22 اسفند روز بزرگداشت شهدای گرانقدر
سلام بر تو اى شهيد مظلوم كربلا كه قبر تو هم مظلوم است من پاسدارى هستم از سلاله خون جملگى شهداى اسلام و وارث خونهاى 15 قرن خط سرخ شهادت تشيع در زمانه اى و مقطعى پر مخاطره قرار گرفته ام...
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد ابوالقاسم کاشاني : شهيد ابوالقاسم کاشاني در خانواده اي فقير از روستاي بالاده در سال 1339 چشم به جهان گشود دوران کودکي را در دامان پدر و مادري متعهد و مکتبي ولي از نظر مادي ضعيف سپري نمود حتي زماني که حيات بين 6 تا 13 سالگي را مي گذراند خانواده وي از نظر مالي قادر به با سواد کردن نامبرده نبودند برادر شهيد در همان اوان نوجواني چنان عشق و علاقه به مکتب حسين داشت که گوئي عطوفت و مهرباني و دليري را از حسين آموخته بود در نوجواني با مشکلات و مصائب دست و پنجه نرم کرده و همانند کوه استوار مقابله مي کرد خلاصه حيات خود را با انبوهي رنج و مشقت با قيافه مظلومانه با قلبي آکنده از ايمان پشت سر مي گذاشت در ميان برادران و نزديکان خود علاقه و عطوفت برقرار مي نمود تبسم و لبخند نامبرده در ميان دوستان هرگز فراموش شدني نيست شهيد ابوالقاسم کاشاني با وجودي که در ايام نوجواني سواد چنداني نداشت ولي استعداد و علاقه او باعث شد که در ضمن ورود به سپاه خواندن و نوشتن را بياموزد ايمان او به خدا او را وادار مي کرد که از دوستان و آشنايان مدح ها و اشعاري که برايش خوانده مي شد بي درنگ آن را در ضمير خود جاي دهد يکي از دوستان نقل مي کند نامبرده هميشه اشعار و آيه هاي بر زبان جاري مي کرد که حاکي از عشق و ايمان او به الله و پشت پا زدن به اين دنياي فاني مي بوده است . قسمتي از کارکرد برادر شهيد در موقع ورود به سپاه : برادر ابوالقاسم کاشاني در اوايل سال 1360 در بسيج سپاه پاسداران بالاده ثبت نام و براي خدمت وارد سپاه مي شود به محض ورود ايشان به سپاه درگيري خوانين مزدور به رهبري خسرو خان در منطقه مسخون شروع مي شود ايشان هم با قلبي پاک و ايماني راسخ به همکاري ديگر برادران پاسدار جلو اين حرکت وحشيانه را مي گيرند و با آنها به مبارزه بر مي خيزد و منطقه را از لوث وجود آنان پاک سازي مي کنند عشق و علاقه ايشان به پاسداري باعث شد تا جهت دوره آموزشي به شيراز اعزام شود و در تاريخ 5/4/1362 براي دوره آموزشي به پادگان احمد بن موسي شيراز مراجعت مي کند و مدت 5/3 ماه دوره مذکور را به اتمام مي رساند پس از اتمام دوره آموزشي ايشان و عده اي از همکارانش را براي دوره تخصصي پدافند جدا مي کنند و عازم تهران مي شوند طي مدت 45 روز در تهران اين دوره به پايان و بلافاصله براي دفاع از دين و حق به جبهه هاي حق عليه باطل اعزام مي شود که در حدود يک سال در لشکر 19 فجر در قسمت پدافند مشغول به خدمت مي شود بعد از يک سال مدت 2 ماه مأمور به خدمت مي شود به سپاه پاسداران بالاده اعتماد و پاکدامني وي چنان کادر اعضاي سپاه مربوطه را به خود جلب کرده بود که در اين مدت کوتاه وي را به سرپرستي پاسگاه سپاه بالاده منصوب نمودند در اين مدت گروه زيادي از نوجوانان منطقه را به سپاه جذب و همه از اخلاق و رفتار نامبرده اظهار خرسندي مي کردند پس از اتمام دو ماه مأموريت ايشان به سپاه شيراز مراجعت نمودند سپاه به او پيشنهاد کردند که بايد بماني وي اظهار نموده بود که من را به جبهه اعزام کنيد خلاصه ايشان را به جبهه اعزام کردند در قرارگاه نوح و مدت 6 ماه در اين قرارگاه مشغول انجام وظيفه شد . شهيد ابوالقاسم  کاشاني نه تنها در جهاد اصغر شرکت مي کرد بلکه در جهاد اکبر الگو و سمبل بود. تا اين که در منطقه عملياتي جزيره مجنون در تاريخ 22/12/1363 به شهادت مي رسد و پيکر پاک و مطهرش در گلزار شهداي بالاده به خاک سپرده مي شود . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .


بسم الله الرحمن الرحيم .
ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون . بنام نامى الله و با سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى و با سلام بر مهدى موعود (عج ) و سلام به همه رزمندگان و سلام بر شهداى جنگ تحميلى و سلام بر تو اى شهيد مظلوم كربلا كه قبر تو هم مظلوم است من پاسدارى هستم از سلاله خون جملگى شهداى اسلام و وارث خونهاى 15 قرن خط سرخ شهادت تشيع در زمانه اى و مقطعى پر مخاطره قرار گرفته ام مسئوليتها بر دوشم سنگينى افكنده آينده را با چشمهاى خود مشاهده مى كنم و به گذشته فكر مى كنم پس از فكرها به نتيجه اى مى رسم كه 2 راه در پيش دارم يكى اينكه حسين وار مانند شهداى گذشته با تمامى وجودم تمامى اين راه را انتخاب كنم راه دوم اينكه مانند يزيد ها حيوانوار بمانم ، بخورم ، بخوابم و هيچ حركت و هجرتى نداشته باشم مسلم است كه قلب پاك راه اول راطى مى كند مى خواهم هجرت كنم و چهار چوب زمانه و اين زندگى پست را بدرم و هجرت كنم تا به ملكوت اعلى نائل گردم برادران ما شهداء به وعده خود وفا كرديم بعد از ما شما بايد راه ما را كه راه سربازان لشكر امام حسين (ع) است ادامه داده و پرچم بخون ايستاده حضرت محمد (ص) را بگيريد و به پيش بتازيد ، بتازيد تا آزادگى كربلا ، بتازيد تا رهائى قدس ، بتازيد براى نجات مردم مستضعف و محروم ،فلسطين چونكه وعده خدا نزديك است ، از تمام برادران حلال بودى مى طلبم و اما سخنى با برادرانم ، خواهرانم ، مادرم ، همسرم و ديگر اقوام و خويشان دارم . برادران من بعد از شهادتم بجاى گريه و زارى بفرزندانم محبت كنيد ، خانه مرا ترك نكنيد بجاى اينكه بگويد كمرم شكست قامت خود را راست كن و اسلحه برگير و چنان بميدان بيا كه گوئى زلزله بر اندام دشمن افتاده مادر شيرى ، كه به من دادى حلال كن و در وقت عزاداريم به سر و صورت خود نزن . خواهران مرا ببخشيد كه نتوانستم وظيفه برادرى را نسبت به شما انجام دهم . همسرم ، تا مى توانى بچه ها را تربيت اسلامى بده ، مبادا در آينده بچه هايم را كتك بزنى ، از همه اقوام و خويشان اين انتظار را دارم كه بعد از من خانه مرا ترك نكنند و هميشه در كنار هم مهربان با صميميت زندگى كنند در اينجا با همه شماخداحافظى مى كنم . اميدوارم به ديدار روز حساب والسلام ابوالقاسم كاشانى . خدايا ، خدايا ، تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده