به مناسبت سی و سومین سالگرد «شهادت» وصیت نامه شهید منتشر شد به همراه دستخط شهید
به شما می گویم که خط رهبری امام را دنبال کنید که به خداوند دنبال کردید و رهرو امام بودید و از شما می خواهم نه تنها از شما بلکه به تمامی بستگان و دوستان می گویم که سخنان امام را خوب گوش کنید و چهره الهی امام را نگاه کنید که چگونه استوار و وفادار به اسلام عزیز است و در مقابل دشمنان خدا بایستد و بدانید که خداوند شما را نصرت قرار داده است.
توصیه های شهید «یوسف دائی ماسوله» به جوانان چه بود؟
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید یوسف دائی ماسوله/ پنجم فروردین 1341، در روستای ماسوله از توابع شهرستان رشت دیده به جهان گشود. پدرش زکی، کارگر سازمان صدا و سیما بود و مادرش زینت نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سیزدهم دی 1364، با سمت دیده بان در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت گلوله توپ به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران قرار دارد.

ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرضوص

همانا خداوند دوست دارد آنان را که پیکار می کنند در راه او حال اینکه صف بستکانند چنانکه گویی ایشانند ساختمانی که ریخته شده است از سرب و روی.

وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ولا یقتدوا ان الله یحب المقتدین

و جنگ کنید در راه خدا با آنانکه جنگ می کنند با شما و تجاوز میکند که خدا نیست دوستدار تجاوزگران 190-189 بقره

با درود بر رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی و با سلام بر شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و اسیران عزیز و رزمندگان کربلای ایران تا کربلای خونین لبنان.

با سلام بر پدر و مادرم و برادران و خواهر مهربانم . سخنم را با مادر رنج کشیده ام آغاز می کنم مادری که سالها فرزندی را با جان و دل بزرگ می کند و تحویل جامعه می دهد که برای خود و جامعه اش خدمتی انجام دهد، ولی همه این سختی ها هدف مشترکی دارد و آن رسیدن انسان به خداست.

و هیچ انسانی در این جهان باقی نمی ماند و بدبختانه در جهان انسانهایی با ایده های گوناگون هستند که همه آنها به دو مقام می رسند ولی از این دو مقام یکی الهی است که انسان را بکمال می رساند و مقام دیگر شیطانی که در سقوط قرار می گیرد و من از خدا می خواهم که مرا نیز به مقام الهی برساند انشاالله .

و اما پدر و مادر عزیزم من اعتراف می کنم که فرزند خوبی برایتان نبودم و نتوانستم زحمات شما را جبران کنم و از شما خواهش می کنم که مرا ببخشی و حلالم کنی که خداوند من را بسوی خود می خواند و این نور الهی است که در دلم ایجاد شده و هیچ کس نمی تواند این نور را در دلم خاموش کند، مادرم وقتی می رفتم اشکهایت را دیدم که دلت برایم می سوخت.

ولی مادرم برای من دلت نسوزد و برای اسلام و امام حسین (ع) و ائمه سلام الله دلت بسوزد که اینها مظلوم تاریخ اند و اما مادرم بیم و هراس به دلت راه مده که من همراه سربازان امام زمان (عج) هستم انشاالله و سربازان امام حق هستند و دشمنان اسلام باطل و راهنمای این لشکر امام مهدی (عج) و نائب اش امام خمینی است و هر کس به رهبری امام ایمان داشته باشد و هرکس امام زمان خود را یاری کند خداوند در این دنیا و آخرت پاداش بزرگی به او می دهد.

پدر و مادر و برادران عزیزم و خواهر مهربانم من کسی نیستم که برای شما عزیزان و بزرگان سخنی بگویم که لیاقت سخنی را ندارم ولی به عنوان فرزند و برادر کوچک به شما می گویم که خط رهبری امام را دنبال کنید که به خداوند دنبال کردید و رهرو امام بودید و از شما می خواهم نه تنها از شما بلکه به تمامی بستگان و دوستان می گویم که سخنان امام را خوب گوش کنید و چهره الهی امام را نگاه کنید که چگونه استوار و وفادار به اسلام عزیز است و در مقابل دشمنان خدا بایستد و بدانید که خداوند شما را نصرت قرار داده است.

و باز مادرم سخنی کوتاه با شما دارم:

که می دانم این حرف را نباید بزنم ولیکن لازم است بگویم و این سخن این است که خدای نکرده بگویی و نمی گویی که فرزندم را بردن و از من گرفتن نه مادرم چنین نیست من خودم پا به جبهه امام زمان گذاشتم و خداهم مرا یاری کرد ،مادرم می دانم آرزو داشتی فرزندت را داماد کنی ولی دامادی من موقعی است که در عرش الهی و در خدمت پروردگارم باشم و از او روزی گیرم ، مادرم تو تنها نیستی زیرا مادران و پدرانی هستند که داغ فرزند دیده اند.

و مسئول تمام این خونها استکبار جهانی است و باید به آنها حمله کنیم که اینان جوانان این مرز و بوم را شهید کردن و مادرم این را می خواهم بگویم که وقتی پا در جبهه نهادم با چه عزیزانی بودم که شهید شدن و من خجالت می کشم که در این دنیا زنده باشم و نظاره گر دوستان شهیدم باشم و این را بگویم که خون آنها و کربلای سیدالشهدا(ع ) بود که مرا به جبهه آورد و دست خودم نیست مادرم این نیروی الهی است که مرا می برد نه خودم .

و اما شما ای دوستان و جوانان عزیز که اماممان دست پر قدرت شما را بوسه می زند ای عزیزان ،اسلام در جهان مظلوم واقع شده و به شما جوانان پرشور که عشق کربلا دارید احتیاج است بار خود را ببندید و کربلا آئید که هروزمان عاشورا و هرسرزمینمان کربلا و بیائید از کربلای ایران اسلامیمان به کربلای حسینی عراق برویم و از آنجا انشاالله نفسی تازه کنید و به طرف دشمن اصلی ما که اسرائیل غاصب باشد برویم که اماممان فرموده ما باید از مسلسل های متکی بر ایمان قدس عزیز را آزاد کنیم انشالله و با این چراغ که نامش ایمان در دل مسلمانان است استکبار جهانی را نابود می کنیم که مرگ جهانخواران فرا رسیده است و خون شهدا همه آنان را بسوی مرگی خفت بار خواهد بود انشاالله .


و باز هم سخنم را با دوستانم ادامه می دهم که ای عزیزان قدر خودتان را بدانید که شما امید آینده مسلمین هستید سعی کنید در تمام موارد امور مذهبی و اجتماعی و سیاسی و دیگر مسائل اطلاع داشته باشید و بدانید که در کشور خودمان و در دنیا چه می گذرد و ما چه باید بکنیم دوستانم . وای بر ما که اگر مسلمان از آنطرف دنیا فریاد مظلومیت سردهد و ما ساکت و بی تفاوت باشیم بخدا قسم ظلم است و ما مسئولیم عزیزانم بیائید ببینیم که بر مردم لبنان و افغانستان و فلسطین.

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده