سعی کنید در سنگر مدرسه مستحکم بمانید

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید محمدرضا رمضانی‌برمی، یادگار «احمدعلی» و «زهرا» یکم خردادماه سال 1346 در شهرستان دامغان به دنیا آمد. در شهرستان دامغان به دنیا آمد. وی تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و مدتی در بسیج خدمت می‌کرد و سپس به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر پنجم اسفندماه سال 1362 با سمت نیروی واحد اطلاعات - عملیات در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به دست، قلب و سر به شهادت رسید. پیکر او را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.

قسمت دوم متن وصیت‌نامه شهید را در ادامه می‌خوانیم:

وصیت دیگر من اینست از تجملات و اسراف و زیاده روی در مراسم ختم و غیره بپرهیزید و هیچگونه چشم داشتی از دولت جمهوری اسلامی نداشته باشید و تا آنجا که برایمان مقدور بود به این دولت کمک کنید.

وصیت دیگر من اینکه اگر بگویم گریه نکنید که اشتباه است چون با گریه کردن به درگاه خداوند، به آرامش میرسید و اگر خواستید اشک بریزید برای آقا اباعبدالله و به اسارت رفتن کاروان کربلا و به پای تاول زدن و صورت سیلی خورده حضرت زینب (س) گریه کنید و همیشه دعاگوی حجت خدا نائب امام زمان (عج) فرمانده کل قوا امام عزیزمان خمینی بت شکن باشید و این آقا را از دعای خیر فراموش نکنید.

و چند وصیتی با برادران و خواهرم، حالا که شما کوچک هستید و نمی توانید به جبهه بیائید سعی کنید در سنگر مدرسه مستحکم بمانید، چون ما علاوه بر استقلال نظامی باید به استقلال فرهنگی و علمی هم برسیم و شما علاوه بر اینکه نگذارید اسلحه من روی زمین بیافتد با جدیت کامل به فراگیری علم بپردازید.

وصیت دیگر من اینکه شاید جنازه ام بدست شما نرسد ولی اگر احتمالاً جنازه ام بدست شما رسید از شما خواهش میکنم که مرا در کربلای ایران بهشت زهرا در جوار هزاران شهید مظلوم، شهدایی چون بهشتی و رجایی و باهنر و شهدای محلمان عزیزانی چون لاله، برنوس، سروری، عزیزی و ... دفن نمائید تا شاید از نور ایمان این شهدا و به خاطر این شهدا خداوند ما را هم بیامرزد و اگر برایتان میسر شد مقداری از تربت کربلا (مهر کربلا) بر روی سینه ام بگذارید تا همه بدانند که ما شیفته و عاشق حسینیم.

وصیت دیگر من اینکه در مراسم تشیع جنازه‌ام راضی نیستم هیچ‌یک از افراد ضدانقلاب و بی‌تفاوت شرکت کنند و دنبال دنیای فانی و آرزوهای نفسانی خودشان آنها بروند.

و حال سخنی چند با امت همیشه در صحنه حزب الله که ای مردم قهرمان شما وارثان خون هزاران شهید و مجروح میباشید لذا از شما به عنوان یک حقیر گنه کار میخواهم که تا آخرین قطره خون خود دست از یاری امام برندارید و مثل مردم کوفه که امام حسین(ع) را تنها گذاشتند و راضی به ریختن خون آن حضرت شدند نشویم و همیشه جنگ را مسئله اصلی خود بدانید و از بذل جان و مال در این راه دریغ نفرمائید و شما باید خون شهدا را پاسداری کنید و راه آنها را دامه دهید و کار پشتیبانی و یاری امام امت و وحدت بین خودتان و با توکل بر خداوند میتوانید بر تمام مشکلات فارغ آئید.

و حالا چند مطلبی با برادران عزیز و گرامی بسیج مستضعفان که به حق پشتوانه انقلاب و وارثان حقیقی خون شهدا میباشند و آن اینکه ای برادران ما باید همگی و در همه حال به فکر تزکیه نفس اماره خود باشیم و خودمان را بسازیم و این نکته را باید توجه داشت که این لباس جانبازی را که پوشیده اید لباس سربازان امام زمان است اهمیت و مسئولیت خطیری که بر دوش شماست متوجه باشید و قدر خودتان و قدر یکدیگر را بدانید که اگر وقت بگذرد دیگر جای پشیمانی نیست کما اینکه شاید ما قدر شهدای گرانقدری را چون رضا برنوس، عیسی سروری، احمد نویدی، هوشنگ لاله، رضا عزیزی، شیر محمدی، حسینی، سر زعیم و شهدای عزیز دیگر را ندانستیم و اکنون آنها از بین ما رفته اند و ما افسوس میخوریم و در همه حال دعا کنید و در خاتمه از همه آشنایان و دوستان طلب حلالیت میکنم و امیدوارم که این بنده حقیر گنه کار روسیاه و امیدوار به فضل و کرم خداوند را حلال کنند و دعا کنید که انشاءا...خداوند سبحان ما را در زمره شهدا قرار دهید.

اللهم الرزقنا شفاعه الحسین. اللهم الرزقنا زیاره الحسین. الله الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیله. شهادت افتخاری است برای ما، مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد امام خمینی. ما میخواهیم قدس عزیز را نجات دهیم ولی بدون نجات عراق از این حزب منحوس نمیتوانیم این کار را بکنیم. امام خمینی.

خدایا، خدایا تورا بجان زهرا (س) تورا بجان مهدی (ع)/ تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. الهی امین

روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست ***کار عاشق جز تماشای وصال یار نیست

از سر گوش اگر سوی بهشتم می برند *** پای ننهم که در آنجا وعده دیدار نیست

وصیت‌نامه شهید محمدرضا رمضانی