ارتش جمهوی اسلامی ایران

navideshahed.com

برچسب ها - ارتش جمهوی اسلامی ایران
روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سرباز ساده‌ای که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سرباز ساده‌ای که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سرباز ساده‌ای که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سرباز ساده‌ای که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶

روایت یک ارتشی از اسارت در چنگال کومله-1:
در اوج ناآرامی‌های غرب کشور، وقتی هنوز طنین گلوله‌ها به مرزهای خوزستان نرسیده بود، رزمندگان ارتش در دل کوه‌های کردستان با فتنه‌ای دیگر می‌جنگیدند. حسین کرد(سجادی پور)، سربازی که برای دفاع از تمامیت ارضی ایران اعزام شده بود، گرفتار اسارت دشمنی شد که رحم نمی‌شناخت. او از شکنجه و اعدام گفت، از شب‌ها و روزهایی که اسرا در آغل حیوانات خوابیدند و از یارانی که در زندان اشکان به دار کشیده شدند تا چراغ مقاومت روشن بماند. این روایت، فقط خاطره‌ای شخصی نیست؛ سندی است از مظلومیت ارتش در سال‌های آغازین دفاع مقدس.
کد خبر: ۵۸۹۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۲۶