ابعاد نظری «شهادت» از نگاه شهید «پازوکی» چیست؟
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید نقی پازوکی دهقانیان فرد/ دوم تیر 1339، در شهرستان پاکدشت به دنیا آمد. پدرش رضا، کشاورزی می کرد و مادرش مرضیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. معلم بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند 1363، در شرق رود دجله عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت ها در منطقه بر جا ماند و چهاردهم تیر 1376، پس از تفحص در گلزار شهدای روستای ده امام تابعه زادگاهش به خاک سپرده شد.
مقاله ای از شهید «نقی پازوکی» که در ششم مهر 1363 نوشته است را در سالروز ولادتش می خوانید؛
به نام خدا و با درود به شهدای راه حق و حقیقت و سلام و درود فراوان خدمت امام امت خمینی بت شکن این فریاد مستضعفین بر علیه مستکبرین و هدایت کننده خیل عظیم جامعه مسلمانان به سوی خدای واحد و بازوان پرتوانش حضور شما برادران و خواهران محترم عرایضی چند عرض می کنم امید است که مورد توجه و عنایات شما قرار گیرد.
و تذکری چند باشد اما چیزی که می خواهم بگویم این است که قدری تأمل کند که از کجا آمده اند و به کجا باید بروید و در کجا هستند و چه باید بکنید و اصلاً برای چه خلق شده اید اگر لحظه ای به این چیزها فکر کنید دیگر حیات و زندگی زودگذر دنیا را برنمی گزیند و از دنیای فانی هجرت می کنید رسول اکرم(ص) می فرماید؛ مردم خواب هستند ولی همینکه می میرند تازه از خواب بیدار می شوند.
حال که رسول اکرم اینطور می فرماید: چرا ما قبل از اینکه بمیریم از خواب بیدار نشویم و به اصل خود فکر نکنیم و همیشه حرکت خودمان را پیدا نکنیم این دنیا که مرده است تو حیات واقعی نیست بلکه زندگی در آن به خاطر وجود شرایطی از قبیل آب و هوا و غذا است که هرگاه یکی از آنها نباشد انسان می میرد.
در صورتی که در آن دنیا حیات واقعی است و تمام اینها وجود دارد، حال ای انسانها از کدامین این دو خوشتان می آید حیات یا زندگی جاوید یا مرگ و نیستی مسلماً همه طالب بقا هستند. اما راه را یا گم کرده ای و یا خودت را گول می زنی زندگی جاوید در عالم آخرت است و این هم توأم با رنج و بلا و خوشی و خرمی است.
حال هر کدام را می خواهی در این مزرعه دنیا کشت کن من نمی دانم من یادداشت ها در کجا خوانده خواهد شد بر سر گلزار شهداء و یا در مسجد محل اما در هر جای که الان هستی و یا نشسته ای و یا در افکار خود فرو رفته ای و یا قرآن تلاوت می کنی لحظه ای هم برای یکبار و فقط یکبار و برای آخرین بار گوش کن که با تو سخن دارم سخن از درد بودن و عقب افتادن.
از قافله عظیم انسانیت زمان، زمان خوبی است و این سعادت شامل حال من و تو شده است، اگر عمر خود را با چیزی غیر از کشته شدن در راه خدا و به درجه رفیع شهادت و رسیدن معامله کنی ضرر کرده ای، چه خوب می فرماید: رئیس جمهور خامنه ای که غصه دارد انسان در روزگار شهادت با مرگ غیر شهادت دنیا را ترک کند.
برادرم انقلاب ما احتیاج به خون دارد تا هرچه زودتر بارور بشود و این خون باید از گلوی من و تو جاری شود. جهان اساس حرکت تاریخی اش تضاد حق علیه باطل است و ما باید در یکی از این دو باشیم و بینابین وجود ندارد و اگر تو ایستادی در جبهه باطل هستی چونکه حق را یاری نکردی و همانطور که می دانید در این زمان که سران استکبار با تمام قدرت دست به دست هم داده اند تا فریاد مظلومانه ما را که از حلقوم نایب امام این ذخیره شیعه امام خمینی خارج می شود.
در نطفه خفه کنند و اساس و بنیان اسلام را ریشه کن کنند بر من و تو واجب است که بر طبق فتوی او که می فرماید؛ «در حال حاضر تمام افراد قدرت دارند به جبهه بروند باید به مقامات مسئول مراجعه نمایند و چنانچه تشخیص دادند که جبهه به آنها نیاز دارد واجب است به جبهه بروند و بر هر کار دیگری مقدم است.»
به جبهه ها بشتابیم و اوامر امام امت را اطلاعت کنیم و لبیک گوییم حال ای کسی که خود را مقلد امام می دانی و پیرو او هستی چه در لباسها و پستهای مختلف و اسم حزب الله را یدک می کشی و خود را به عنوان سمبل حزب الله معرفی می کنی تو بر طبق این فتوی مسئول هستی که به مسئولین مراجعه کنی و به رزمندگان اسلام بپذیری.
و اگر اهمال کنی و لحظه ای از خارج به مملکت اسلامی ضربه ای وارد آید تو در آنجا مسئول هستی عبادات همه خوب اس اما هنگامی که اسلام در خطر باشد، جهاد به عنوان اصلی که بپا دارنده و حفظ کننده اساس اسلام است واجب می باشد.
این در مورد کسانی که خود را متعهد می دانند، نسبت به اسلام و انقلاب و امام اعم از دانشجو محصل، کارمند، کارگر و هر قشر دیگر اما در مورد کسانی که خود را با انقلاب در تضاد می بینند و انتظار سرنگونی انقلاب را نعوذبالله می کشند این مژده تلخ را به شما بدهم که آن طور که در احادیث و روایات ائمه اطهار دیده شده و آینده انقلاب ما پیش بینی شده ان است که ما باید همگام با انقلابمان منتظر فتح بصره باشیم.
و هماهنگی با انقلابیون و رزمندگان عراقی در جهت آزادی قدس در جهت آزادی قدس و سرنگونی اسرائیل غاصب باشیم و از آنجا همگام با امام و امت این مملکت را از آنجا به بعد صاحب اصلی اش امام زمان(عج) تحویل نمائیم. و اینطور بر تو است که خود را با انقلاب وقف دهی.
و از گناهان خود توبه کنی، حال اگر با نام و نشان و یا بی نام و نشان هستی و در هر لباس که می باشی و مواظب باشی که اگر می روی فردای قیامت شهدا یقعه شما را نگیرند.
و دیگر سفارشی به همکاران خود معلمین محترم دارم که سعی کنید واقعاً معلم نمونه باشید و خدمت انسانها بکنید و الگوی خود را از معلمان شهید از پاره تن امام گرفته(شهید مطهری) تا دیگر معلمین که الگو بوده اند و من اسامی آنها را ننوشته ام بگیرند.
و به شاگردان و دانش آموزان سفارش می کنم که خوب درس بخوانند و خوب فرا بگیرتد که انقلاب ما در این عصر خود را با پیچیده ترین سلاحها که ساخته دست ابرقدرتهاست در تضاد می بیند و رویارویی با این سلاحها و مقابله با آنها جزء از طریق بلا و انداختن افکار در جهت خودسازی مبنی بر متخصص مکتبی بودن نمی باشد.
و اینکه به پدر و مادر خود سفارش می کنم نظر به اینکه دولت جمهوری اسلامی در اثر جنگ تحمیلی و یادگارهای خرابی و آشفتگی نظام کفر ستمشاهی متحمل مخارج زیادی شده است این است که در صورت شهادت از این امکانات رفاهی ممکن است در اختیار شما قرار گیرد.
تا حد ممکن استفاده نکنید سعی خود را در بالا بردن معنویات و شرکت در مراسم عزاداری و رفتن بر سر مزار شهداء بفرمایید و دیگر اینکه در صورت شهادت نظر به اینکه بنده یک بسیجی بوده در مراسم عزاداری برادران بسیج کوشش خود را کنند که میزبان و صاحبان عزا باشد.
و اگر تبریک و مسلمین گفته می شود. به شما گفته شود و با سلام به دوستان خوبم و مردم انقلابی و مکتبی و همکاران معلم و دانش آموزان این آینده سازان جامعه و برادران بسیجی که در انتظار شهادت به سر می برند. و پدر و مادر و برادر و خواهر محترم و دیگر فامیلها به وصیت نامه خاتمه می دهم و از تمام کسانی که از جوانب من ناراحت شده اند کسب حلالیت می کنم.
و اگر هم حقی از هر نظر به دیگران دارم همه را بخشیدم و امید است، که خدا هم همه ما ببخشد. والسلام. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار و یاران و بازوان پرتوان امام را از بلیات محفوظ بدار و همه را ایمانی عطا کن تا لحظه آخر عمر مطیع اوامر ولی فقیه باشند. و با ولایت ولی فقیه امام خمینی دنیا را ترک گویند.
