عشق ازدواج داشتم اما ازدواج در جبهه ها کردم، عروسم اسلام، حجله ام سنگرم و حسین یاورم بود.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، شهید مصیب سلیمانی چهارم اردیبهشت1347 در روستای برف انبار از توابع شهرستان رابر چشم به جهان گشود. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. به عنوان بسیجی درجبهه حضور یافت و در سیو یکم شهریور1363 در شوش به شهادت رسید.

خاطرات شهید مصیب سلیمانی
بسم الله الرحمن الرحیم قال علی علی علیه السلام للسان سبع ان خلی عنه عفرازبان درنده است اگر او را رها کنی می گذرد لسان العاقل و راء قلبه زبان مرد عاقل پشت دلش می باشد اول می بیند بعد می گویدمن تکثر بنفسه قل هرکس خود را دید و از دیگران خود را بالاتر دانست خوار کم گردید امام علی (ع)ضع محزک واحطهالبرک واذکرقبرک  فخر سرافرازی را کنار بگذار و تکبر و بزرگی خود را کم کن و به یاد قبرت باش تاهستم ندانی کیستم وقتی سراغم آیی که دیگر نیستم این وصیت نامه فرزندت خدمت شما ای پدر عزیز تبریکی می باشد خدمت شما سلام عرض می کنم ودر لحظه آخر با این وصیت نامه خداحافظی می کنم و از تو می خواهم که ببخشید که زحمات برای من کشیدی و از من امید داشتی و من هم از تو امید داشتم اما من به امیدم رسیدم و تو هم زودی به امیدت خواهی رسید خدمت مادر مهربان سلام خدمت برادران و خواهران دعای فراوان می رسانم و از خداوند می خواهم که سلامت بوده باشند اگر بخواهید از وضع من با خبر باشید عشق ازدواج داشتم اما ازدواج در جبهه ها کردم عروسم اسلام حجله ام سنگرم حسین یاورم.




پدرمهربان این پسر بی قابل خودت را ببخشید که از وی بخشش دارم

جای خرج من فقط شیرینی و شربت و چای بدهید دیگر بقیه را به جبهه ها بدهید با صوت قرآن من را شاد بسازید
خواهرهاحجاب را رعایت کنید امام را تنها نگذارید دعا بحق رزمندگان  ای مردم با وفا امام را تنها نگذارید اگر اینجا عزیزان شهید نمی شدند شما هم به پیروزی نمی رسیدید.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده