منافقین از خدا بی خبر!
شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۸
«حسین تات» رزمنده بسیجی روایت می کند: ساعتی از شب نگذشته بود که برادران گشت از قرارگاه آمدند و وقتی وضعیت ما را دیدند گفتند: جاده امنیت ندارد. پرسیدیم: چطور امنیت ندارد؟ گفت: من بارها منافقین در این را مسیر به کاروانها ضربه زدند.
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران،
«حسین تات» رزمنده بسیجی که بیست ماه در جبهه حضور داشته
است. "تات" از ایثارگران دوران دفاع مقدس از روستای آبباریک ورامین
می باشد. روایتی خواندنی از این رزمنده بسیجی را در ادامه می خوانید.
در طول مدت دوران هشت ساله جنگ تحمیلی که کشورهای مختلف دنیا به حمایت همه جانبه از صدام حسین جنگ تمام عیاری را به کشور اسلامی ایران تحمیل نمودند. منافقین مزدور نیز نه تنها در بخش انتقال اطلاعات به دشمن بلکه با انجام اقدامات نظامی و ایجاد ناامنی در پشت جبهه و در شهرها خصوصاً شهرهای مرزی و در مسیر جاده ها از کمک و یاری دشمن اسلام دریغ ننمودند.
بنده مدتی را به عنوان راننده پایه یک با هدایت یک دستگاه خودرو تریلر در جابجای ادوات زرهی فعالیت داشتم. در یک ماموریتی که به همراه سه دستگاه تریلر دیگر جهت انتقال چهار دستگاه تانک از پلدختر به سمت اسلام آباد غرب در حرکت بودیم در بین راه کوهستانی به علت نقص فنی خودرو از حرکت باز ماندیم سه دستگاه خودرو دیگر به راه خود ادامه دادند.
ساعتی از شب نگذشته بود که برادران گشت از قرارگاه آمدند و وقتی وضعیت ما را دیدند گفتند: جاده امنیت ندارد. پرسیدیم: چطور امنیت ندارد؟ گفت: من بارها منافقین در این را مسیر به کاروانها ضربه زدند. خودتان داخل ماشین نمانید.
در معیت یک نفر مسلح که همراهمان بود چند پتو برداشتیم با اینکه شب سردی بود پشت تخته سنگ ها در دامنه کوه مخفی شدیم نیمه های شب چند نفر آمدند مقداری اطراف خودرو را با چراغ قوه بررسی کردند چون کسی را نیافتند بدون هیچگونه اقدامی برگشتند.
همراهی منافقان با دشمنان این سرزمین لکه ننگی بر پیشانی آنان تا ابد باقی گذاشت که با هیچ اقدامی جبران شدنی نیست. و به راستی انسان به این فرمایش امام (ره) یقین پیدا میکند که فرمودند؛ منافقین از کافران بدترند.
منبع: کتاب «نسیمی از بهاران» به قلم «احمد فخاری»
نظر شما