سه‌شنبه, ۰۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۸
نوید شاهد – مادر شهید «حسن صیدی» نقل می‌کند: «ناراحت بودم که پسرم حسن را داماد نکردم. درست شب عروسی رضا، خواب دیدم که حسن لباس سفیدی به تن داشت. گل زیبایی رو کفشش خودنمایی می‌کرد.» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

دامادی‌اش را دیدم تا حسرت به دل نمانم

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید حسن صیدی پنجم آبان‌ماه ۱۳۴۵ در روستای طزره از توابع شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. پدرش علی‌‌اکبر، کارگر بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. بيست و یکم دی‌ماه ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و صورت، شهيد شد. مدفن وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

 

این خاطره به نقل از مادر شهید است که تقدیم حضورتان می‌شود.

دامادی‌اش را نشانم داد تا حسرت به دل نمانم

عروسی رضا نزدیک شده بود. خیلی ناراحت بودم و گریه می‌کردم. می‌گفتم: «پسرم حسن رو داماد نکردم.» درست شب عروسی رضا، خواب دیدم که درب حیاط باز شد و همسرم با دو تا بچه وارد شدند. گفتم: «اینا کی‌اند؟» گفت: «اینا بچه‌های حسن‌اند.» تو همین حین وارد شد. لباس سفیدی به تن داشت. گل زیبایی رو کفشش خودنمایی می‌کرد.

بیشتر بخوانید: خواهرانم! حجاب اسلامی را که به بهای خون شهیدان به دست آورده‌اید حفظ کنید

بهش گفتم: «پسرم تو که هیچوقت کفشِ اینطوری نمی‌پوشیدی؟» گفت: «مادر! این کفش دامادیمه. اینا هم بچه‌‎های من هستند. یکی زین‌العابدينه و اون یکی معصومه.» حرف‌هاش به اینجا که رسید، خانمی داخل شد. شروع کردم به جیغ زدن و از خواب بیدار شدم. همه آمده بودند بالای سرم که چرا دارم تو خواب جیغ می‌کشم.

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده