نویسندگان گویاترین زبان برای بیان خاطرات دوران دفاع مقدس هستند
خبرنگار نوید شاهد شهرستانهای استان تهران، در حاشیه نخستین اردوی آموزشی نویسندگان نوقلم که در مجتمع تفریحی دهکده آرامش واقع در کُردان کرج برگزار شد، با نویسنده نوقلم سکینه زائری مصاحبهای پیرامون برگزاری این همایش داشته است که در ادامه تقدیم مخاطبان میشود.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید.
زائری: سکینه زائری هستم البته اسم مستعارم مرجان هست و بیشتر اثرهای من با نام مرجان ثبت شده است. سال 1348 در شهرستان کاشمر از توابع استان خراسان رضوی به دنیا آمدم. در سال 1375 به استان تهران نقل مکان کردیم. نویسنده حوزه دفاع مقدس هستم و حدود 19 سال کار با قلم را شروع کردم.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: همسر جانباز خود را معرفی کنید.
زائری: همسرم علی عابدینی، متولد سال 1344 در روستای کاسف بخش بردسکن استان خراسان رضوی هستند. در سن 16 سالگی و در سال 1362 به جبهه اعزام شد و در عملیات خیبر از ناحیه اعصاب و روان مجروح شد. آن زمان به علت کمبود تخت و بیمارستان به همراه مجروحهای دیگر به ساری منتقل میشوند و بعد از چند روز درمان بعلت مجروحیت از ناحیه اعصاب و روان به آسایشگاه سرخ حصار تهران منتقل شد. بعد از کمی دوران درمان دوباره همسرم این بار از طریق جهاد سازندگی به جبهه اعزام میشود و این بار در جزیره مجنون دچار موج انفجار میشود و به بیمارستان منتقل شد و تا مدتی دچار سردردهای شدید میشود و همچنان از ناحیه اعصاب و روان رنج میبرد.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: نحوی آشنایی شما با همسرتان چگونه بود؟
زائری: من کلاس اول راهنمایی بودم و در راه رفتن به مدرسه خواهر ایشان را میبیند و طی مراسم سنتی از من خواستگاری می کند و من با توجه به شناخت اخلاق و رفتار ایشان ازدواج میکنم که ثمره ازدواجمان چهار فرزند، سه دختر و یک پسر است.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: نویسندگی را از چه زمانی شروع کردید؟
زائری: اولین جرقهِ نویسندگی و علاقهام به نوشتن از نامهای به امام زمان(عج) شروع شد. بعد از آن حس کردم چقدر با قلم مأنوس هستم و شروع به جمع آوری خاطرات همسرم و داستانهای دفاع مقدس شدم. اولین اثر من قصه «کودک حسنی» و «ماهی طلایی» بود که در جشنواره ادبی استان اصفهان مقام اول را کسب کردم. اثر بعدی من؛ داستان کوتاه «ایثار به عشق تو» بود که در جشنواره ادبی استان خراسان رضوی رتبه اول را کسب کردم. بعد از آن داستانهای کوتاه با عنوان؛ «فرار از مه»، «قصه خرگوش»، «شکارچی» و نمایشنامههای زیادی را نوشتم و کارگردانی کردم، آخرین اثرم انمیشین «قصه لیلا» با موضوع مدافعین حرم بود که در جشنواره فیلم کوتاه ایثار که از سوی بنیاد شهید و امورایثارگران برگزار شده بود مقام اول و همچنین در جشنواره "آتش به اختیار" با موضوع مدافعان حرم که توسط شهرداری منطقه تهران برگزار شد، نفر اول شدم و این اثر ماندگار از شبکه ۵ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز پخش شد. در حال حاضر با خانواده شهید «حاج سهراب قلیج» که از جانباز دوران دفاع مقدس بودند مصاحبهای با خانواده ایشان انجام دادهام و میخواهم کتاب زندگینامه وی را بنویسم.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: زندگی با یکی از یادگاران دفاع مقدس چگونه است؟
زائری: زندگی با یک جانباز، هنر و عشق است، اگر این عشق و هنر نباشد، تحمل شرایط هم سخت میشود تا عاشق نباشی نمیتوانی بداخلاقیها و رفتارهای بیاختیار جانبازان اعصاب و روان را تحمل کنی. گاهی خیلی غیرقابل تحمل میشود ولی عهد و تعهد که وسط باشد لحظات برایت معنای بهتری پیدا میکند.
این جانبازان شهدای زنده هستند که در زمان دفاع مقدس جانشان را با خدا معامله کردند و حال ما باید قدر این یادگاران دفاع مقدس را بدانیم. همیشه از حضرت زینب سلام الله کمک خواستم تا من را نیروی بدهد بتوانم از ایشان مراقبت کنم.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: یک خاطره شیرین و یا خاطرهِ تلخ از زندگی مشترکتان بفرمایید.
زائری: در شهری که ما زندگی میکردیم، دکتر متخصص نبود بنابراین مجبور شدم به همراه همسرم مشهد بریم. زمستان بود و هوا خیلی سرد، همسرم به شدت تب داشت. نزدیک حرم آقا امام رضا(ع) به مسافرخانه رفتیم. من خسته و گرسنه شده بودم. همسرم گفت: بریم بیرون هم غذایی بخوریم هم بریم حرم امام رضا(ع) برای زیارت. فرزند چهارم را باردار بودم نمیخواستم خیلی زیاد راه بروم، همسرم نمیدانست من باردار هستم.
بهانه آوردم که تو برو من خستهام و او رفت. تا نزدیکای صبح نیامد. من هم عجیب خوابیده بودم با صدای قطرات باران که به پنجره اطاقم میزد و به زور چشمهایم باز کردم. همسرم آمده بود و دستش یک پلاستیک بود. گفت: بلندشو غذای حضرتی گرفتم، امام رضا (ع) غذا فرستاده. خیلی حال خوبی پیدا کردم نمیدانستم غذا چی هست ولی حس میکردم غذایی از بهشت آمده است. سوال کردم این موقع شب مگه میشه شب به کسی غذا میدم خندید و گفت: داشتم پشت پنجره فولادی گریه میکردم و با امام رضا (ع) یک دل سیر حرف زدم و موقع برگشتن داشتم از آقا خداحافظی میکردم. یک دفعه خادم آمد کنارم و بهم گفت: بیا پسرم این غذا قسمت و روزی تو بود. از خوشحالی روی پایم بند نبودم اولین بار بود که قرار بود غذای امام رضا را بخورم. شنیده بودم هر کسی مریض باشه تبرکی امام رضا رو بخوره شفا پیدا میکنه. منم آوردم باهم بخوریم. همان موقع تو دل شب اصلاً نمیدانم ساعت چند بود، داخل پلاستیک یک نون و یک بشقاب عدس پلو گذاشته بودند. غذا بوی بهشت میداد و بعد از آن هیچوقت چنین غذا لذیذی نخوردم.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: نوشتن در حوزه ادبیات ایثار و شهادت به نظر شما چه حال و هوایی دارد؟
زائری: شهدا مردان بیادعایی بودند که دلاورمردانه به جبهههای حق علیه باطل رفتند و شربت شهادت را جانانه نوشیدند و اجازه ندادند مشتی از خاک پاک وطن نصیب دشمنان شود.
اکنون با مستندسازی و به تألیف درآوردن خاطرات و ناگفتههای هشت سال دفاع مقدس را یک کار بزرگ فرهنگی برای نسلهای بعدی است و آیندگان باید بدانند ملت قهرمان ایران اسلامی در جنگی نابرابر در مقابل جبهه کفر ایستاد و با تقدیم هزاران شهید، جانباز و آزاده و ایثارگر با سربلندی پیروز میدان نبرد شد.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: نظر شما درخصوص برگزاری دورههای آموزشی ویژه نویسندگان نوقلم در حوزه ایثار و شهادت چیست؟
زائری: این دوره با حضور اساتید مجرب دانشگاهی برگزار شد و چگونگی و چیستی در حوزه ادبیات ایثار و شهادت را مطرح کردند. تمرین نوشتن در کارگاه آموزشی صورت گرفت و نقاط قوت و ضعف در نوشتههایم بیان شد و ما آموختیم چگونه بنویسیم که خواننده با نوشتههای ما ارتباط برقرار کند و تصویری از نوشتههایمان را برای مخاطب به تصویر بکشیم. تجربه خیلی خوبی بود و ایدههای مناسبی در حوزه ایثار و شهادت را به ثبت برسانیم.
نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: کلاسهای آموزشی ویژه نویسندگان میتواند راهکار مناسبی برای انتشار خاطرات شهدا و جانبازان باشد؟
زائری: بله. پیام شهدا اگر بیان نشود از میان می رود. همانطور که پیام قیام امام حسین (ع) را حضرت زینب بیان کرد و اگر او نبود این واقعه در تاریخ گم می شد. ما هم نباید بگذاریم که وقایع دفاع مقدس فراموش شود.
کلام آخر:
زائری: باید ارزشها و دستاوردهای دوران دفاع مقدس را ثبت و ضبط کرد و در این راه نویسندگان، فیلمسازان، مستندسازان و... باید با قلم و هنر خود ارزشهای دفاع مقدس را حفظ کنند.
در دفاع مقدس جوانان و رزمندگان اسلام با از خودگذشتی ها و ایثارگری های خود، آیین و مرامی را بنیان نهادند که ایثار و شهادت به عنوان فرهنگی ارزشی و ارزشی فرهنگی همه جریان ها و مسائل دیگر را تحت الشعاع قرار داد.
گفت و گو از سعیده نجاتی