دانشآموزان شهید، روشنگری را در دل جامعه توسعه دادند
سیزده آبان روز تسخیر لانه جاسوسی و روز دانشآموز نامیده شده است و از این رو نوید شاهد شهرستانهای استان تهران با دکتر یدالله قائمپناه که یکی از اعضای پیام آوران ایثار شهرستانهای استان تهران و جانباز هشت ساله دفاع مقدس است، گفتگویی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
قائمپناه درخصوص آشنایی با جنگ و روزهایی که خود یکی از دانشآموزان دوران دفاع مقدس بوده است بیان میکند: اول راهنمایی بودم که به همراه دوست و همکلاسیام متوجه شدم در دبیرستانی که اسم فعلی آن شهید طالقانی است در حوالی مدرسه ما، آموزش اسلحه میدهند. به آن دربیرستان مراجعه کردیم و تصمیم گرفتیم برای آموزش دیدن ثبت نام کنیم. زمان تشکیل کلاسها، غروب بود و این زمان مناسبی بود که بعد از تعطیلی مدرسه به این دبیرستان برویم و آموزش اسلحه ژ3 را ببینیم.
این پیامآور ایثار در خصوص شکل گیری بسیج دانشآموزی و فعالیتهای صورت گرفته در آن زمان که دانش آموزان به صورت خودجوش اداره میکردند، افزود: بسیج دانش آموزی متشکل از 30 دانش آموز بود که به صورت خودجوش اداره میشد و کلاسها در مساجد و پایگاه بسیج منطقه برای آشنایی دانش آموزان با برنامههای انقلاب اسلامی و آرمانهای دفاع مقدس در این کلاسها تشکیل میشد. من نیز به نوبه خودم کتابهایی همچون شهید شریعتی و... را مطالعه میکردم و در کلاسهایی که تشکیل میشد برای دانش آموزان بازگو میکردم و یک قشر علاقمندی را تشکیل داده بودیم.
قائمپناه در خصوص کلاسهایی که خود آموزش میداد، عنوان کرد: من کلاسهای قرآن کریم، شعر و ادبیات آموزش میدادم و همین امر سبب شد برای پایان خدمت سربازی، دوباره به بسیج برگردم و درسم را ادامه دادم و این بار کلاسهایم را در سپاه برگزار میکردم و مسایل عقیدتی و سیاسی و تاریخ انقلاب اسلامی را هم برای دانش آموزان و هم کادر سپاه تدریس میکردم. این امر باعث شده بود آگاهیام از نظام مقدس جمهوری اسلامی بیشتر شود و دانستههایم را در اختیار عموم مردم قرار میدادم که بدانند دفاع مقدس یک وظیفه است و همه هرچه در توان دارند باید در این جنگ تحمیلی به کار ببرند و دانش آموزان از لحاظ ابعاد شناختی نظام جمهوری اسلامی آماده میشدند و بسیاری از آنها در جبهه شرکت و به شهادت میرسیدند.
وی در ادامه خاطرهای از یکی از همکلاسیهایش به نام محمد کارگر را اینگونه روایت میکند: محمد یکی از همکلاسیهای دوران ابتدایی بود با اینکه سن کمی داشت ولی شور و شوق شهادت در نگاهش کاملاً مشهود بود. یادم میآید روزی در راه مدرسه او را دیدم البته میدانستم نبود محمد در مدرسه به معنای رفتن به جبهه است و با خود گفتم حتما مرخصی آمده تا به خانواده سر بزند، منتظر من سرکوچه مدرسه ایستاده بود نزدیک که شدم دیدم کفش پایش نیست... تعجب کردم و پرسیدم: محمد چرا کفشت را درآوردی؟! گفت؛ میخواهم درد پابرهنگان را بفهمم و بدانم چه سختی میکشند... محمد خیلی برای رفتن به جبهه بیتاب بود و یک ماه پس از آخرین دیدار ما به شهادت رسید.
وی در ادامه نقش دانش آموزان را در دوران دفاع مقدس چنین میگوید: دانش آموزان نقش آگاه ساختن خانواده و آرام نمودن شرایط خانوادهها از اضطراب و نگرانی بود چرا که جنگی نابرابر بر ما تحمیل شده بود و ممکن بود خانوادهها به خاطر عدم آگاهی کامل اجازه جبهه رفتن را به فرزندشان ندهند و ما به توسط دانش آموزان که عضوی از خانواده خود بودند تلاش میکردیم سطح علم و آگاهی آنها را افزایش بدهیم تا آنها هم دانستهها و آموخته هایشان را به خانوادههای خود برسانند و وقتی خانواده خود را مطلع میکردند و این تاثیرگذاری سبب شد دیگر آنها ناراضی نباشند و بلکه هر چه درتوان داشتند را در خدمت جبههها بکذارند.
قائمپناه در پاسخ به سوال خبرنگار نوید شاهد مبنی براینکه به نظر شما دانش آموزان حال حاضر از چه الگویی برای ابعاد شخصیتی خود میتوانند بهره ببرند، گفت: این روزها با توجه به تکنولوژیهای پیشرفته و ترویج فرهنگ فرهنگ غنی ابثار و شهادت به طرق مختلف میتوان تصویر پرافتخاری را برای دانش آموزان خلق کرد، از شیوههای این ترویج؛ کتابهایی که در حوزه ایثار و شهادت چاپ شدهاند و مطالعه سیره دانش آموزان شهیدی که از بزرگترین سرمایه وجودی خود گذشتند، مانند شهیدان فهمیده، کارگر و تمامی شهدای دانش آموز که اسوهای برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است، میتوان بهره برد. دانش آموزان در حال حاضر باید بدانند که هدف و انگیزه اصلی شهدا چه بوده است و اکنون وظیفه آنها چیست و این خود ابعاد شناختی دوران دفاع مقدس است.