌خواب است.»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید غلام دهکاری يكم فروردين 1340، در روستای پشته معز‌آباد تابعه شهرستان رودان ديده به جهان گشود. پدرش رضا، كارگر معدن بود و مادرش سكينه نام داشت.

تا سوم ابتدايی درس خواند. سال 1362 ازدواج كرد و صاحب يک دختر شد. بيستم خرداد 1364، در تپه تاژبان بانه هنگام درگيری با گروه‌های ضدانقلاب بر اثر اصابت گلوله به سر و شكم، شهيد شد. پيكر او را در زادگاهش به خاک سپردند.

نامه‌ای از شهید به خانواده‌اش

نامه دست‌نوشته شهید غلام دهکاری:

حضور محترم دایی گرامی خودم آقای علی دهقانی‌نژاد سلام عرض می‌کنم. پس از تقدیم عرض سلام و سلامتی شما از درگاه ایزد متعال خواهان و امیدوارم که همیشه در زندگی موفق باشید. باری اگر از راه لطف جویای حال این جانب خواهرزاده خود غلامرضا دهکاری را بخواهید تا این ساعت قلم در دست و به دعاگویی شریف شما مشغول می‌باشم. دایی جان الان که این نامه را دارم برایت می‌نویسم داخل یکی از پایگاه‌ها، حدود یک ساعتی بانه می‌باشم جایمان بد نیست دایی عزیز روزی که من از مرخصی برگشتم آمدم به در پادگان خودمان اما موقعی که به پادگان رسیدم کسی از بچه‌های گردان نبود همه رفته بودن بانه چون قرار بود گردان ما عملیاتی بشوند.

الان گردان ما عملیاتی هست اگر از بانه بخواهید والا چه بگم هواپیماهای عراقی هر روز شهر بانه را بمباران می‌کنند. دیگر بانه‌ای وجود ندارد همه مردم اهل بانه شهر را تخلیه کرده‌اند همه خانه‌ها و مغازه‌ها به خاک کشیده شده. اگر از کار ما بخواهید کار ما صبح‌ها می‌رویم برای گشتی و عملیات و کمین و خیلی کم به وجود می‌آید که یک روز درگیر نشویم از یک طرف هواپیماهای عراقی و از طرف دیگر کومله‌ها می‌آیند. یک بار رفتیم گشتی و حدود 2 روز درگیر شدیم با دشمن اما خوشبختانه اشکالی به وجود نیامد. دایی‌جان جنگ همین است همه انسان‌ها برای مردن هستند و هیچ کس به خصوص یک فرد مسلمان نباید از مرگ بترسد.

مردن با افتخار و با ارزش بهتر از مردن در رخت‌خواب می‌باشد. انشاالله که جنگ به همین زودی‌های زود به پایان خواهد رسید. جنگیدن ما به خاطر اسلام و دفاع از مملکت و حفظ ناموس و آبروی و حیثیت خودمان می‌باشد والا به خاطر هیچ چیزی دیگر نیست. دایی عزیز از طرف من هیچ ناراحت نباشید خیال‌تان از طرف من راحت باشد که من سالم هستم و انشاالله هیچ طوری نمی‌شود. مرگ دست خداست هر موقع بخواهد و عمر شخص به پایان برسد به سراغش خواهد آمد خلاصه دایی‌جان اگر خدای ناکرده که نتوانستم همدیگر را ببینیم حلال‌مان کن ما که تا به‌ حال به غیر از خوبی هیچ بدی از شما ندیده‌ایم امیدوارم که روزی بتوانم زحمت‌های شما را جبران بکنم، بیش از این سرتان را به درد نمی‌آورم. از طرف من همه اهل منزل از کوچک و بزرگ سلام برسانید. خدانگهدار.

نامه‌ای از شهید به خانواده‌اش

نامه‌ای از شهید به خانواده‌اش

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده