چهارشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۸
مادر شهید «قاسم جعفرلو» روایت می‌کند: «روزی که می‌خواست به جبهه برود دخترم در بیمارستان بود و من به قاسم گفتم: قاسم جان فعلاً چند روزی را در خانه بمان تا من پیش خواهرت بروم و کارهایش را انجام بدهم و بعد که برگشتم تو را راهی جبهه می‌کنم اما متاسفانه قاسم به حرفم گوش نداد یعنی چون می‌دانست من اجازه نمی‌دهم که برود. همان روز که من رفتم ساک خود را جمع کرد و رفت و دیگر ندیدمش.»

بخشی

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید «قاسم جعفرلو»، یادگار «قاسم» در سال ۱۳۴۴ در خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش در روستای یوسف آباد قوام چشم به جهان گشود. تحصیلات خود را تا دوم راهنمایی ادامه داد و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر در عملیات تکمیلی کربلای پنج در تاریخ دوازدهم اسفندماه سال ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید. پیکر پاکش را در زادگاهش یه خاک سپردند.

روایتی خواندنی از مادر شهید «قاسم جعفرلو» را در ادامه می‌خوانید:

موقع اعزام، آنها ۱۲ نفر بودند که قاسم گفته بود، شماها برمی‌گردید ولی من شهید می‌شوم و حرفش هم درست بود همه‌ی آنها برگشتند به جز قاسم. روزی که می‌خواست به جبهه برود دخترم در بیمارستان بود و من به قاسم گفتم: قاسم جان فعلاً چند روزی را در خانه بمان تا من پیش خواهرت بروم و کارهایش را انجام بدهم و بعد که برگشتم تو را راهی جبهه می‌کنم. اما متاسفانه قاسم به حرفم گوش نداد یعنی چون می‌دانست من اجازه نمی‌دهم که برود. همان روز که من رفتم ساک خود را جمع کرد و رفت و دیگر ندیدمش. همیشه ناراحت این هستم که چرا قاسم نگذاشت لحظه‌ی رفتنش را ببینم و دیدار آخرم را با او داشته باشم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده