شهید «محمد ایاسه» در وصیتنامهاش مینگارد: «این جبههها برای آگاهی است که ما خود را باید در دانشگاه جبهه بسازیم و بعد از آن سعادت حضور در بهشت را پیدا میکنیم و بگویند این هم از دانشگاهِ جبهه.»
به مناسبت سالروز شهادت شهید «حاج رضا داروئیان» در روز پنجم اردیبهشت، مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی منتشر شد.
شهید حاج رضا داروئیان در وصیتنامه خود مینویسد: «ای خدا عالمیان هیچ توشهای بهجز گناه ندارم ولی چشم به عطای تو دارم. الهی ما را بیامرز و بعد بمیران.»
در زندگینامه شهید دارودیان میخوانیم: او تحصیلات خود را تا سال اول دبیرستان گذرانید اما غلیان عشقی نهفته در دل به کربلا و عاشورا و جوشش غیرتی مردانه، او را واداشت تا با دستکاری تاریخ تولدش به جبهه جنگ اعزام شود.
«مجید لایحی راونگی» جانباز 55 درصد جنگ تحمیلی میگوید: «سال 1364 دوران اوج جنگ بود که به جبهه رفتم. به صورت داوطلب نامنویسی کردم و در تیپ 58 ذوالفقار مشغول به خدمت شدم. عشق رفتن به جبهه را داشتم. وظیفه هر مسلمانی است که به جبهه برود و از میهنش دفاع کند.»
دوست و همرزم شهید تعریف میکند: یکی از همرزمها با سرعت به سمت من آمد و گفت سقایی تیر خورده. پیش شهید رفتم و سرش را بلند کردم، شهید به من گفت: «اجازه ندهید عراقیها پیشروی کنند و با ذکر ائمه به شهادت رسید.»
شهید «علیمحمد مظفری» از شهدای دوران دفاع مقدس است. از او روایت میشود که وقتی از او میخواهند که بیشتر پیش خانواده بماند میگوید: «من وظیفه مهمتری دارم.»
«داور نوری» در دیدار با خانواده شهید«بال اوغلان عباسزاده» و جانباز «هوشمند صناعتیزاده» گفت: شهدا و ایثارگران با بصیرت بالای خود، مسیر سعادت و جاودانگی را انتخاب کردند.
شهید علی طحان سفلی از جانبازان هفتاد درصد دوران هشت سال دفاع مقدس پس از تحمل سالها درد ناشی از جراحات جنگی دعوت حق را لبیک گفت و به خیل همرزمان شهیدش پیوست.
از شهید «اکبر طحانی عبداللهی» نقل شده است: «سال ۱۳۵۷ کم کم درگیریهای خیابانی شروع شده بود، در آن شرایط حساس، شهید طحانی پیشنهاد کشیدن نقاشی تصویر حضرت امام(قدس سره) بر روی دیوار روبروی مسجد جامع ملارد را به من داد و بنا شد شب همین کار را دور از چشم نیروهای گشت ژاندارمری انجام بدهیم. شب، به کمک بقیه بچهها یک وانت جور کردیم و پشت وانت چند تخته بنایی گذاشتیم و شد داربست.»
شهید مظفر محبی کله شرکت در عملیات خیبر از افتخاراتش بود و از آن وقتها بود که دیگر کسی او را در شهر نمیدید و به طور مداوم در جبههها حضور داشت و هر از گاهی برای تجدید دیدار از خانواده و دوستان به شوش میآمد. در ادامه نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت مینماید.
شهید مظفر محبی کله در بخشی از وصیتنامه خود مینویسد: «ای صدام و ای همه شیاطین! من سرباز قرآنم من پاسدار اسلامم و در سنگر حراست از قرآن و عترت ایستاده ام تا وقتی که فرمانده کل قوا فرمان دهد؛ آن وقت بدانید دیگر جایی برای شما روی زمین نیست...» در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانید.