راه "شهادت" را آگاهانه انتخاب کردم
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید رضا محمدی، یادگار «حیدر» و «صغرا» دهم آذر ماه سال 1336 در شهرستان ری دیده به جهان گشود. او تا دوم متوسطه درس خواند. سال 1359 ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. مدتی عضو بسیج بود و سپس به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر بیست و یکم دی ماه سال 1365 با سمت معاون فرمانده گردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران قرار دارد.
متن وصیتنامه پاسدار شهید «رضا محمدی» را در سالروز ولادتش میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ»
«يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي»
ای نفس مطمئن و دل آرام به حضور پروردگارت باز آی که تو خشنود و او راضی از توست پی باز آیی و در صف بندگان من داخل شو و سپس داخل بهشت شود.
بنام خداوندی که خالق تمام موجودات و هستی می باشد و دارای فیض و بخشش نامتناهی می باشد و بنام خداوندی که خلق کرد موجودات را و سپس آنچه شایسته آن بود عطا کرد و سپس هدایتش نمود.
بنام پروردگار جهانیان بنام پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام خدمت آقا امام زمان ولی عصر و نائب بر حقش امام خمینی بت شکن زمان قلب تپیده امت مسلمان و با سلام خدمت تمامی شهیدان از صدر اسلام تا کنون از کربلای حسینی تا کربلای خمینی و با سلام به زنده کنندگان راه حسین (ع) شهیدانی که با ایثار جان خود درخت اسلام را آبیاری کردند و در خون خود غلطیدند و با سلام گرم خدمت خانواده های معظم شهداء، مفقودین، اسرا، جانبازان و باسلام به ملت شهید پرور.
«فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»
پس کسی هست که به ملاقات پروردگارش امید بسته عمل صالح انجام می دهد و در عبادت پروردگارش احدی را شریک نمی گیرد. آری آنان کسان هستند که هیچگاه از یا د خدا و یا د مرک غافل نشدند و دنیا را فانی می دانند و همیشه آماده بازگشت به سوی پروردگارشان هستند.
بیائیم به اعمال گذشته مان نگاهی بیندازیم؛ ببینیم تا چه حد به پیش رفتیم خیلی نزدیک است. مواظب باشیم پس از مرگ پشیمان نباشیم در کارهایمان رضای خدا را در نظر بگیریم سعی کنیم در جه ایمانشان را بالا ببریم. در دعاهای کمیل، توسل، زیارت عاشورا و... شرکت کنیم.
پدر و مادر عزیزم شما باید افتخار کنید که من عبد و بنده کسب جز الله نبودیم امانتی پیش شما بودم و شما بایستی هر زمان آماده میشدید تا اینکه امانت را به صاحبش بدهید. حال زمانش فرا رسیده. پدر و مادر عزیزم شما باید بسیار خوشحال باشید چه سعادتی از این بالاتر که پسرتان را به جنگ علیه کفار فرستادید و در این راه پسرتان کشته شد.
دوست دارم در شهادت من گریه نکنید و اگر قرار است گریه کنید برای فرق شکافته مولایمان امیرالمومنین (ع) و برای پهلوی شکسته فاطمه زهرا (س) و برای دلسوخته زینب (س) و برای جگر پاره پاره امام حسن (ع) و برای مولایمان امام حسین (ع) گریه کنید و بدانید مصیبتی بالاتر از مصائب اهل بیت نیست و هر چه بیشتر به آنها توسل بجوئید بیشتر یاریتان خواهند کرد.
از کلیه برادران بسیجی حلالیت میطلبم. انشاالله که ما را خواهند بخشید به بزرگی خودشان از برادران بسیجی انتظار دارم که راه شهدا را ادامه داده و به ندای رهبر لبیک گفته و جبههها را خالی نگذارند و برادران دیگر را نیز به جبهه رفتن تشویق کنید.
در ضمن خانواده های شهدا را فراموش نکنید و همیشه امام را دعا کنید. من با چشمی باز به این راه پا نهادم و با پاهای خود وارد این عمل شدم و عامل محرک من خدا بود و بس خیلی دوست داشتم وقتیکه مرا در تابوت میگذارید پاهایم را بیرون گذارند تا همه ببینند که من با پاهای خود به این راه پا گذاشتم. چشم را باز گذارند تا همه ببینند که من با چشم باز رفتم.
مولایم دنیا برایم تنگ و تاریک شده دوست دارم که بسوی تو پر بکشم.
والسلام علی من اتبع الهدی/ رضا محمدی/ بیست و یکم فروردین ماه سال 1366