وصیت شهید دانش آموز: زینب گونه باشید
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، شهید محمدمهدی شاهواری، یادگار «ابراهیم» و «زینب» هشتم دی ماه سال 1347 در شهرستان تهران به دنیا آمد. او تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر بیستم دی ماه سال 1365 در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به سر به شهادت رسید. پیکر او را در بهشت زهرای زادگاهش به خاک سپردند.
متن وصیتنامه شهید «محمدمهدی شاهواری» را در ادامه مرور میکنیم:
«بسم رب الشهداء والصدیقین»
با اجازه از حضور محترم حضرت صاحب الامر حضرت حجه ابن الحسن (ع) و با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی روشنی بخش جانهای خسته و دلهای مرده و با درود به ارواح مطهر شهداء مخصوصاً سرور و سالار شهیدان حسین ابن علی (ع) و با درود و سلام به خانواده های محترم شهداء چند سخنی بعنوان وصیت می نویسم چون نوشتن وصیت نامه از اهم واجبات برای یک مسلمان میباشد.
با درود و سلام خدمت پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم غرض از مزاحمت گرفتن حلالیت مجدد و طلب بخشش از شما عزیزان می باشد انشاالله بخاطر خداوند که فقط برای رضای او پای به جبهه نهادم مرا ببخشید پدرم و مادرم از شما که در حدود 20 سال برایم زحمت کشیدید و با زجر فراوان مرا تا به این سن رساندید بسیار ممنون و متشکرم و از شما می خواهم که همانگونه باشید که لیلا (ع) با علی اکبر کرد و او را به میدان فرستاد و با این که می دانست او دیگر بر نمی گردد پس هرگاه خواستید بر من گریه کنید به علی اکبر امام حسین (ع) گریه کنید و این را هم بدانید که خداوند می فرماید فرزندانتان امانتی بیش نیستند در دست شما پس شما هم من را که امانتی بودم در دست شما شکر کنید که صحیح و سالم و با قلبی مملو از ایمان از خدا به نزد معبود فرستاید.
در ضمن این را بدانید که اجر شما را که شیره جانتان را به خداوند هدیه کردید خواهد داد و آن نیز بهشت برین میباشد و این را بدانید که در روز محشر آنقدر می ایستم تا شما پدر و مادر بزرگوارم را داخل بهشت کنم و بعد خودم داخل شوم.
و شما خواهرانم همانگونه باشید که زینب کبری (ع) بود و آن طور راه برادرش را ادامه داد. خطبه ها خواند و شما هم با حجاب خود و با کمک به انقلاب و با یاری کردن رهبر به هر گونه که می توانید با کمک به جبهه ها حضور خود را در صحنه ثابت کنید.
خلاصه زینب گونه باشید و بعد از شهادت من برای زینب ستم کشیده اشک بریزید و گریه کنید و بر سر بزنید و شما برادرانم همچون علی اکبر امام حسین (ع) باشید که در آن مرحله حساس امام حسین (ع) را تنها نگذاشت و با حضور خود در میدان نبرد اسلام را یاری کرد و شما هم بعد از من همانگونه کنید اسلحه بر زمین افتاده ام را بردارید و در صحنه ظاهر شوید و امام عزیزمان را یاری کنید انقلاب را حفظ کنید و خون پاک شهدا را حفظ کنید که زیر پای اجائب لگد مال نشود.
در آخر از تمامی فامیل و اهالی محل و آشنایان و دوستان طلب بخشش دارم و پیام کوچکی هم برای همگان دارم و آن این است که در هر حال یار امام باشید و هیچگاه از امام جلو یا عقب نیافتید و همواره با حضور در صحنه جنگ یاور امام و انقلاب باشید و هیچگاه فراموشم نمیشود امام بزرگواری را که جوانان را از هیچ به خدا رساند و تنها چیزی را که میخواستم و آرزویم بود که خودم را فدای راه امام عزیز کنم خداوند انشاالله از ما راضی باشد و ما را ببخشد الان که این وصیت را می نویسم تاریخ دوم دی ماه سال 65 روز سه شنبه است و تقریباً میتوانم بهجرات بگویم که ساعاتی به عملیات بیشتر نمانده است زیرا مهمات هم گرفته ایم انشاالله بهامید خداوند بتوانیم در این عملیات به کربلای حسینی برسیم و انشاالله که در این عملیات به فوز عظیم شهادت نائل آیم و در آخر به امید باز شدن راه کربلا و به امید طول عمر رهبر انقلاب و بامید پیروزی رزمندگان اسلام همگی شما عزیزان را به خداوند بزرگ میسپارم.
امام را دعا کنیم/حسین (ع) را صدا کنیم/ والسلام خدانگهدار امام/ برادر محمد مهدی شاهواری
بعدازظهر دوم دی ماه سال 65