تذکر یک شهید؛ در نماز جمعه شرکت کنید
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، شهید محمود صیدمحمدی، یادگار «عسگر» و «ملوک» یکم مرداد ماه سال 1338 در شهرستان تهران به دنیا آمد. او تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور داشت. این شهید گرانقدر بیستم مهرماه سال 1361 با سمت فرمانده دسته در سومار توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شکم به شهادت رسید. پیکرش را در بهشت زهرای زادگاهش به خاک سپردند.
متن وصیتنامه شهید «محمود صیداحمدی» را در ادامه مرور میکنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
«بسم رب الشهداء و صدیقین»
«إِنَّ الْحَیاةَ عَقیدَةٌ وَجِهادٌ»
«الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»
«آنانکه ایمان آورده اند و از وطن هجرت کرده اند و در راه خدا بمال و جهادشان جهاد کردند آنها را مقام بلندی است در نزد خدا و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.»
وصیتنامه اینجانب محمود صیدمحمدی فرزند عسگر
با سلام و درود به تمامی شهدای کربلای خونبار حسین و شهدای کربلای ایران و درود بر امام امت نور چشم مستضعفین جهان و ایران، ابراهیم زمان خمینی بت شکن که از خون هر شهید اسم پٌُر معنای روح الله بر میخیزد و اسم مورد علاقه هر مسلمانی میباشد.
در حالی این وصیتنامه را مینویسم که انشاالله چند روز دیگر میخواهم به جبهه بروم تا در راه خدا جهاد کنم و راه حسین (ع) سرور شهیدان و آزادگان را بپیمایم. کافران بعثی را از سرزمین اسلامیمان خارج نماییم و انشاالله جمهوری اسلامی را در عراق و کشورهای دیگر بر پا نماییم تا زمینه ساز حکومت حضرت مهدی عجل تعالی فرجه شریف ارواحنی فدا باشد، انشاالله.
این راهی که من میروم با آگاهی میباشد. و هر لحظه از عمرم که میگذرد به چیز تازهای بر میخورم و باز هم میبینم، کم بارم امیدوارم آن چیزی که کم دارم بتوانم در جبهه بیابم و به معبود خود یعنی الله تنها الهه قابل پرستش برسم.
سخنی با امت شهید پرور عزیز:
روی سخنم به امتی است که هر لحظه امامشان فرمان بسیجی میدهد به خیابانها سرازیر میشوند. باری ای امت شهید پرور لحظهای امام و یاران او را تنها نگذارید و در هر لحظه حامی آنها باشید و لحظهای به وجود خود ترس راه ندهید. این منافقین کوردل و روباه صفتان و این نوکران شرق و غرب را هر جا دیدید طبق آیه شریفه قرآن کریم آنها را هلاک نمایید تا به شما ستمی روا ندارند. تا این انقلاب عظیم و باشکوه که به خون هزاران شهید آبیاری شده است از دست ندهیم و آن را به تمام جهان صادر نماییم تا زمانی که ظلم و ستمکاری وجود نداشته باشد.
باری ای امت شهید پرور پشتیبانی خود را از جبههها دریغ نکنید و تمام نیروهای خود را به جبهه معطوف دارید تا هر چه زودتر این جنگ که به شما امت تحمیل شده است، پایان پذیرد. به امید حق تعالی دیگر عرضی ندارم از کلیه آشنایان و دوستان طلب آمرزش دارم.
سخنی با پدر و مادر عزیزم
سخنم با پدر و مادرم این است که از سر تقصیرات من بگذرند و مرا ببخشند و از خدا نیز برای من طلب مغفرت نمائید که انشاالله او نیز مرا ببخشد و رستگار نماید باری لحظهای که من به جبهه اعزام میشوم با تمام وجود به دیدار خدایم میشتابم.
از شما میخواهم که موقعی جنازه مرا میآورند نه گریه و زاری نکنید و افتخار نکنید. همچین فرزندی تحویل اسلام و جامعه اسلامی دادهاید چون این بچهها مال پدر و مادر نیستند، مال خدا و پیغمبرند و شماها در حق من زیاد زحمت کشیده اید تا مرا به این سن و سال رسانیدهاید تا برای انقلاب و میهن اسلامی مثمر ثمر باشم.
به خواهران و برادرانم بگویید که مسائل دینی و سیاسی را فرا گیرند. انقلاب و ایران اسلامی به آنها نیازمند است و حتماً در نماز جمعه که یک فرضیه سیاسی و عبادی است شرکت نمایند که مشت محکمی است بر دهان دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی ما است. دیگر عرضی ندارم و از شما نیز بار دیگر حلالیت میخواهم و در ضمن از شما میخواهم که همیشه پشت سر رهبرمان امام خمینی و یارانش باشید.
به امید زیارت کربلا / والسلام/ چهاردهم مهرماه سال 1361 محمود صیدمحمدی