شهدای نخبه

شهدای نخبه

به یاد پرنده‌هایی که در آسمان غبار شدند + کلیپ

گروه چندرسانه‌ای نوید شاهد، در کلیپی یاد شهیدان سانحه هوایی 18 دی ماه 1398 را گرامی داشته است.

فتوکلیپ| به یاد فخر دلها

نوید شاهد - فتوکلیپی که مشاهد می‌کنید کاری از «غزل عابدینی» دانش آموز پایه سوم ابتدایی مدرسه دخترانه شاهد فرهنگ شهرستان پیشوا، به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره دانشمند هسته‌ای کشور شهید «محسن فخری‌زاده» تهیه و تدوین کرده است و از این رو پایگاه خبری نوید شاهد شهرستان های استان تهران تقدیم علاقمندان می‌کند.

یک نخبه قرآنی: عمل انسان بهترین راه برای تبلیغ اعتقادات است

"سیدسعید عزیزنژاد" نخبه ایثارگر قرآنی می‌گوید: «بهترین شیوه‌ پاسداری از دین و مفاهیم دینی، عمل به آموزه های دینی است.» متن کامل گفتگوی نوید شاهد با این نخبه ایثارگر قرآنی را بخوانید.

فیلم| مراسم تشییع پیکر نخبه دماوندی "آلما اولادی"

صبح دیروز پیکر نخبه دماوندی دکتر «آلما اولاودی» تشییع و در بهشت حضرت رقیه(س) به خاک سپرده شد. گزارش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را از این مراسم تماشا کنید.

عکس| تشییع پیکر دکتر شهید «آلما اولادی»

صبح دیروز پیکر نخبه دماوندی دکتر «آلما اولاودی» در بهشت حضرت رقیه(س) به خاک سپرده شد. گزارش تصویری نوید شاهد از این مراسم را ببینید.

پیکر جانباخته نخبه دماوندی "آلما اولادی" امروز تشییع می شود

ملیحی رئیس بنیاد شهید دماوند از مراسم تشییع پیکر جانباخته در سانحه هواپیمای اوکراینی، امروز ساعت 10:30 صبح در دماوند خبر داد.

آلبوم تصاویر/شهید نخبه احمد رضا احدی/قسمت اول

سال 1364 در کنکور سراسري دانشگاه ها رتبه نخست را در کل کشور و در همه رشته هاي انتخابي بدست آورد و از اين پس در رشته پزشکي دانشگاه شهيد بهشتي تهران به ادامه تحصيل پرداخت. پس از مهاجرت به ملاير و همزمان با تحصيل در دبيرستان ضمن انديشه و تأمل در مسائل گوناگون، ايمان روز افزون خود را به حرکت پوياي انقلاب اسلامي و امام (ره) گره زد تا آنکه در سال دوم تحصيل در دبيرستان، بر اثر روح کمال خواه و ايمان والاي خويش و به منظور حضور در ميدان هاي جنگ و جهاد، لباس رزم بر تن کرد و نخستين بار در عمليات رمضان در سال 1361 شرکت جست و در اين نبرد مجروح شد.

دفتر یادداشت های شخصی شهید احمد رضا احدی

فراست ذهن و طبع لطيف او موجب آن شد که حتي براي بيان مافي الضمير و انديشه خويش از فرمول هاي رياضي و مقوله هاي علمي نيز تعابيري بديع و گيرا به وجود آورد و به راحتي قلم را در بيان مکنونات دروني و مشاهدات خود به کار گيرد و شورانگيزي و عاطفه سيال خويش را در جملات و نوشته هايش جاي دهد.

شهید احمدرضا احدی به روایت مادر/ سکوتی که ملکوت را به زمین آورده بود

چیزی نمی گفت، سرش را به سمت آسمان بلند کرد، روی زانو خم شد و نشست، با وحشت خودم را به جلو انداختم و دو زانو رو به روی او نشستم.

شهید احمدرضا احدی به روایت مادر/ خاک کوشک هنوز در پایش بود

علاقه ی شدید پدر به احمدرضا باعث این همه نگرانی شده بود. احمدرضا وقتی متوجه نگاه پدر به سلاح و قد و قامت خودش شد، گفت: «من 14 روز است کفش بیت المال را پوشیده ام، نمی توانم نروم و صرف نظر کنم. من مدیونم!»

شهید احمدرضا احدی به روایت مادر/ چشماهیش را به دنیای بدون احمدرضا بست

چیزی که همیشه نگرانی از دست ندهی از دست می رود. احمدرضا امانت خداوند بود و خداوند او را پس گرفت. هر وقت عازم جبهه بود، پدرش می گفت: «احمدرضا برای من نمی ماند؛ من می ترسم که نماند، این بچه مال این دنیا نیست.»

شهید احمدرضا احدی به روایت مادر/ اولین جدایی

کلاس دوم ابتدایی بود که کلیه هایش عفونی شد. موقع امتحانات ثلث دوم بود که 20 روز در بیمارستان بستری شد. امتحاناتش را از بیمارستان که مرخص شد یکی یکی شرکت کرد. با وجود مریضی که داشت و 20 روز مدرسه نرفته بود، نمراتش عالی بود. شاگرد ممتاز شد. آقای کوتی معلم دبستان جم به من گفت: «احمدرضا معلم خصوصی داشته؟» گفتم: «نه! چطور؟» اصرار داشتند که حتماً برود مدرسه استثنایی (تیزهوشان) اما پدرش اجازه نداد. گفت دبستان عادی بهتر است.

شهید احمد رضا احدی به روایت دوستان و همرزمان/قسمت 3

شب همان روز شهید بزرگوار احمدرضا احدی که با هم اُنس و الفت و دوستی دیرینه و صمیمی داشتیم را در حالی که شهید عزیز مجید اکبری او را همراهی می کرد در خواب دیدم. ناراحت و نگران بود.گفت: فلانی شهدا از تصمیمات شما جهت نقل و انتقال مجتمع ایثارگران ناراحت هستند، بهتر است محل دیگری را که در شأن و منزلت خانواده های شهدا باشد در نظر بگیرید.

شهید احمد رضا احدی به روایت دوستان و همرزمان/قسمت 2

درگیری های کربلای 5 که شروع شد با حجم سنگینی از آتش روبرو شدیم. در همان لحظات اولیه تعدادی از همرزمانمان در کنار ما زائر آسمانی شدند. «شهیدان سلطانی، محسن بهرامی، حبیب الله ترکاشوند، محمد ترکاشوند و ...» زمانی که ما به نقطه ی رهایی رسیدیم گردان انسجام خود را از دست داد، زیرا فرمانده گردان و معاونان حاج حسن هم مجروح شده بودند، در نقطه ی رهایی از گردان 300 نفره فقط 50 نفر باقی مانده بود که اگر این تعداد هم انسجام خود را نمی یافت نمی توانستیم به عملیات ادامه دهیم.

شهید احمد رضا احدی به روایت دوستان و همرزمان/قسمت اول

صحبت کردن با احمدرضا لذت بخش بود، انسان خوبی بود، خونگرم و مؤمن، دلم نمی خواست از او جدا شوم. ولی به ناچار باید در جلسات توجیهی عملیات حاضر می شدم، از هم جدا شدیم، من تا عصر که به محور رفتم احمدرضا را ندیدم.

دست نوشته های شهید احمد رضا احدی/یادداشت 14

کار ما از زمانی شروع شد که دسته بندی شدیم و هر کس به سوله ی خود رفت. ابتدا بچه ها زیاد با هم آشنایی نداشتند؛ ولی با گذشت زمان کم کم اُنس بین بچه ها زیاد شد و همگی صمیمی شدند. روزها می بایستی جهت کوه پیمایی، تجهیزات خود را بسته و تا نزدیکی های ظهر یا شب در کوه ها به سر بریم و راه پیمایی کنیم، در حالی که استراحت چندانی هم نداشتیم.

دست نوشته های شهید احمد رضا احدی/یادداشت 13

خدایا! شنیده ام که همین روزها، باید برای دفاع از مکتبمان وارد صحنه ی مبارزه و جهاد شویم و خودت فرمودی که: والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا؛ پس ما را تو راهنمایی فرما!

دست نوشته های شهید احمد رضا احدی/یادداشت 12

دیروز همین موقع، بچه های ضربت به گشت رفتند، ولی در میان راه که جاده از دره ای می گذشت، منافقان خود فروخته که در پشت بوته های انبوه و شیارهای پی در پی منطقه مخفی شده بودند بچه ها را غافلگیر می کنند، و به تقدیر سه تن شهید می شوند که مجید هم یکی از این سه نفر است. تا دیروز با ما بود، اما امروز...

دست نوشته های شهید احمد رضا احدی/یادداشت 11

هنوز مقر«اعزام نیروهای پاوه» جای هزاران زخم ترکش خمپاره و گلوله های فراوان را در خود داشت. معلوم بود که برای آزادسازی آن از دست دشمن، چه نبرد سختی به وقوع پیوسته است. ولی حالا که شهر،تقریباً از لوث وجود آنها پاک شده بود، ما آمده بودیم تا از مرزهای آن سوی پاوه دفاع کنیم.

دست نوشته های شهید احمد رضا احدی/یادداشت 10

امثال این شهیدان گمنام و منتظران شهادت در جبهه ها زیادند. اینان در نمازشان حالی دارند، در دعایشان اشکی و در نبردشان خون. اینان از نسل لاله های سرخ اند که در شب خون بارور می شوند. اینان کسانی اند که خداوند متعال به وجودشان در پیش ملائک مباهات می کند...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه