شهید «اسماعیل آب‌نیکی» در قسمت دوم وصیت نامه‌اش نوشته است: «مادرم؛ همچو كوه استوار و همچو دريا موج داشته باشيد از طرف ديگر قلب دشمنان اسلام را با اين گريه شاد مكن. اگر گريه دارى در خانه خود گريه كن و فكر نكن كه اى واى براى فرزندم زحمت كشيدم و چطور از دستم رفت.»

توصیه یه استواری در کلام شهید «آب‌نیکی»

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران: شهید اسماعیل آب‌نیکی، یادگار «حسین» و «زهرا» یکم فروردین ماه سال 1345 در شهرستان رودبار دیده به جهان گشود. وی تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. نقاش لوازم چوبی بود و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر بیست و پنجم خرداد ماه سال 1362 با سمت تک تیرانداز در قصرشیرین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به کمر، قلب و سینه به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.

بیشتر بخوانید: یا مهدی(عج)! مرا عضوی از سربازان خود قرار بده 

هر چه ایران اسلامی شهید بدهد، شادتر است

قسمت دوم متن وصيت‌نامه شهيد «اسماعيل آب‌نيكى» را در ادامه مرور می‌کنیم:

... اما چند جمله‌اى با مادر عزيزم كه دوشادوش پدرم تا اين لحظه عمر خود را فناى فرزندى همچون من كردى و انتظار داشتى كه ثمره ميوه خودتان را در راه خدا هديه كنيد. اميدوارم كه كرده باشيد.

 مادرم؛ تو را به زينب قسمت مى‌دهم به اين حرفهاى من و پيام من توجه كن. تو را به خونم قسمت مى‌دهم شكيبا باش، مى‌دانم داغ فرزند براى هر مادرى خيلى مشكل است ولى من از شما عاجزانه مى‌خواهم كه مانند بانوى بزرگوار اسلام يعنى حضرت زينب(ع) در برابر مشكلات فرزندت مقاومت نموده و صبور باشيد و سكوت را تا آنجا كه ممكن است مراعات كنيد تا دشمنان اسلام و منافقين بدانند كه در هر زمان مادرانى شير زن چون شما پيرو زينب هستند و فرزندان خود را با افتخار هديه اسلام مى‌كنند، شهادت را در آغوش گرفتم.

مادرم اين مرگ خيلى از مرگ در بستر شيرين‌تر است و همچون حسين(ع) انسان به هدف خود مى‌رسد. مادرم بر سر مزارم گريه مكن، زيرا كه هيچ مادرى نبود بر سرمزار پسر فاطمه نوحه سرایى كند بايد همچو كوه استوار و همچو دريا موج داشته باشيد از طرف ديگر قلب دشمنان اسلام را با اين گريه شاد مكن. اگر گريه دارى در خانه خود گريه كن و فكر نكن كه اى واى براى فرزندم زحمت كشيدم و چطور از دستم رفت.

دلم مى‌خواهد با بدن تكه تكه شده درمحضر سالار شهيدان حسين(ع) باشم. زيرا خجالت دارد اگر با بدن سالم در برابرش باز ايستم دلم مى‌خواهد همچون حسين(ع) بدون غسل و كفن در خاک باشم و دلم مى‌خواهد با اين لباس نظامى غرق به خون در برابر خداى حسين(ع) باشم چون مدرک و يا سندى برايم باشد هم اينكه اگر خدا و پيامبر اسلام و حسين(ع) از من رو بگردانند لااقل نيمى از شفاعتم را همين لباس در نزد خداى مهربان بكند.

انا لله و انا اليه راجعون/ خدايا؛ خدايا تو را به جان مهدى تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار

پاسدار سلحشور امام و بازوى پرتوان اسلام برادر اسماعيل آب‌نيكى/ تاريخ: هجدهم اردیبهشت۶۲

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده